از این سینما خجالت می کشم….
پرویز پرستوئی
در سال جاری پیشنهادات بسیاری داشتهام و میتوانم بگوییم پرکار ترین هنرپیشه بیکار هستم.در حال حاضر بیش از بیست و پنج سناریو بر روی میز کاریام است اما هیچ رغبتی برای بازی در آنها ندارم.وقتی عزتالله انتظامی می گوید: “من خجالت میکشم در این سینما کار کنم” دیگر حرفی برای من باقی نمیماند.من تکلیف خودم را برای بازی روشن کردهام بنابراین در انتخاب سناریو به زوایههای مختلف کار فکر میکنم و معتقدم در اجراء باید حرفی برای گفتن داشته باشم.
امسال که سهل است اگر تا ده سال دیگر فیلمی در چهارچوب باورهایی که دارم، پیشنهاد نشود کار نمیکنم.برخی میگویند بازی در فیلمهای دفاع مقدس شما را به کلیشه شدن سوق میدهد ولی من معتقد هستم خارج از هر تفکری دفاع مقدس، برههای از تاریخ کشور ما بوده است و باید به آن ارزش گذاشت.اگر در کنار فیلمهای دفاع مقدس کار بهتری برایم پیشنهاد میشد، آن کار را انتخاب میکردم. باید صدای یادگاران دفاع مقدس را که به جایی نمیرسد ما فریاد بزنیم.
من باید بتوانم نقد کنم و مسئولان را از وضعیت موجود آگاه سازم.با نزدیکی به یادگاران دفاع مقدس به سهم خودم زیادهخواهی، خود بزرگ بینی و توقعام بسیار کاهش یافته است.
غم مردم غم من است و شادیشان شادی من و دلم میخواهد در کارم راحت و در کنار مردم باشم.
در بازیهایم کار خاصی نمی کنم، آنچه اتفاق میافتد جزو قواعد و قانون بازیگری است.
با پولهایی که برای کمک به مناطق زلزله جمع شده است، نه خانه میسازیم و نه مدرسه بلکه خانه فرهنگی در زمینی به متراژ دو هزار متر مربع ساخته میشود. پانصد متر از این زمین مختص خانه فرهنگ است و در یک هزار وپانصد متر دیگر به یاد جان باختگان این زلزله درخت کاشته میشود.