کریسمس فرا رسید و گذشت و سال جدید میلادی تا چند روز دیگر از راه می رسد. در همین راستا محمود احمدی نژاد در پیامی به مناسبت آغاز سال جدید میلادی اعلام کرد: « امیدوارم سال 2008 میلادی سال تعمیق اخلاق در جوامع بشری باشد.» وی برای توضیح دقیق تر اخلاق در جوامع بشری که حتما باید در سال 2008 تعمیق یابد، به مواردی که از نظر اخلاقی بسیار ضروری است، اشاره کرد. وی از مردم جهان خواست که اگر می خواهند در سال 2008 میلادی از نظر اخلاقی تعمیق پیدا کنند، کارهای وی را یاد بگیرند و همانها را تکرار کنند.
اول: دروغ نگوئید، مثل من.
دوم: به وعده های خود عمل کنید، مثل من.
سوم: فقط خدا را بپرستید و از ولی فقیه اطاعت کنید، مثل من.
چهارم: قتل مکن و باعث کشته شدن کسی نشو، مثل من و نیروی انتظامی من.
پنجم: زنا نکن و جلوی افزایش زنا و بدحجاب و شلوارلی و چکمه و قلیان را بگیر، مثل من.
ششم: از نام خدا سوء استفاده مکن، مثل من.
هفتم: به دیگران اتهام نزن، فقط بگو دزدند، جاسوس اند، عامل بیگانه اند و خائن اند، مثل من.
چهار وعده اصلاح طلبان
یلدای چلچراغ را خواندم و عکس هایش را دیدم. عکس فاطمه معتمد آریا و ابطحی کنار هم یعنی سی درصد از آرای کشور، به نظر من که خاتمی و بچه های اصلاح طلب با همین همتی که می کنند اگر پیش بروند، انتخابات مجلس هشتم را ترکیبی از اصلاح طلبان، اصولگرایان میانه رو، کارگزاران، اعتماد ملی و نیروهای مستقل خواهد گرفت. به نظر من مجلس هشتم از نظر تاریخی مهم ترین مجلس بیست سال اخیر است، این مجلس شاهد تمام شدن دولت احمدی نژاد و بوش خواهد بود و باید مدیریت سیاسی عبور ایران از بحران بزرگ خاورمیانه در پنج سال آینده را انجام دهد. من آرزو می کنم یک فراکسیون قدرتمند از اصولگرایانی مانند لاریجانی، افروغ، خوش چهره، نادران، توکلی، محسن رضایی در کنار وکلای حزب کارگزاران و اعتماد ملی و حداقل 80 تا 120 کرسی اصلاح طلبان به مجلس آینده بروند. هر چه مجلس هشتم به ترکیب بندی سیاسی واقعی کشور نزدیک باشد، پایدارتر و قدرتمند تر خواهد بود. البته این حرف های بسیار جالب و ارزشمند من باعث نمی شود که فکر کنید که متوجه گفته یدالله اسلامی مبنی بر اینکه « بزرگان دو جناح برای سلامت انتخابات تلاش کنند.» نشدم، حرف ایشان بسیار حرف درست و جالبی است. منتهی می ترسم بزرگان آن جناح به جای اینکه برای سلامت انتخابات تلاش کنند، باعث بیماری بیشتر انتخاباتی بشوند. در همین راستا، صادق زیباکلام نیز گفت: « اصولگرایان تکنوکرات از احمدی نژاد جدا می شوند.» آگاهان ضمن تائید کلام زیبا و صادقانه این زیبا کلام پیش بینی کردند که احتمالا تا انتخابات ممکن است علی هم با حوض اش نماند و فقط فاطی بخاطر بی چادری توی خانه بند بشود. حالا که بحث بر سر انتخابات شد، این نکته نیز مهم است که طرح استیضاح وزیر کشوربه هیات رئیسه مجلس تقدیم شد. اگر مجلس هفتم بتواند استیضاح را تا تغییر وزیر کشور پیش ببرد، تقریبا می شود یقین کرد که نمایندگان مجلس خودشان را از بدنامی مطلق به خوشنامی نسبی رسانده اند.
چهار وعده برای پاتریک
ما یک رفیقی داریم به اسم پاتریک که مهم ترین مشکلش این است که چرا اصلاح طلبان در طول تاریخ هیچ وقت برنامه انتخاباتی نداشته اند و به همین دلیل هم قصد دارد نه تنها انتخابات ایران، بلکه انتخابات آینده آمریکا را هم تحریم کند. البته وقتی خواسته های خودش را می گوید، من به این نتیجه می رسم که بهتر است من هم در انتخابات شرکت نکنم، مثلا پاتریک جان معتقد است دولت آینده باید خلیج فارس را آسفالت کند، ایران را در همسایگی سوئیس ثبت کند، کورش و داریوش هم برگردند سرکارشان. در همین راستا، رمضان زاده سخنگوی سابق دولت سابق چهار وعده اصلاح طلبان را برای مجلس بعدی اعلام کرد. همین رمضان زاده گفت: « جلوی روند رو به ازدیاد تخریب اقتصاد ملی را خواهیم گرفت، امنیت و اعتماد را به مردم باز می گردانیم، فشارهای اجتماعی را کاهش می دهیم و روابط خارجی را قطعا بهبود می بخشیم.» به عبارت دیگر مجلس آینده همین چهار کار را اگر انجام دهد، واقعا به اندازه بیست سال جلو می رویم و می رسیم به وضعی که سه سال قبل داشتیم.
سلامت کامل عقل
البته من حدس می زنم که فیدل کاسترو دچار بحران روحی و عقلی شده باشد، چون هفته قبل چیزی را اعلام کرد که با معتقدات قبلی اش سازگار نبود. او گفت که قصد دارد حکومت را رها کند و انتخابات برگزار کند. بعید است آدمی مثل فیدل کاسترو، در شرایط سالم عقلانی چنین حرفی زده باشد. آگاهان گفته اند که مشکل در اینجا نیست، چرا که رائول کاسترو، برادر فیدل گفته است: « برادرم در سلامت کامل عقل بسر می برد.» مشکل این است که این سلامت کامل عقل قبلا وجود نداشت، مگر اینکه در اثر بیماری دچار این ضایعه شده باشد.
خودشیفته ارادانی و گل شیفته فراهانی
فارسی البته که شکر است، حتی بیشتر. گاهی اوقات چنان زبان شیرینی است که با وجود این که متوجه نمی شوید منظور طرف چه بوده، کلی هم لذت می برید، مثلا در مورد حافظ، چقدر آدمها از شعر حافظ لذت می برند، در حالی که منظوری که از حافظ دریافته اند، درست مخالف چیزی است که حافظ گفته است. یا مثلا همین هاشمی رفسنجانی واقعا خیلی حرف های مهمی می گوید که اصلا منظورش چیزی نیست که ما می فهمیم، مثلا هاشمی سالها در نماز جمعه اش سخنانی در مورد اقتصاد می گفت که همه فکر می کردند منظورش سوسیالیسم است، در حالی که منظورش دقیقا لیبرالیسم بود و جالب اینکه خیلی ها وقتی طرفدار سوسیالیسم بودند، از گفته های هاشمی خوششان می آمد، بعدا وقتی طرفدار لیبرالیسم شدند، فهمیدند منظورش لیبرالیسم اقتصادی بود، بعد متوجه شدند بدون اینکه متوجه شده باشند، در تمام این سالها خودشان هم طرفدار لیبرالیسم اقتصادی بودند، در حالی که فکر می کردند طرفدار سوسیالیسم هستند. ممکن است فکر کنید من دارم پرت و پلا می گویم، مساله ای نیست، بعدا متوجه می شوید که منظورم همان چیزی است که مورد نظر شماست. این به همان دلیل شکر و زبان و این جور چیزهاست. مثلا هاشمی دیروز همراه با حسین موسویان، سیاستمدار نخبه و خائن بالفطره در برنامه مربوط به بیماران خاص شرکت کرد و گفت: «مردم برای رسیدگی به وضع بیماران خاص وارد صحنه شوند.» آگاهان زبان فارسی و پزشکان بیماران خاص و سیاستمدارانی که در حوزه ادبیات پزشکی تخصص دارند، در مورد بیماران خاص که باید مردم برای رسیدگی به وضع آنها وارد صحنه شوند، توضیحاتی دادند که این توضیحات را لازم است بدانید.
اول: سندرم خود شیفته ارادانی: البته بین خودشیفته ارادانی و گل شیفته فراهانی تفاوت زیادی است، دومی بازیگر است و با وجود اینکه ظواهر و بواطنش امکانات زیادی برای خودشیفته بودن دارد، اما خودشیفته نیست و گل شیفته است. « سندروم خود شیفتگی» یک بیماری سیاسی خاص است که به دلایل مختلف اتفاق می افتد، از جمله اینکه بیمار در 50 سال یک بار به سفر خارج رفته، بعد در یک سال 50 بار به خارج می رود. یا بیمار در 50 سال زندگی اش ده بار مورد عکاسی قرار گرفته است، بعدا در ده روز زندگی اش 50 بار مورد عکاسی قرار می گیرد.
دوم: سندرم آلزایمر سازندگی: بیمار در این حالت دچار فراموشی نسبت به گذشته می شود، در حالی که دیگران هنوز دچار فراموشی نشده اند، در نتیجه گفته هایش مورد توجه قرار نمی گیرد.
سوم: سندرم پارکینسون الیگودرزی: بیمار دچار تکانه های شدید در شرایط آرام و خواب سنگین در شرایط بحرانی است، در این حالت بدون دلیل درگیر می شود و بدون دلیل آرام می شود.