عدالت بدون آزادی کژراهه است‏

نویسنده

پرستو سپهری

سمینار “دولت‌ و تضمین حقوق” با حضور اساتید حقوق در تالار شیخ انصاری دانشگاه حقوق و علوم سیاسی ‏دانشگاه تهران برگزار شد. دراین سمینار که به همت انجمن علمی و دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی ‏دانشگاه تهران برپا شد، تامین حقوق بشر بدون تامین حداقل های حقوق مدنی و سیاسی، ناممکن خوانده و تاکید شد ‏که عدالت بدون آزادی، کژراهه ای بیش نیست.‏

‏ دکتر ناصر کاتوزیان قاضی و حقوقدان و استاد حقوق دانشگاه اولین سخنران این همایش بود که ابتدا در ارتباط با ‏رویکرد کلی سخنرانی اش که عدالت بود سخن گفت و با بیان اینکه در چگونگی تبیین و تعریف واژه عدالت ‏همچنان ابهام وجود دارد، اظهار داشت: “عدالت را نمی‌توان در زندان تاریخ محبوس کرد و نمی‌توان گفت عدالت ‏همان است که شرع یا قانون گفته و ما دیگر حق نداریم درباره‌ی آن سخن بگوییم. باید آنچه را مردم عادلانه ‏می‌بینند قبول کرد‎ ‎از این رو هدف و دغدغه من از سال‌ها پیش ترغیب قضات، دستگاه قضایی و قوه مقننه به ‏موضوع عدالت است و اینکه چگونه می‌توان تفاوت برداشت‌ها و دیدگاه‌ها نسبت به عدالت را برطرف کرد”.‏

وی در ادامه افزود: “درست است که در تعریف عدالت، تفاسیر متفاوتی وجود دارد، برداشت‌های گوناگونی وجود ‏دارد ولی باید توجه داشته باشیم که اگر رسیدن به یک ارزشی دشوار است، این دشواری نباید ما را ترغیب کند که ‏از آن صرف‌نظر کنیم”.‏

کاتوزیان افزود: “در گذشته وقتی من بحث عدالت در حقوق را مطرح می‌کردم، عده‌ای مرا مسخره می‌کردند و ‏می‌گفتند مگر اینجا انگلستان است که عدالت و انصاف در حقوق تاثیر داشته باشد. حقوق ما حقوق منطقی و ‏ریاضی است. ما یک حقوق وضعی داریم و به ما مربوط نیست که عادلانه است یا عادلانه نیست. فکر می‌کنم ریشه ‏این استدلال در وجود حکومت‌های استبدادی بوده و ما عادت داریم که از حکومت‌های استبدادی اطاعت کنیم و اگر ‏آدم مستبد وجود نداشته باشد، قانون را به‌جای آن می‌گذاریم و می‌گوییم قانون را اجرا می‌کنیم و بقیه آن هم به ما ‏مربوط نیست”.‏

دکتر کاتوزیان در توضیح این دیدگاه گفت: “حذف ارزش عدالت چنین حالتی را به‌وجود می‌آورد. کسانی که خیلی ‏در این مورد افراط می‌کنند، می‌گویند ما فقط باید به‌دنبال متن بگردیم.عدالت قانونی همانی است که از متن قوانین ‏استنباط می‌شود، شبیه عدالت شرعی. یا حقیقت شرعی. یعنی همان چیزی که شرع می‌گوید عین عدالت است، ‏دیگر به‌دنبال اینکه حقیقت هست یا نه نباید بگردیم. اما آنها که به حقیقت رو می‌آورند، بر این عقیده‌اند که انسان به ‏عنوان یک موجود متفکر، در اجرای قوانین باید نقش داشته باشد و هدف همه قوانین رسیدن به عدالت است”.‏

وی افزود: “من بارها با این موضوع مواجه شده‌ام که یک قاضی با مراجعه به من می‌گوید در فلان موضوع قانون ‏یک چیز می‌گوید ولی وجدان من چیز دیگری. من چه کار باید بکنم تا عدالت را برقرار کنم. از من راه‌حل ‏می‌خواست. مهم آن است که دغدغه عدالت را همیشه در ذهن خود داشته باشیم. اگر دغدغه عدالت وجود نداشته ‏باشد و فقط قانون را اجرا کنیم، حقوق را از زیبایی، لطافت و شرافت خالی کرده‌ایم”.‏

‎ ‎دیوان عالی ما اصلا استدلال نمی کند‏‎ ‎

این استاد حقوق در ادامه با انتقاد از رویه برخی محاکم تجدید نظر قضایی گفت: “تایید رأی خیلی راحت‌تر از ‏شکستن آن است. زیرا شکستن رأی نیازمند استدلال قوی است. مانند دیوان‌عالی کشور ما که اصلا استدلال ‏نمی‌کنند. یعنی دیوان‌عالی کشور شأن واقعی خود را فراموش کرده، فقط دو خط می‌نویسند که ایرادی وارد نیست و ‏حکم تایید می‌شود‎.‎در حالی که دیوان‌‌عالی کشور باید هادی و مرشد قضات پایین‌تر از خود باشد”.‏

این استاد دانشگاه سپس تاکید کرد: “ما باید به دنبال ارائه متد برای آن چیزی که آن را عادلانه فرض می‌کنیم ‏باشیم، آن چیزی که اخلاق به شما حکم می‌کند. برای احراز نظر قانونگذار کافی نیست که بدانیم قانونگذار چه ‏چیزی را وضع کرده، اگر این کار را بکنیم عقب افتاده‌ایم. اما باید ببینیم از مجموع قوانینی که قانونگذار وضع ‏کرده چه برمی‌آید.قوانین ما بطور کلی از صراحت کمتری برخوردارند از این رو قابل تفسیرند.اینکه مجازات قتل، ‏اعدام است را همه می‌دانند اما مواردی اینچنینی که حکم صریح است و تفسیربردار نیست در قانون ما بسیار کم ‏است”.‏

‎ ‎عدالت بدون آزادی‎ ‎

در ادامه این همایش دکتر اردشیر امیرارجمند به بررسی موضوع تضمین حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ‏در نظام حقوق داخلی پرداخت و گفت: “بر اساس یک گزاره بنیادین حقوقی حق های بشری به هم وابسته و پیوسته ‏بوده و غیر قابل انفکاک هستند.اما برخی بین حق های مدنی و سیاسی با حق های اجتماعی فرهنگی و اقتصادی ‏تفکیک قائل شده اند.استدلال آنها هم این بود که حق های اجتماعی و فرهنگی مانند حق های مدنی وسیاسی قابلیت ‏تعقیب قضایی را ندارند”.‏

وی ادامه داد: “به نظر من برای بررسی علت این تفکیک و یا عدم تفکیک باید نظریه ای در باب عدالت و ازادی ‏داشته باشیم.اما قبل از آن هم باید متذکر شوم که علت تمام کژ راهه ها در ایران علی رغم بحث های مداوم درباره ‏عدالت و عدالت خواهی و برقراری آن، سخن گفتن از عدالت بدون اشاره به وابستگی عدالت به آزادی است.چرا ‏که هر تئوری در رابطه با عدالت و آزادی بدون شجاعت مدنی غیر قابل ارائه خواهد بود”.‏

وی در ارتباط با حقوق اجتماعی و فرهنگی و سیاسی گفت: “امروز در نظام های داخلی قواعدی که در مورد ‏حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هست از حد و حصر نامشخص تری برخوردار است اما در کنار این جامعه ‏بین المللی هم در راستای استاندارد سازی های بیشتری در زمینه این حقوق گام برمی دارد.از آن جمله می توان به ‏شاخص های رفتاه، سوء تغذیه، درآمد وغیره اشاره کرد.از این رو دولت ها مجبور هستند برای حصول این نتایج ‏برنامه های معطوف به نتیجه ارائه دهند و اگر ندهند تعهدات بین المللی را نقض کرده اند”.‏

وی ادامه داد: “در تبیین و برآورد حقوق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نقش آمار کلیدی است.البته برخی دولت ها ‏اقدام به دستکاری کردن آمار می کنند که از جمله دستکاری در مورد نرخ بیکاری، رشد و تورم بسیار شایع ‏است.اما تمام این شاخص ها و برنامه های مربوط به آن تعهد به نتیجه دارد و قابل پیگیری قضایی است”.‏

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به حقوق بشر گفت: “تامین حقوق بشر بدون تامین حداقل های حقوق مدنی و ‏سیاسی امکانپذیر نیست.اگر حداقل های حقوق اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تامین نشود اساسا در چنین جامعه ‏ای نمی توان هیچ حقوق دیگری را نیز تضمین کرد.از این رو اگر بحثی در رابطه با حقوق اجتماعی وفرهنگی و ‏اقتصادی می کنند اما عملا هیچ تضمینی برای آن نمی دهند فقط به این دلیل است که جامعه را به جایی که از قبل ‏تعیین کرده اند متنهی کنند”.‏

وی در خاتمه تاکید کرد: “برای تحقق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، دولت باید در چارچوب ظرفیت‌های ‏موجود عمل کند و به تلاش‌های لازم برای ارتقای پتانسیل‌ها و تدوین برنامه و کمی کردن استانداردها بپردازد‎.‎با ‏برقراری ارتباط بین حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌توان امکان دادخواهی را به ‏وجود آورد. از نظر من با توجه به استاندارد سازی بین المللی حقوق اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی هم در هر ‏دولتی قابلیت پیگرد قضایی خواهد گرفت”.‏

در ادامه این سمینار دکتر محمد هاشمی از مشاوران حقوقی کمیته های سازمان ملل متحد و نیز استاد حقوق ‏دانشگاه در مورد زمینه های حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در قوانین ایران به بحث پرداخت.وی ابتدا به ‏بررسی دوره های حقوق بشر پرداخت و از جمله گفت: “جلوه اول حقوق بشر حقوق مدنی و سیاسی و عدم دخالت ‏دولت و سلبی است و جلوه دوم آن نیز دخالت ایجابی دولت یا همان حقوق فرهنگی اجتماعی و اقتصادی است و ‏جلوه سوم آن که در جهان در آستانه ورد به آن است تحت عنوان حق همبستگی مورد خطاب قرار می گیرد و حق ‏دوجانبه فرد و جامعه را مورد بررسی قرار می دهد”.‏

وی در ادامه با اشاره به قانون کار که آن را جزیی انفکاک ناپذیر از حقوق اجتماعی فرهنگی و اقتصادی خواند ‏گفت: “بر اساس اصل مسلم قانون اساسی کارگران در ایران حق داشتن سندیکا و انجمن صنفی دارند.وقتی در ‏قانون این حق به رسمیت شناخته شد پس ما باید برای آنها حق اعتصاب هم به عنوان یکی از مندرجات حقوق ‏جمعی کار را به رسمیت بشناسیم.اما بطور رسمی این حق در قانون ما مورد احترام نیست و ما درکی از چنین ‏برداشت را می توانیم بشناسیم”.‏

وی افزود: “اساسا در حقوق جمعی کار حق مبارزه مورد پذیرش قرار گرفته که بر اساس سلسله مراتب صورت ‏می گیرد.اما در ایران اینطور نیست و ما صراحتا مورد قبول قرار نداده ایم.چرا که اعتصاب می تواند آثار سیاسی ‏هم به دنبال داشته باشد”.‏

وی سپس با تاکید بر اینکه تمام قوانین و مقررات حقوق فرهنگی اجتماعی و اقتصادی در قوانین ایران هم مورد ‏پذیرش قرار گرفته گفت: “ایران حقوق بشر و تضمین اجرای آن را نیز مورد پذیرش قرار داده است.اما در اجرای ‏آن موارد قابل بحثی وجود دارد”.‏

عباس کریمی رییس دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران نیز در این همایش به بررسی حقوق بشر اسلامی پرداخت.‏

دکتر رضا ویژه استاد حقوق دانشگاه نیز در مورد حق بر مالکیت صحبت کرد.‏

دکتر عزت‌الله عراقی استاد حقوق دانشگاه تهران به بررسی موضوع تحولات مربوط به انطباق حقوق کار ایران با ‏موازین بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداخت و اظهار داشت: “طبق ماده‌ی شش میثاق حقوق ‏مدنی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دولت‌ها حق کار را برای افراد به منظور تامین معیشت به رسمیت ‏شناخته‌اند”.‏

وی به بررسی تاریخچه‌ی آزادی کار پرداخت و گفت: “تکیه بر حق کار و فعالیت برای بهتر زیستن بیشتر جنبه‌ی ‏آرمانی دارد زیرا باید دولت‌ها دخالت کنند.حقوق بشر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جنبه‌ی ایجابی دارد و برای ‏دولت تکلیف ایجاد می‌کند. در عین حال حق کار یک طلب نیست و کار باید به وجود آید و کارآفرینان کارهایی را ‏ایجاد می‌کنند و اگر این افراد مجبور به ایجاد کار شوند یا دولت کارآفرین بزرگ شود اصل آزادی کار دچار خدشه ‏می‌شود. در حالی که افراد باید آزادانه کار مورد علاقه‌شان را انتخاب کنند و دولت باید سیاست فعال در زمینه‌ی ‏اشتغال داشته باشد”.‏

عراقی با تاکید بر اینکه دولت باید سیاست اشتغال مولد را ایجاد کند، افزود: “قانون اساسی ایران در این زمینه به ‏صورت مناسب توجه کرده هر چند عبارات در برخی اصول رنگ آرمانی به خود گرفته است”.‏‎ ‎

‎ ‎عدم احترام به حقوق زن و حق اعتصاب‎ ‎

دکتر حسین مهرپور عضو کمیته بررسی تخلفات قانون اساسی که در زمان خاتمی تشکیل شده بود و استاد حقوق ‏دانشگاه در همایش دولت و تضمینات مربوط به حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به بررسی زمینه‌های داخلی ‏بهره‌وری از میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداخت و از جمله اظهار داشت: “میثاق ‏بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نسبت به اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر فرصت جامع‌تر و ‏طولانی‌تری از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در بر دارد، دولت‌های عضو میثاق باید به طرق مناسب ‏از جمله تصویب قوانین لازم به طور انفرادی یا با کمک و همراهی بین‌المللی به ویژه کمک‌های فنی و اقتصادی در ‏جهت استفاده از حداکثر منابع قابل وصول خود برای دستیابی تدریجی به تحقق کامل حقوق مندرج در میثاق گام ‏بردارند”.‏

وی ادامه داد: “میثاق در مراجع قانونگذاری کشور ایران به تصویب رسیده و حداقل حکم قانون عادی و داخلی را ‏دارد و باید اجرایی شود و از لحاظ بین‌المللی نیز تعهداتی را برای کشور ایجاد می‌کند‎. ‎‏”‏

این استاد دانشگاه با بیان اینکه قانون کار در سال 1369 به تصویب رسیده است، گفت: “تمام ضوابط مربوط به ‏کار مورد تایید سازمان بین‌المللی کار در این قانون تصویب شده به جز برخی ملاحظات در بحث سندیکای ‏کارگری و نحوه‌ی تشکیل آن و حق اعتصابات کارگری و وجود برخی محدودیت‌های شغلی برای زنان از جمله ‏ممنوعیت قانونی قضاوت برای زنان و حکم 1117 که طبق آن مرد می‌تواند زن را از اشتغال به حرفه‌هایی که ‏برخلاف شان مرد، زن و خانواده است منع کند”.‏

‎ ‎فقر شدید یعنی نداشتن آموزش، اطلاعات و…‏‎ ‎

دکتر یوسف مولایی استاد حقوق بین الملل دانشگاه تهران و وکیل دادگستری نیز در این سمینار درباره “حقوق ‏اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، جهانی شدن و ملاحظات کشورهای در حال توسعه”‌ سخن گفت. وی از جمله ‏اظهار داشت: “اتحادیه اروپا به عنوان نمونه‌ عینی از این موضوع است که حقوق نهایتا به کجا می‌خواهد برسد و ‏حتی در حوزه‌ی اجرایی شدن و دریافت‌هایی که از این حقوق می‌شود اتحادیه اروپا یک نمونه است”.‏

وی با بیان اینکه تفکیکی که در طبقه‌بندی میان نسل اول و دوم حقوق می‌شود در اتحادیه اروپا مرزبندی واقعی آن ‏دیده نمی شود، عنوان کرد: “وضعیت برخی کشورهای فقیر اروپای شرقی باعث شد دیوان در مورد شرایط ‏اضطراری که تعویق برخی از حقوق را توجیه می‌کند شفاف‌سازی کند. منظور از وضعیت اضطراری شرایطی ‏است که دولتی برای ادامه حیات سیاسی خود در حوزه امنیتی مجبور است برخی فعالیت‌های عادی و روزمره ‏خود را انجام ندهد و آن‌ها را به حالت تعلیق درآورد”.‏

این وکیل دادگستری درباره تعریف فقر شدید اظهار داشت: “فقر شدید عبارت است از نقض مستمر و طولانی ‏مدت شش حقی که توسط کنوانسیون حقوق بشر اروپایی تضمین شده‌اند مانند حق برخورداری از بهداشت، عدالت، ‏آموزش و اطلاعات و غیره بر شمرده است”.‏

وی درباره مکانیسم‌های اجرایی این حقوق نیز گفت: “مدل اتحادیه اروپا یک مدل نسبتا قابل قبول است و می‌تواند ‏در آینده برای کشورها در سطح جهانی مورد بررسی قرار گیرد”.‏

مولایی در ادامه به بحث جهانی شدن پرداخت و افزود: “کشورهایی که شهروندان خودشان را پیشاپیش آماده ‏کردند که از حقوق ذاتی خودشان دفاع کنند، آمادگی بیشتری دارند تا با پدیده‌هایی که حقوق اجتماعی، فرهنگی و ‏اقتصادی را تهدید می‌کند، مقابله کنند‎. ‎‏”‏

‎ ‎اراده سیاسی دولت ها‏‎ ‎

دکتر نسرین مصفا استاد حقوق دانشگاه تهران سخنران بعدی بود که درباره حمایت از حقوق اقتصادی، اجتماعی ‏و فرهنگی در چارچوب سازمان ملل متحد سخن گفت: “سنگ بنای فعالیت‌های ملل متحد را می‌توان در منشور ‏ملل متحد دید. این منشور به صورت همه جانبه به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته است”.‏‎ ‎

این استاد حقوق دانشگاه تهران با بیان‎ ‎اینکه توسعه‌ای که بدون توجه به حقوق بشر انجام بگیرد، توسعه‌ی مناسبی ‏نیست، عنوان کرد: “باید دست‌آوردهای توسعه برای همه‌ی مردم وجود داشته باشد و سازوکارهایی برای اجرای ‏آن دنبال شود”.‏

وی سپس با اشاره به اینکه منشور ملل متحد رابطه‌ی مستقیمی بین تحقق و توسعه، رعایت حقوق بشر و حفظ ‏امنیت و صلح بین‌المللی برقرار کرد، ادامه داد: “طبیعی است نتایج فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به ‏اراده سیاسی دولت‌ها برمی‌گردد‎.‎‏”‏‎ ‎

دکتر فریده شایگان نیز درباره ماهیت تعهدات دولت‌ها نسبت به حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی عنوان کرد: ‏‏”تقسیم حقوق بشر به سه نسل اولین بار با پیروی از سه شعار انقلاب فرانسه صورت گرفت اما می‌توان بر مبنای ‏تقسیمات سیاسی جنگ سرد تقسیم‌بندی دیگری ارائه داد. در این تقسیم‌بندی نسل سوم، حقوقی است که جهان سوم، ‏حامی و مروج آن بوده است”.‏‎ ‎

این استاد دانشگاه تهران با طرح این سوال که آیا تضمین این حقوق وسیله‌ای برای حفظ آزادی‌های مورد نظر بود؟ ‏عنوان کرد: “نه بلوک غرب و نه بلوک شرق هیچ کدام صداقتی را که ادعا کردند، نداشتند و برخوردهای آن‌ها ‏سیاسی بود”. ‏

سپس دکتر بهرام مستقیمی درباره نقش کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تضمین میثاق عنوان کرد: ‏‏”در ابتدا از نظر دولت‌های غربی اجرا، نظارت بین‌المللی بود و از دید آن‌ها یک مرجع بین‌المللی می‌توانست برای ‏یک دسته از حقوق وجود داشته باشد و برای دسته دیگر وجود نداشته باشد. در مقابل شوروی و همراهانش اجرا را ‏در تحقق فعالانه این حقوق می‌دانستند. این امر نباید منجر به صدور چیزی شبیه به رای در مورد دولت‌ها می‌شد ‏بنابراین نباید بحث بین‌المللی را در این زمینه وارد می‌کرد‎.‎‏ از این رو طبیعی است در این مرحله کمیته‌ی حقوق ‏بشر تشکیل می‌شود اما کمیته‌ی حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل نمی‌شود”.‏‎ ‎

‎ ‎نقض حقوق بشر تهدیدی برای جهان‏‎ ‎

دکتر جمشید ممتاز سخنران دیگر این سمینار بود که ابتدا با طرح این سوال که منظور از مفهوم دولت در عنوان ‏همایش چیست؟ گفت: “منظور تعهد و تصمیمات دولتی است که متعهد می‌شود در داخل و خارج از سرزمین خود ‏به تعهداتش عمل کند”.‏

ممتاز در ادامه افزود: “بر اساس طرح کمیسیون حقوق بین‌الملل اگر دولتی در مقابل نقض حقوق آمره بین‌الملل ‏قرار گیرد، این حق را دارد که یک سلسله اقداماتی منطبق با حقوق بین‌الملل انجام دهد تا دولت خاطی را ملزم به ‏اجرای تعهدات خودش کند. چرا که به تدریج جامعه بین‌الملل به این عقیده رسیده است که نقض حقوق بشر تهدیدی ‏علیه صلح بین‌المللی است”.‏

دکتر محمدعلی موحد نیز درباره‌ی مبانی فلسفه‌ی عدالت و حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عنوان کرد: ‏‏”جمله‌ی اول اعلامیه‌ی حقوق بشر آزادی و عدالت را مبتنی بر حقوق انسان و جدایی‌ناپذیر از انسان می‌داند و حق ‏به عنوان زیربنای کاخ عدالت و آزادی معرفی شده است. در اینجا با اشکال معناشناسی مواجهیم زیرا نه برای حق ‏و نه برای آزادی و عدالت تعریف جامع و مانعی ارایه نشده است”.‏

وی با بیان اینکه این مفاهیم به قدری مبهم و سیالند که سر در چهره‌ی الفاظ فرو نمی‌آورند، ادامه داد: “تعاریف ‏مختلفی از آزادی و عدالت ارایه شده است و سوالات زیادی مطرح است. آیا رهایی از ترس دیگران تمام آزادی ‏است یا فقط یک جنبه از آزادی را در بر می‌گیرد”.‏

موحد با بیان اینکه افراد در اجتماع آزاد باید متساوی باشند، عنوان کرد: “طبق اعلامیه‌ی حقوق بشر تمایزها و ‏تفاوت‌های افراد از حیث نژاد، رنگ، دین و خانواده مخل برابری آنها نیست. زیرا آنها از حیث انسان بودن با هم ‏شریک و برابرند”.‏‎ ‎

این مدرس دانشگاه، در ادامه به پیچیدگی مفهوم عدالت اشاره کرد و پیچیدگی آن را بیش از مفهوم آزادی دانست و ‏گفت: “یکی از اندیشمندان معتقد است که این سرنوشت کلیه‌ی مفاهیم مهمی است که فلسفه با آن سر کار دارد یعنی ‏عدم وضوح و عدم وفاق”.‏

وی در ادامه گفت: “ملاک کلی در نظام مبادلات، ترازی بین طرفین است اما در زمینه‌ی خدمات ملاک‌های مختلفی ‏در کار است. ارزشیابی در هر حال یک مسئله‌ی ذهنی است. پس مسئله‌ی ما این است که فایده در چه زمینه‌ای ‏وجود داشته باشد. هر چه موشکافی در مفهوم عدالت بیشتر شده پیچیدگی مطلب نیز بیشتر شده است”.‏

موحد افزود: “فرض این است که اجتماع تشکیل یافته از افراد عادل، عدالتمدار است اما همه می‌دانند ممکن نیست ‏همه‌ی افراد جامعه از عدالت بهره‌مند باشند چون ملاک مورد قبول همگان وجود ندارد. بعضی معتقدند که در اینجا ‏شریعت حد وسط‌ها را مشخص می‌کند.“‏

وی سپس به ارایه‌ی تعاریف مختلفی از متفکران نیمه‌ی دوم قرن بیستم در این زمینه پرداخت و نتیجه‌گیری کرد ‏که: “بحث‌های مربوط به عدالت به شدت ادامه یافته و عدالت بعد از ‌25 قرن که بحث آن با افلاطون شروع شد ‏هنوز ادامه دارد و بشر به دنبال این گمشده است و گر چه نمی‌تواند چیستی آن را بیان کند اما نیازمند آن است و ‏این تکاپو ادامه دارد”.‏

‎ ‎حق بی نقابی شهروندان‏‎ ‎

در ادامه این سمینار دکتر حسن جعفری تبار درباره‌ی مبانی فلسفی حق به حریم خصوصی و حدود دخالت دولت ‏برای تضمین حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گفت: “شهروندان حق دارند همانطور که در خلوت خود بی ‏نقاب و بی پرده زندگی می‌کنند در اجتماع نیز به همان شیوه زندگی کنند. شهروندان باید حداقلی از نقاب را در ‏بیرون از خلوت خود بر چهره داشته باشند”.‏

وی با بیان اینکه به وجود مرز میان رفتارهای فرد در خلوت و در بیرون از خلوت خود اعتقاد دارم، عنوان کرد: ‏‏”این مرز چیزی جزء آزار دیگران نیست. فرد نباید به دیگران آزاری برساند و وقتی که به کسی آزار نمی‌رساند ‏چرا باید به او آزار رساند‎. ‎‏”‏

این عضو هیات علمی دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران در ادامه به وظایف مدعی العموم اشاره کرد و گفت: “مدعی ‏العموم و ضابطان دادگستری باید در دو مورد در کار شهروندان دخالت کنند. مورد اول زمانی است که آزار ‏دهنده‌ای وجود دارد و مورد دوم جایی است که آزرده‌ای وجود دارد.“‏