ما و مرگ صدام

نویسنده

باید زودتر از اینها دست به کار می‌شدیم. دیپلماسی ما را عقب انداخت. فضایی که بسیاری معتقد بودند از فضای حقوقی خارج و سیاسی شده است، سرعت ما را کند کرد. این ما، <ما>ی کمی نیست. 8 سال جنگ تحمیلی است که در وجود تک‌تک هفتاد میلیون ایرانی، کمتر و در وجود یک میلیون مجروح شیمیایی به معنای واقعی رسوخ کرده است. این <ما> ده‌ها هزار آزاده، جانباز و شهید است. این <ما> 16 میلیون مین است که هنوز هم روزی 2 نفر را مصدوم می‌کند. این <ما> صدها هزار هکتار زمین بدون استفاده است که روزگاری حاصلخیز بوده است. این <ما> 75 انسان شیمیایی است که هر سال از میان ما می‌روند. این <ما> 8 تا 365 روز است که فرصت‌ها، امکانات و زندگی بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار داده است.

باید زودتر از اینها دست به کار می‌شدیم تا می‌فهمیدیم دادگاه رسیدگی به جنایات صدام حسین دادگاه حقوقی است و بر اساس اساسنامه آن هیچ فرد حقوقی (دولت‌ها) امکان طرح دعوی ندارد ماه‌ها از شروع دادگاه گذشته بود تا فهمیدیم که می‌توان با اعزام جانبازان شیمیایی به عنوان افراد حقیقی در دادگاه صدام طرح دعوی کرد. ماه‌ها گذشته بود تا فهمیدیم که به دلیل شرایط امنیتی عراق و شرایط امنیتی برگزاری دادگاه‌، افراد حقیقی هم به سختی می‌توانند به عراق بروند چه برسد به دادگاه‌. ماه‌ها گذشته بود تا کیفرخواست رسمی توسط دادستانی کشور نوشته، به وزارت امور خارجه فرستاده و برای ترجمه و تحویل آن به سفارت ایران در عراق فرستاده شد. بماند که بسیاری از حقوقدانان معتقد بودند که آنچه باید نوشته می‌شد نه کیفرخواست بلکه دادنامه بود. در هر حال کسی نفهمید کیفرخواست به دادگاه صدام رسید یا نه. یعنی هیچ خبر رسمی‌ای اعلام نشد.

گفته شد به دلیل نوع دادگاه حقوقی صدام که توسط دولت عراق برگزار می‌شد، نمی‌شود مساله مردم غیرنظامی و نظامی آسیب‌دیده از تجاوزهای صدام حسین را که مطابق با مقاوله‌نامه‌های بین‌‌المللی جنگی نقض صریح قوانین بود را در دادگاه صدام‌حسین مطرح کرد. گفته شد اگر صدام در یک دادگاه بین‌المللی محاکمه می‌شد ما هم می‌توانستیم شکایت خود را به آن ببریم اما نشد با این استدلال که صدام مهره سی‌آی‌ای () CIA بود و آمریکا از ابتدا نمی‌خواست صدام در یک دادگاه بین‌المللی محاکمه شود تا روابط او با آمریکا پنهان بماند.

تمام این حرف‌ها و گفته‌ها بیشتر بی‌سروصدا و با کمترین خبررسانی در سطح افکار عمومی انجام شد و ما به طور خوشبینانه باید تصور کنیم که دیپلماسی در حال پیشبرد کار بوده و فقط به دلایل امنیتی خبررسانی کم بوده است.

حالا وضعیت <ما> این‌طور است. رسانه ملی در میزگرد خبری اخبار ساعت 10:30 دقیقه شب‌شنبه تاکید می‌کند، مرگ جنایتکار را جشن شادمانی بگیریم و آن را به مردم تبریک می‌گوید. حالا سوال این است؛ مرگ جنایتکار برای <ما> پایان است یا پایان نیست. گفته‌های کارشناس برنامه به این ابهام اینطور پاسخ می‌دهد: <با مرگ صدام مساله دادگاه او تمام نمی‌شود و دادگاه ادامه خواهد داشت زیرا این فقط صدام نبود که جنایت‌هایی را نسبت به ایران مرتکب شد بلکه محاکمه بسیاری از همدستان او در شورای‌عالی انقلاب هم انجام خواهد شد.>

کارشناس برنامه در بخش دیگری در پاسخ به این سوال تکراری که به نظر می‌رسید صداوسیما می‌توانست آن را یک یا دو سال پیش بپرسد که چرا شکایت ایران از صدام در دادگاه مطرح نشد، گفت: <فضای دادگاه، سیاسی بود و ما نمی‌توانستیم با روش‌های حقوقی به دادگاه راه پیدا کنیم. بنابراین به روابط دیپلماتیک فکر کردیم و با اینکه دادگاه صدام یک دادگاه حقوقی عراقی بود و طبق اساسنامه آن طرح مساله ایران و کویت امکانپذیر نبود اما رایزنی‌های ما باعث شد که یک قاضی تحقیق برای بررسی شکایت ملت ایران و ملت کویت در نظر گرفته شود.>

البته این را هم نباید از نظر دور بداریم که در این فضای دیپلماسی تا قبل از مرگ صدام و در زمان برپایی دادگاه کمتر میزگرد خبری در تلویزیون ملی نشان داده شده بود و این اولین باری بود که کارشناس گروه دوستی ایران و عراق از 700 مورد حمله شیمیایی عراق به ایران، وجود صدهزار جانباز شیمیایی که فقط 50 هزار نفر از آنها ثبت شده‌اند و شهادت 3 هزار نفر از مردم غیرنظامی سردشت در آن برهه پس از بمباران شیمیایی صحبت می‌کرد.

امروز را هم که برای مرگ جنایتکار جشن شادمانی بگیریم آیا همه مسوولیت و وظیفه‌ای را در قبال آن مادری که فرزند شیمیایی‌اش جلوی چشمان او روزبه‌روز تکیده‌تر می‌شود انجام داده‌ایم. یا برای پدری که از خانواده‌اش تنها دختری شیمیایی باقی مانده یا پسر دانشجویی که با نیمی از حقش برای نفس کشیدن سرمی‌کند در حالی که مادر و پدر و خواهر شهیدشده‌اش در بمباران شیمیایی را به یاد نمی‌آورد، قدمی برداشته‌ایم. امروز را هم که جشن شادمانی بگیریم فردا و فرداها به مسوولیت‌ها و وظایف خود در برابر این <ما>ها تن می‌دهیم؟!

منیع: اعتمادملی، دوازدهم دی