خودشیفته ارادانی و گل شیفته فراهانی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

کریسمس فرا رسید و گذشت و سال جدید میلادی تا چند روز دیگر از راه می رسد. در همین راستا محمود احمدی ‏نژاد در پیامی به مناسبت آغاز سال جدید میلادی اعلام کرد: « امیدوارم سال 2008 میلادی سال تعمیق اخلاق در ‏جوامع بشری باشد.» وی برای توضیح دقیق تر اخلاق در جوامع بشری که حتما باید در سال 2008 تعمیق یابد، ‏به مواردی که از نظر اخلاقی بسیار ضروری است، اشاره کرد. وی از مردم جهان خواست که اگر می خواهند در ‏سال 2008 میلادی از نظر اخلاقی تعمیق پیدا کنند، کارهای وی را یاد بگیرند و همانها را تکرار کنند.‏

اول: دروغ نگوئید، مثل من.‏

دوم: به وعده های خود عمل کنید، مثل من.‏

سوم: فقط خدا را بپرستید و از ولی فقیه اطاعت کنید، مثل من.‏

چهارم: قتل مکن و باعث کشته شدن کسی نشو، مثل من و نیروی انتظامی من.‏

پنجم: زنا نکن و جلوی افزایش زنا و بدحجاب و شلوارلی و چکمه و قلیان را بگیر، مثل من.‏

ششم: از نام خدا سوء استفاده مکن، مثل من.‏

هفتم: به دیگران اتهام نزن، فقط بگو دزدند، جاسوس اند، عامل بیگانه اند و خائن اند، مثل من.‏

‎ ‎چهار وعده اصلاح طلبان‎ ‎

یلدای چلچراغ را خواندم و عکس هایش را دیدم. عکس فاطمه معتمد آریا و ابطحی کنار هم یعنی سی درصد از ‏آرای کشور، به نظر من که خاتمی و بچه های اصلاح طلب با همین همتی که می کنند اگر پیش بروند، انتخابات ‏مجلس هشتم را ترکیبی از اصلاح طلبان، اصولگرایان میانه رو، کارگزاران، اعتماد ملی و نیروهای مستقل خواهد ‏گرفت. به نظر من مجلس هشتم از نظر تاریخی مهم ترین مجلس بیست سال اخیر است، این مجلس شاهد تمام شدن ‏دولت احمدی نژاد و بوش خواهد بود و باید مدیریت سیاسی عبور ایران از بحران بزرگ خاورمیانه در پنج سال ‏آینده را انجام دهد. من آرزو می کنم یک فراکسیون قدرتمند از اصولگرایانی مانند لاریجانی، افروغ، خوش چهره، ‏نادران، توکلی، محسن رضایی در کنار وکلای حزب کارگزاران و اعتماد ملی و حداقل 80 تا 120 کرسی اصلاح ‏طلبان به مجلس آینده بروند. هر چه مجلس هشتم به ترکیب بندی سیاسی واقعی کشور نزدیک باشد، پایدارتر و ‏قدرتمند تر خواهد بود. البته این حرف های بسیار جالب و ارزشمند من باعث نمی شود که فکر کنید که متوجه گفته ‏یدالله اسلامی مبنی بر اینکه « بزرگان دو جناح برای سلامت انتخابات تلاش کنند.» نشدم، حرف ایشان بسیار ‏حرف درست و جالبی است. منتهی می ترسم بزرگان آن جناح به جای اینکه برای سلامت انتخابات تلاش کنند، ‏باعث بیماری بیشتر انتخاباتی بشوند. در همین راستا، صادق زیباکلام نیز گفت: « اصولگرایان تکنوکرات از ‏احمدی نژاد جدا می شوند.» آگاهان ضمن تائید کلام زیبا و صادقانه این زیبا کلام پیش بینی کردند که احتمالا تا ‏انتخابات ممکن است علی هم با حوض اش نماند و فقط فاطی بخاطر بی چادری توی خانه بند بشود. حالا که بحث ‏بر سر انتخابات شد، این نکته نیز مهم است که طرح استیضاح وزیر کشوربه هیات رئیسه مجلس تقدیم شد. اگر ‏مجلس هفتم بتواند استیضاح را تا تغییر وزیر کشور پیش ببرد، تقریبا می شود یقین کرد که نمایندگان مجلس ‏خودشان را از بدنامی مطلق به خوشنامی نسبی رسانده اند. ‏

‎ ‎چهار وعده برای پاتریک‎ ‎

ما یک رفیقی داریم به اسم پاتریک که مهم ترین مشکلش این است که چرا اصلاح طلبان در طول تاریخ هیچ وقت ‏برنامه انتخاباتی نداشته اند و به همین دلیل هم قصد دارد نه تنها انتخابات ایران، بلکه انتخابات آینده آمریکا را هم ‏تحریم کند. البته وقتی خواسته های خودش را می گوید، من به این نتیجه می رسم که بهتر است من هم در انتخابات ‏شرکت نکنم، مثلا پاتریک جان معتقد است دولت آینده باید خلیج فارس را آسفالت کند، ایران را در همسایگی ‏سوئیس ثبت کند، کورش و داریوش هم برگردند سرکارشان. در همین راستا، رمضان زاده سخنگوی سابق دولت ‏سابق چهار وعده اصلاح طلبان را برای مجلس بعدی اعلام کرد. همین رمضان زاده گفت: « جلوی روند رو به ‏ازدیاد تخریب اقتصاد ملی را خواهیم گرفت، امنیت و اعتماد را به مردم باز می گردانیم، فشارهای اجتماعی را ‏کاهش می دهیم و روابط خارجی را قطعا بهبود می بخشیم.» به عبارت دیگر مجلس آینده همین چهار کار را اگر ‏انجام دهد، واقعا به اندازه بیست سال جلو می رویم و می رسیم به وضعی که سه سال قبل داشتیم.‏

‎ ‎سلامت کامل عقل‎ ‎

البته من حدس می زنم که فیدل کاسترو دچار بحران روحی و عقلی شده باشد، چون هفته قبل چیزی را اعلام کرد ‏که با معتقدات قبلی اش سازگار نبود. او گفت که قصد دارد حکومت را رها کند و انتخابات برگزار کند. بعید است ‏آدمی مثل فیدل کاسترو، در شرایط سالم عقلانی چنین حرفی زده باشد. آگاهان گفته اند که مشکل در اینجا نیست، ‏چرا که رائول کاسترو، برادر فیدل گفته است: « برادرم در سلامت کامل عقل بسر می برد.» مشکل این است که ‏این سلامت کامل عقل قبلا وجود نداشت، مگر اینکه در اثر بیماری دچار این ضایعه شده باشد.‏

‎ ‎خودشیفته ارادانی و گل شیفته فراهانی‎ ‎

فارسی البته که شکر است، حتی بیشتر. گاهی اوقات چنان زبان شیرینی است که با وجود این که متوجه نمی شوید ‏منظور طرف چه بوده، کلی هم لذت می برید، مثلا در مورد حافظ، چقدر آدمها از شعر حافظ لذت می برند، در ‏حالی که منظوری که از حافظ دریافته اند، درست مخالف چیزی است که حافظ گفته است. یا مثلا همین هاشمی ‏رفسنجانی واقعا خیلی حرف های مهمی می گوید که اصلا منظورش چیزی نیست که ما می فهمیم، مثلا هاشمی ‏سالها در نماز جمعه اش سخنانی در مورد اقتصاد می گفت که همه فکر می کردند منظورش سوسیالیسم است، در ‏حالی که منظورش دقیقا لیبرالیسم بود و جالب اینکه خیلی ها وقتی طرفدار سوسیالیسم بودند، از گفته های هاشمی ‏خوششان می آمد، بعدا وقتی طرفدار لیبرالیسم شدند، فهمیدند منظورش لیبرالیسم اقتصادی بود، بعد متوجه شدند ‏بدون اینکه متوجه شده باشند، در تمام این سالها خودشان هم طرفدار لیبرالیسم اقتصادی بودند، در حالی که فکر ‏می کردند طرفدار سوسیالیسم هستند. ممکن است فکر کنید من دارم پرت و پلا می گویم، مساله ای نیست، بعدا ‏متوجه می شوید که منظورم همان چیزی است که مورد نظر شماست. این به همان دلیل شکر و زبان و این جور ‏چیزهاست. مثلا هاشمی دیروز همراه با حسین موسویان، سیاستمدار نخبه و خائن بالفطره در برنامه مربوط به ‏بیماران خاص شرکت کرد و گفت: «مردم برای رسیدگی به وضع بیماران خاص وارد صحنه شوند.» آگاهان زبان ‏فارسی و پزشکان بیماران خاص و سیاستمدارانی که در حوزه ادبیات پزشکی تخصص دارند، در مورد بیماران ‏خاص که باید مردم برای رسیدگی به وضع آنها وارد صحنه شوند، توضیحاتی دادند که این توضیحات را لازم ‏است بدانید.‏

اول: سندرم خود شیفته ارادانی: البته بین خودشیفته ارادانی و گل شیفته فراهانی تفاوت زیادی است، دومی بازیگر ‏است و با وجود اینکه ظواهر و بواطنش امکانات زیادی برای خودشیفته بودن دارد، اما خودشیفته نیست و گل ‏شیفته است. « سندروم خود شیفتگی» یک بیماری سیاسی خاص است که به دلایل مختلف اتفاق می افتد، از جمله ‏اینکه بیمار در 50 سال یک بار به سفر خارج رفته، بعد در یک سال 50 بار به خارج می رود. یا بیمار در 50 ‏سال زندگی اش ده بار مورد عکاسی قرار گرفته است، بعدا در ده روز زندگی اش 50 بار مورد عکاسی قرار می ‏گیرد.‏

دوم: سندرم آلزایمر سازندگی: بیمار در این حالت دچار فراموشی نسبت به گذشته می شود، در حالی که دیگران ‏هنوز دچار فراموشی نشده اند، در نتیجه گفته هایش مورد توجه قرار نمی گیرد. ‏

سوم: سندرم پارکینسون الیگودرزی: بیمار دچار تکانه های شدید در شرایط آرام و خواب سنگین در شرایط ‏بحرانی است، در این حالت بدون دلیل درگیر می شود و بدون دلیل آرام می شود. ‏

‏ ‏

‏ ‏