ایلن برمن
ناظران کهنه کار سیاست های آمریکا می دانند برای اینکه بتوان به طور حقیقی بر روی نبض حیات ایالات متحده انگشت گذاشت، باید وال استریت را زیرنظر گرفت. ناظران مسائل ایران نیز به طور مشابهی می گویند برای آگاهی از وضعیت ایران، باید بازار را زیر نظر داشت.
بازارهای پیچ در پیچ ایران چیزی بیش ازیک مراکز تجاری ساده هستند. این بازارها جایگاه گروهی از تجار هستند که از دیرباز نقش کلیدی در توازن قوای نظام سیاسی تو در توی ایران ایفا کرده اند. والتر لاکوئر تاریخ نویس شناخته شده در خصوص انقلاب اسلامی 1979 می گوید، از دست دادن پشتیبانی فروشندگان و تجار ایرانی برای شاه، دلیل مهمی در موفقیت روح الله خمینی بوده است. به طور ساده می توان گفت تجار ایران در آن دوره وضع موجود را نپذیرفتند و شد آنچه می دانیم و دیدیم.
همین اواخر هم برخی خصلت های مشابه درجنبش سبز مشاهده شد، جنبشی که در پی انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور کشور به راه افتاد. درحالیکه در خلال هفته های پس از انتخابات 12 ژوئن با خوش بینی گمان می رفت وقوع تغییرات دموکراتیک اجتناب ناپذیر است، کسانی که از نزدیک نظاره گر اقتصاد ایران بودند به این نتیجه رسیدند که دامنه اعتراضات کمتر از حد مورد نظر است. یکی از کارشناسان که ارتباطات دولتی وسیعی دارد، در بهار امسال به من گفت: “ما می دانستیم که جنبش سبز از عهده انجام این کار برنخواهد آمد، آن هم درحالیکه مغازه ها همچنان باز مانده بودند.”
به همین دلیل است که بحران اخیر در بازار تهران حائز اهمیت است. از آغاز ژوئیه، بازار قدیمی تهران که شناخته شده ترین و بانفوذ ترین مرکز تجاری کشور است، به طور گسترده ای تعطیل شد. این رویداد در نتیجه نارضایتی گسترده تجار از افزایش غیرمترقبه و ناگهانی مالیات بر درآمد توسط دولت رخ داد. این ماجرا نه تنها دامن بازار تهران را گرفت، بلکه دامنه ناآرامی ها به مراکز تجاری سنتی شهرهای دیگر کشور نظیر اصفهان، تبریز، مشهد و همدان نیز سرایت کرد.
مسؤولان ایران به شیوه شناخته شده ای واکنش دادند؛ ابتدا با حربه زور و فشار و سپس از در مصالحه وارد شدند. پس از آنکه نیروهای امنیتی رژیم از عهده سرکوب بازاری های تهران بر نیامدند، آقای احمدی نژاد به طور غیرمترقبه اعلام کرد کشور دو روز تعطیل است. ظاهراً علت این تعطیلی گرمای تابستان بود اما درحقیقت وی می خواست برای تجدیدسازمان رژیم وقت بخرد. مقامات کشور در نهایت عقب نشستند و برای آرام کردن تجار، مالیات مورد نظر خود را تا 7 برابر کاهش دادند (یعنی 70 درصد افزایش مالیات بر درآمد به 15 درصد افزایش مالیات بر درآمد کاهش یافت.) اما نا آرامی در بازارهای کشور ادامه داشته است تا قدرت طبقه بازاری کشور و ضعف رژیم را به رخ بکشد.
در واقع معضلات مالی پیش روی دولت ایران، بسیار گسترده است. حتی پیش از تصویب دور تازه تحریم های سازمان ملل و ایالات متحده در ماه ژوئن، اقتصاد ایران به شدت شکننده بود. نرخ بالای بیکاری، فقر مفرط و اعتیاد گسترده به مواد مخدر ظرف یک دهه گذشته در ایجاد نابسامانی اجتماعی- اقتصادی و نیز بروز نارضایتی عمومی از رژیم فعلی تأثیر فراوانی داشته است. سوء مدیریت مالی دولت احمدی نژاد نیز که بهای سنگینی برای بازار آزاد داشته و در خدمت سیاست های عوامگرایانه عدالت گرا بوده است، مؤسسات مالی ایران را مقروض و ناتوان کرده است.
اکنون که تحریم های ایالات متحده و تمهیدات بین المللی آثار خود را نشان می دهند، اوضاع در ایران رو به وخامت گذاشته است. تنها در یکماهه گذشته، شرکت های بریتیش پترولیوم و شل از تأمین سوخت برای خطوط هوایی ایران خودداری کرده اند و شرکت لوید لندن غول بیمه بزرگ دنیا، اعلام کرده از تحت پوشش قرار دادن محموله های نفتی عازم ایران صرفنظر خواهد کرد. اختلال در تأمین این محصولات و تمهیدات دیگری که در آستانه اجرا هستند، اقتصاد شکنده ایران را در معرض نابسامانی های بیشتر قرار داده است.
جای تعجب نیست که آیت الله های ایران نگران شده اند. طبقه محافظه کار بازاری ایران به طور سنتی، ستون محافظ اقتصاد و حامیان حیاتی طبقه روحانیون کشور بوده اند. شکاف بسیار آشکار بازار و رژیم، عامل مهم سنجش میزان فشار نارضایتی هایی است که “خیابان”های ایران را دربرگرفته است. این امر در عین حال نیروی تازه و پیروان بیشتری به جنبش ریشه دار مخالفان می بخشد که هنوز در این کشور قابل مشاهده اند. شاید ناآرامی های بازار در ایران این فرصت را به جامعه بین المللی بدهد که نگاه بهتری به ساختار اقتصادی متشنج ایران بیاندازد و تمهیداتی برای بهره گیری از این اوضاع بیاندیشد.
نویسنده ایلن برمن نایب رئیس شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن است.
منبع: واشنگتن تایمز- 26 ژوئیه