باب دریوفیوس
هنوز هم انتقاد های زیادی در مورد توافقنامه اتمی که ماه گذشته بین ایران و آمریکا و پنج قدرت بزرگ جهان بسته شد، می شود. اگرچه این توافقنامه نه فقط این امکان را ایجاد می کند که مسئله اتمی ایران حل شود،بلکه تغییر زیادی در کل خاورمیانه بوجود می آورد. همکاری ایران و آمریکا می تواند به ثبات در خاورمیانه کمک کند و به جنگ داخلی در سوریه و عراق و افغانستان پایان بدهد.حتی گفته می شود که پرزیدنت اوباما تا پایان دوران ریاست جمهوری اش به ایران سفر خواهد کرد.
از همه مهم تر این است که توافق ایران و آمریکا نشانه بازگشت جدی دولت اوباما از رویکرد جنگ، مداخله نظامی و تحریم های اقتصادی و استفاده از ابزار دیپلماسی است. ایران در اجرای توافقنامه پیش قدم شده و اعلام کرده است که در دسامبر یا اواخر ژانویه بطور عملی دست از ساختن تاسیسات جدید برمی دارد. بطور همزمان دیپلماسی در مورد سوریه هم پیش می رود. در سوریه مسئله جمع آوری، نقل و انتقال و نابود کردن همه سلاح های شیمیایی در سوریه با سرعت در حال انجام است و قرار است در روز 22 ژانویه در ژنو، در جریان کنفرانس صلح، دولت اسد با اعضای مهم مخالفان میانه رو بعلاوه آمریکا و روسیه و ایران، به توافق برسند.
همین چندی پیش، از آنجایی که ورد زبان آقای اوباما “ همه گزینه ها روی میز است” بود، به نظر می رسید که بهترین توافق بین ایران و آمریکا توافقی برای جلوگیری از جنگ باشد. حالا، میزی که اوباما از آن حرف می زد از کاغذ های مذاکره پوشیده شده است. حتی جورج ویل، مقاله نویس محافظه کار واشنگتن پست در مقاله اش نوشت که بحران ایران تبدیل به انتخاب بین جنگ یا “ مهار کردن” شده است. با گفتگوهای اخیر به نظر می رسد آمریکا درحالیکه وضعیتی ایجاد شده که هر دو طرف می توانند با آن کنار بیایند، مجبور به پذیرش موقتی این نکته شده است که ایران برای همیشه دارای فن آوری هسته ای باشد و یا اینکه این توافق شکست بخورد و ایران به سمت تولید سلاح اتمی برود. ویل در این قسمت از مقاله اش به جنگ طلبان آمریکا می گوید که چرا همیشه درباره “کوتاه آمدن” فریاد می زنید:
برخی از طرفداران جنگ به نظر می رسد دچار دلتنگی برای دهه سی، زمانی که همه چیز شفاف بود شده اند؛ زمانی که کنار آمدن در برابر دیکتاتور هایی که تشنه گسترش قلمرو خود بودند، شکست خورد. اما تکرار دائمی “ کوتاه آمدن!” موردی ندارد. و کلمه “ مماشات” بطور مفیدی تصمیم هوشیارانه در مورد اینکه جنگ یک پاسخ بی تدبیر و بی تاثیر به شکست دیپلماسی و فشارهای اقتصادی است را توصیف نمی کند.
ویل گفته های کن پولاک، تحلیلگر موسسه بروکینگز و مامور سابق سیا را تایید می کند:” آغاز جنگ با ایران برای متوقف کردن ایران از دستیابی به سلاح اتمی از وجود ایران اتمی بدتر است.”
اما گفتگو ها با ایران فراتر از جلوگیری از جنگ بین ایران و آمریکا و اسرائیل پیش رفت. در این گفتگو ها ظرفیت بزرگی برای تغییرات منطقه ای بوجود آمد و ایران نیز ساکت ننشسته است. جواد ظریف، وزیرامور خارجه ایران و گفتگو کننده ایران در مذاکرات اتمی به کشورهای سنی حاشیه خلیج فارس سفر و تلاش کرد تنش بین شیعه و سنی منطقه که به عراق و سوریه و لبنان و بحرین کشیده شده است را آرام کند. تا اینجا از او در عربستان استقبال نشده است.عربستان مهم ترین بازیگر در بازی ضد ایرانی کشورهای سنی است که با توافقنامه ژنو مخالفت کرد اما اگر همه چیز خوب پیش برود، حتی عربستان نیز کم کم با ایران همراه می شود.
شیرین هانتر، کارشناس خاورمیانه در دانشگاه جوج تاون، با اشاره به اینکه گفتگو ها بین آمریکا و ایران ممکن است منجر به ثبات در منطقه بشود، در هافینگتون پست نوشت: “با ادامه این روند می توان به نتایج مثبتی نه فقط در مورد ایران و آمریکا بلکه در کل خاورمیانه و آسیای جنوب غربی رسید. در شرایط مناسب، حتی ممکن است تغییراتی در پارادایم روابط بین المللی و منطقه ای بوجود بیاید و ثباتی در بدنه امنیتی منطقه ایجاد شود.”
وی می افزاید: “بن بست منطقه ای و بین المللی بهترین فرصت است برای چیدن دوباره منطقه با توجه به پارادایم جدید با صرفنظر کردن از اهداف بزرگ و برسمیت شناختن اصول امنیتی که شامل همه کشورهای منطقه، از جمله اسرائیل، می شود. این می تواند به دشمنی همیشگی ایران در قبال اسرائیل پایان بدهد و به فلسطینی ها کمک کند تا از طریق گفتگو و برسمیت شناختن محدودیت های تاثیرهاش بر کشورهای سنی دنیای عرب، به آرمان هایشان برسند.در عین حال، این چینش دوباره در منطقه به این معناست که عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس مشروعیت نقش ایران در خلیج فارس و خاورمیانه و آسیای جنوب غربی را قبول کنند و ایران و عربستان حق دسیابی به منابع طبیعی را برای یکدیگر برسمیت بشناسند. این تفاهم بین عربستان و ایران منجر به آرام شدن تنش های فرقه ای و پرورش تفاهم منطقه ای که منجر به ثبات در منطقه می شود.چنین آشتی میان ایران و عربستان یک ایده دست نیافتنی نیست. این اتفاق در گذشته در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و خاتمی افتاده است. آیت الله هاشمی رفسنجانی مورد احترام و اعتماد رهبران سعودی بخصوص عبدالله پادشاه این کشور است. رفسنجانی گفته است که قصد دارد روند آشتی با عربستان پیگیری کند و به همین دلیل به ریاض سفر می کند.اما حتی اگر این آشتی اتفاق بیافتد به این معنا نیست که یک حکومت مشترک ایران- عربستان در خاورمیانه بوجود آمده است؛ چنین پیوندی شکست می خورد. اما این آشتی بسیاری از دلایل مهم بحران در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی را از بین می برد و به حل شدن مناقشه از لبنان تا افغانستان کمک می کند و منجر به ثبات می شود.در نهایت اگر این توسعه صورت بگیرد، این دو کشور می توانند زمینه را برای توسعه سیستم امنیتی در سرتاسر منطقه آماده کنند”.
این حقیقت دارد که یکی از مهم ترین عوامل مناقشات در منطقه، اختلافات ایران و آمریکاست که با حل شدن این اختلاف، قفل های مشکلات از شمال آفریقا تا آسیای مرکزی باز می شود. تعجبی ندارد که جنگ طلبان و نومحافظه کاران تا این حد نگران هستند.
5 دسامبر:نیشن