پیتر تکل
درمیان جدیدترین بازداشت شدگان همایش حقوق کارگران، سوسن رازانی و شیوا خیرآبادی قرار دارند. آنها تحت قوانین اسلامی ایران به «جرم» شرکت در جشن روز کارگر شهر سنندج در اوائل سال جاری به 15 ضربه شلاق و چهار ماه حبس مجکوم شده اند. این حکم از سوی شعبه 101 دادگاه جنائی سنندج صاددر شده است.
همین دادگاه به دلایل مشابه، عبدالله خانی را به 40 ضربه شلاق و 91 روز زندان، و سید غالب حسینی را به 50 ضربه شلاق و شش ماه زندان محکوم کرده است.
در همین ارتباط، خالد حسینی به جرم تلاش برای حمایت از محمود صالحی-رهبر اتحادیه کارگری- به 30 ضربه شلاق و 91 روز حبس تعلیقی محکوم شده است. صالحی در همان زمان زندانی شده و از دسترسی او به مداوای پزشکی جلوگیری شده بود. اتهام صالحی «تشویش و اخلال در نظم عمومی» اعلام شده است.
در همین حال، منصور اسانلو رهبر سندیکای کارگران شرکت واحد نیز همچنان در زندان به سر می برد. او به دلیل فعالیت های مربوط به اتحادیه کارگری در ژوئیه 2007 به پنج سال زندان محکوم شده است.
نه عضو دیگر این اتحادیه نیز توسط دادگاهی که حقوق اتحادیه های کارگری را به رسمیت نمی شناسد، از کار خود برکنار شده اند. این مردان همگی رانندگان اتوبوسی بودند که دوسال به جرم تأسیس اتحادیه مستقل و آزاد کارگری تحت آزار و اذیت قرار گرفته بودند. افشین شمس، فعال کارگری دیگری است که در ژوئیه 2008 بازداشت شده است. او عضو کمیته هماهنگی کمک به سازمان های کارگری و عضو کمیته دفاع از محمود شمس بود.
این بازداشت ها و زندان ها با موج جدید تظاهرات و اعتراضاتی همزمان شده که علیه اقدامات سودجویانه و فساد انگیز چهره های سیاسی و روحانیون مذهبی کشور- همانطور که در گاردین ماه گذشته به آنها اشاره شد- به راه افتاده است. بسیاری از این تظاهرات در واکنش به سازش احمدی نژاد با کارفرمایانی است که به اعمال فشار مشغول اند، حقوق کارگران را نمی پردازند و دستمزدها را پائین می برند.
کارگران لاستیک البرز، حقوق 2 تا 5 ماه خود را طلبکار هستند. چهار ماه است که حقوق کارکنان دام شهریار در شهر میانه پرداخت نشده است. بیش از هفت ماه است که حقوق 40 کارگر شرکت ماهلران در بجنورد پرداخت نشده است. هفته گذشته هم کارکنان شرکت نساجی سنندج در حال راهپیمائی در میدان فروردین این شهر که در اعتراض به تعطیلی ناگهانی خط تولید و اخراج فله ای ناشی از آن برگزار می شد، هدف هجوم ناگهانی و خشونت آمیز قرار گرفتند.
کارکنان شرکت نیشکر هفت تپه نیز که 5000 کارگر را در خود جای می دهد، در حال اعتصاب به سر می برند. آخرین باری که آنها دست به چنین اقدامی زدند، توانستند حقوق معوقه سه ماه خود را بگیرند.
این تظاهرات به پیروی از کارگران صنعت خودروی کشور صورت می گیرد که در ماه ژوئن با درخواست افزایش حقوق و توقف اضافه کاری اجباری دست از کار کشیدند، و برنده شدند.
حکومت تهران به طور فزاینده ای نسبت به گسترش خشونت های کارگری رویکردی خصومت آمیز در پیش گرفته و این به دلیل هراس از سیاسی شدن و تبدیل آن به جنبش عمومی در برابر دولت بوده است. روحانیون حاکم خصوصاً نگران ارتباط احتمالی اتحادیه ها با دانشجویان، جناح های چپ، سازمان های شهری و اقلیت های محلی مخالف (نظیر اعراب، کردها و بلوچ ها) و تشکیل یک جبهه متحد برای ایجاد دولت فدرال و دموکراتیک هستند.
درواقع برخورد تهران با فعالان کارگری، جزئی از یک حمله گسترده تر به جامعه شهری و گروه های تبلیغاتی است زیرا رژیم اسلامی تهران در پی خفه کردن مخالفان و محکم نگهداشتن قدرت در چنگال خود است. این خفقان شامل افزایش تعداد احکام اعدام نزد فعالان مخالف نیز شده است. تخمین زده می شود که در بلوچستان، بالغ بر 700 نفر از استقلال طلبان و مروجان حقوق بشر در صف اعدام قرار گرفته باشند.
حتی اعتراض آرام و قانونی زنان نیز به طور خشونت آمیزی سرکوب شد و این نشانه آشکارتری از استبداد و احساس عدم امنیت رژیم است.
در 27 ژوئیه 2008 سی نفر در تهران اعدام شدند. سعید مرتضوی دادستان کل آنها را به عنوان «قاچاقچیان مواد مخدر، قاتل و یاغی» معرفی کرد. یک منبع مورد اعتماد از داخل دفتر دادستانی گزارش کرد برخی از این افراد، کسانی بودند که در اعتراض همگانی علیه افزایش بهای بنزین در سال گذشته شرکت کرده بودند. گفته می شود سعید مرتضوی اعلام کرده: «اعدام این افراد در چهارچوب قوانین جدیدی است که طرح ارتقاء امنیت اجتماعی خوانده می شود.» طرح یاد شده، خط مشی رژیم تندروی ایران در سرکوب انتقادات، مخالفان و اعتراض کنندگان است.
درحالیکه مردم ایران و ازجمله مخالفان دولت مایل به حمله نظامی غرب علیه کشورشان نیستند، تعداد فزاینده ای از آنها خواستار دموکراسی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی، حقوق اتحادیه های کارگری و پایان بخشیدن به سیاست مطیع سازی اقلیت های نژادی از سوی تهران هستند.
برای حمایت از اتحاد بین المللی برای کمک به کارگران ایران اکنون وب سایت هایی بوجود آمده است که از فعالان اتحادیه کارگری در ایران پشتیبانی می کند. ضمناً جنبش “مردم ایران را راحت بگذارید” که هم با حمله نظامی به ایران مخالف است و هم مخالف استبداد نئولیبرال تهران است، خواستار اعلام همبستگی با مردم ایران شده است.
منبع: گاردین- 18 اوت