هزینه صلح هند و پاکستان، از جیب مردم ایران

نویسنده

hendvapakestan.jpg

حمید احدی


افشای پشت پرده مذاکرات خط لوله گار بین ایران، پاکستان و هند، همزمان با اخباری که درباره مذاکرات درباره آغاز صادرات گاز ایران به امارات منتشر شده است، به جز آن که علت کنار گذاشته شدن محمدهادی نژاد حسینیان یکی از مدیران کلیدی جمهوری اسلامی را از سرپرستی هیات مذاکره گر خط لوله صلح فاش می کند، دولت محمود احمدی نژاد را در معرض آزمون مهمی برای کشف میزان پایبندی اش به منافع ملی قرار داده است. منافعی که منقدان معتقدند می تواند در راه تبلیغات و پیروز نمائی ها قربانی شود.

دولت محمود احمدی نژاد با شعار معروف مافیای نفتی و آوردن درآمد نفت به سر سفره مردم به رییس است جمهوری رسید. اما با گذشت دو سال، در حالی که همان طور که کارشناسان پیش بینی کرده بودند در معرفی مافیای نفت ناکام مانده، جنجال تبلیغاتی یکی از همفکران دولت در راس دیوان محاسبات کشور بر سر فساد در جریان صادرات گاز به امارات پوچ از کار درآمده است. اینک با هشدارهای نژاد حسینیان درباره مذاکرات خط لوله به هند و پاکستان، همزمان با آغاز گفتگوهای مدیرعامل شرکت کرسنت درباره صادرات گاز به امارات، به اعتقاد کارشناسان دولت محمود احمدی نژاد در موقعیتی قرار گرفته که همان اتهاماتی را ناگزیر است پذیرا باشد که خود نثار مدیران قبلی وزارت نفت کرد: رعایت نکردن منافع کشور، انتقاد از قراردادهای تبلیغاتی که تنها برای موفق نشان دادن دولت ها بسته شدو سرانجام فساد مالی.

تبلیغات پوچ

بحث تند اقتصادی جدید که روزنامه شرق آن را “مناقشه بزرگان” خوانده و با چاپ عکس هائی از سرپرستان سابق و امروز مذاکرات خط لوله صلح، آن را به بحثی کارشناسی و فنی نقلیل داده، از دید کارشناسان اقتصادی مناقشه علمی نیست، بلکه اصلی ترین نحوه برخورد دولت با مسائل بین المللی را نشان می دهد، پوچی تبلیغات دولتی را می رساند و علت اصرار دولت بر خاموش کردن روزنامه های منتقد را نشان می دهد.

محمد هادی نژاد حسینیان هفت ماه قبل، در حالی که مذاکرات تازه ای با وزیران هندی و پاکستانی در راه بود، اعلام گردید که به بازنشستگی نائل آمده است. وی در حالی با عنوان معاون وزارت نفت سرپرستی مذاکرات را به عهده داشت که از دولت محمدعلی رجائی [اولین کابینه قطعی بعد از تاسیس جمهوری اسلامی] وزیر بود. سمتی که در دولت های میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی هم حفظ شد تا آن که به مهم ترین شغل خارج از کشور، سفیردر سازمان ملل منصوب شد. او بیش تر دوران ریاست جمهوری محمدخاتمی را در آن سمت بود و وقتی جای خود را به جواد ظریف داد به دعوت بیژن زنگنه به وزارت نفت رفت معاون بین المللی شد. وی از آن جمله مدیران مقبول نفت بود که بعد از دولت احمدی نژاد هم در جای خود ماند، وزیری هامانه که در جایی گفته بود وزارت وی در حالی که کسانی مانند نژاد حسنیان، نعمت زاده، ترکمان، و پور اردبیلی در آن هستند که از ده ها سال قبل سابقه وزارت دارند، نمایشی است. وی برای نگاه داشتن نژاد حسینیان در مقام مذاکره گر در خط لوله صلح، علاوه بر معاونت بین المللی “امور خزر” را هم به آن ها اضافه کرد.

محمد هادی نژاد حسینیان که با این پیشینه نمی تواند از جمله مدیران دوم خردادی باشد که هدف حملات محافظه کارانند. وی در موقعیت ویژه ای قرار دارد که از جمله مدیرانی است که فوق بر جناح ها و احزاب قرار گرفته اند. او حتی برای هشدار خود روزنامه های منتقد دولت را انتخاب نکرده، بلکه با خبرگزاری ایسنا سخن گفته و اساس سخنش این است که “دولت احمدی نژاد بنا به خواست طرف های مذاکره در قرارداد خط لوله صلح وی را از پروژه ای که از آغاز زیر نظر داشت برکنار کرد تا با کشیدن مذاکرات به سطح مقامات سیاسی با دادن تخفیف های باورنکردنی، از قراردادی که هند و پاکستان به پشتیبانی آمریکا در آن انعطاف نشان نمی دادند یک پیروزی تبلیغاتی برای خود بسازد. اما به چه قیمتی.”

در مقابل، حجت الله غنیمی فرد جانشین نژاد حسینیان در سرپرستی هیات مذاکره گر با هند و پاکستان، مامور مقابله با اثرات منفی هشدارهای نژاد حسینیان شده و اعلام داشته که تخفیفی در کار نیست. غنیمی فرد نیز نمی تواند از جمله مدیران بی تجربه دولت به حساب آید، چرا که از پانزده سال قبل در یکی از حساس ترین شغل های وزارت نفت نشسته و به نوشته روزنامه شرق: یکی از مبرزترین اساتید اقتصاد انرژی دانشگاه است و هر ماه مذاکرات چند میلیارد دلاری نفت را انجام می دهد؛ زیرک و باهوش.” پس از رفتن نژادحسینیان وزیر نفت، غنیمی فرد را به عنوان نماینده ویژه اش، مسوول تیم مذاکره کننده خط لوله صلح کرد. منتقدانش می گویند او برای حفظ «صندلی نفت فروشی» اش حاضر به پذیرش مسوولیت مذاکرات خط لوله صلح و پذیرش شرایط فعلی مذاکرات شده است. چه، برخی می خواهند به هر قیمتی این مذاکرات به قرارداد برسد”. غنیمی فرد هفته گذشته که سروصدای این انتقادها در سایت های اقتصادی بلند شده بود به روزنامه شرق اعلام داشت که حاضر است بر سر مذاکرات خط لوله صلح به مناظره ای بنشیند.

تغییر ناگهانی

سال گذشته، درست در زمانی که گمان می رفت مذاکرات خط لوله صلح به نقطه حساسی رسیده، ناگهان رییس تیم پاکستان که چندی قبل به آمریکا سفر کرده و به نوشته روزنامه ها و محافل خبری با فشارهای واشنگتن روبه رو شده بود، گفت نرخی که ایران در موردش پافشاری می کند مذاکرات را با خطر مواجه می کند. این گفته در حالی که از ماه ها قبل ایران پیشنهاد هند را پذیرفته و به یک شرکت سویسی ماموریت داده بود که نرخ گاز را معین کند باورنکردنی می نمود. باورنکردنی تر یک تحول تاثیرگذار دیگر بود. تغییر رئیس تیم مذاکره کننده ایران، گرچه در ظاهر با امضای وزیر نفت صورت گرفت، اما گفته می شد دستور مستقیم رییس دولت بوده است. نژاد حسینیان علت تغییر را پافشاری هیات قبلی بر فروش گاز به قیمت قرارداد ترکیه می داند و می گوید مقامات بلندپایه هند و پاکستان شکایت وی را نزد مقامات اجرایی کشور برده و او را به نداشتن انعطاف لازم متهم کردند و مقامات ایران به آنها اطمینان دادند که اگر ظرف مدت چهار ماه تیم فعلی به تفاهم نرسید، مقامات سیاسی سه کشور بر سر قیمت تفاهم خواهند کرد. مقامات هند و پاکستان به این ترتیب از اراده مقامات اجرایی ایران برای تعجیل در به نتیجه رسیدن این قرارداد بزرگ مطمئن شدند و در مذاکرات بعدی در برابر تیم ایران هیچ گونه انعطافی در خصوص قیمت نشان ندادند و تمام توان خود را برای گرفتن حداقل قیمت یا در نهایت حل موضوع در نشست مقامات سیاسی به کار گرفتند.

با این تغییر هر سه هیات نمایندگی اعلام داشتند که مذاکرات سرعت بیشتری گرفت. محمد هادی نژادحسینیان اکنون به عنوان کارشناسی مطلع می گوید “عامل این شتاب ارائه تخفیف 32 درصدی در قیمت گاز صادراتی ایران به هند و پاکستان است.” وی به طعنه می افزاید معتقدم اگر تخفیف بیشتری می دادند شتاب مذاکرات بیش از این هم می شد.

معاون سابق امور بین الملل وزارت نفت در پاسخ به برخی منتقدان که معتقدند مذاکرات تیم پیشین تحت هدایت وی با تاخیری طولانی مواجه شده بود، خاطرنشان کرد: “روشن است که اگر تصمیم داشتیم گاز را ارزان بفروشیم آن قرارداد خیلی زود نهایی می شد، ولی آیا درست است که در این قرارداد ده ها میلیارد دلار تخفیف بدهیم، در حالی که در کشور ما 10 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند؟” وی در ادامه گفت؛ “در برخی محافل بیان می شود که قرارداد خط لوله صلح از 15 سال پیش به صورت دوجانبه و از دو سال پیش به صورت سه جانبه آغاز شده و دیگر دلیلی برای طولانی شدن بیشتر مذاکرات نیست، در حالی که طولانی شدن زمان هرگز به دلیل کم کاری طرف ایرانی نبوده و اگر هم بوده باشد، توجیهی برای ارزان فروشی نیست.” وی در بیان دلیل طولانی شدن مذاکرات، به مسائل سیاسی دو کشور هند و پاکستان اشاره و تصریح کرد: “اختلافات سیاسی عمیق بین دو کشور هند و پاکستان موجب شده بود پاکستان با توجیه اینکه خط لوله صلح موجب توسعه اقتصادی هند و فشار بیشتر آنها به پاکستان می شود و همچنین هندی ها با ابراز بی اعتمادی نسبت به پاکستانی ها و احتمال توقف گاز از این خط لوله، تمایل زیادی به اجرایی شدن آن نشان ندهند و این تنها ایران بود که با کمک یک شرکت استرالیایی این پروژه را زنده نگه داشت. تا حدود چهار سال پیش هر دو کشور احتمال می دادند منابع گازی قابل توجهی در سرزمین های خود کشف کنند ولی با قطعی شدن نبود منابع گازی در فلات قاره و خشکی هر دو کشور و کمبود انرژی آنها از سال 2010 مذاکرات این پروژه جدی تر شد، اما تا دو سال پیش هم مذاکرات ایران با هند و پاکستان به طور جداگانه بود و آنها حاضر به تشکیل نشست سه جانبه نمی شدند تا سرانجام نخستین نشست سه جانبه یک سال و نیم پیش آغاز شد”.

نژادحسینیان در همین حال این پروژه را حیاتی می داند اما تاکید دارد که “دولت نباید هزینه ها را با دادن امتیازهای بی حساب آن قدر بالا ببرد که هزینه از فایده برایمان بیشتر شود” وی که سال ها از بزرگ ترین مبلغان قرارداد خط لوله صلح بوده حالا می گوید. “با توجه به بالا رفتن شدید قیمت نفت و گاز در سال های اخیر، به نظر نمی رسد که امضای این قرارداد دستاوردی افتخار آمیز باشد؛ قراردادی که کشور را برای 25 سال متعهد به فروش گاز با فرمول قیمتی ارزان می کند. یعنی 32 درصد ارزان تر از قیمت فروش به ترکیه که قرارداد آن حدود 20 سال پیش امضا شده است.”

پاسخ غنیمی فرد

سرپرست هیات فعلی مذاکره گر گاز در مورد تخفیف 30 درصدی قیمت گاز ایران به پاکستان که به نقل از وزیر نفت هند اول بار مطرح شد گفته در جلسه ای که با وزیر نفت هند داشتیم، به ایشان گفتیم که با وجود نقل قول غلطی که از وی در رسانه ها شده است اما برخی به آن استناد می کنند. وی با صراحت در این جلسه گفتند که به هیچ عنوان این گفته نقل قول مستقیم وی نیست: “من هر گونه تخفیف در فروش گاز ایران به هند و پاکستان را که بر اساس خبری نادرست و نقل قولی غیرواقعی از وزیر نفت هند مطرح شده و بخشی این خبر را مبنای واقعی برای محاسبات خود قرار می دهند، قویاً تکذیب می کنم.” وی درباره تفاوت قیمت گاز ایران به هند و پاکستان در این فرمول با قیمت صادرات گاز به مناطق دیگر گفت این مطلب ناشی از ماهیت و طبیعت بازار گاز است و این به معنای تخفیف دادن به یک سمت یا اجحاف کردن و گران فروختن به سمت دیگر نیست. بهترین نمونه برای این امر، مراجعه به قیمت های مختلف گاز در بازارهایی نظیر اروپا چه در شمال غرب آن و چه در سمت مدیترانه و شرق آن است. همچنین قیمت گاز حتی در ایالت های مختلف یک کشور واحد مثل امریکا متفاوت است.

حجت الله غنیمی فرد در پاسخ این سوال که با توجه به واقعیت های کشور و اظهارات برخی نمایندگان درباره درست نبودن قرارداد خط لوله صلح، چقدر مراجع مختلف را در جریان مذاکرات قرار داده اید و آیا این مساله در برنامه کار شما هست، گفته هر قراردادی که به وسیله مجموعه نفت امضا می شود خارج از مجوزهایی که در اختیار دارد نخواهد بود و چنانچه در انعقاد هر قراردادی مجوزی از نهاد یا سازمانی بالاتر از وزارت نفت لازم باشد بدون شک پس از تایید آن مراجع قرارداد قطعی می شود در نتیجه اگر مجلس شورای اسلامی درباره این قرارداد یا هر قرارداد دیگری بخواهد اطلاع دقیقی داشته باشد وظیفه ماست که آن را در اختیار هیات رئیسه مجلس بگذاریم. “ما که مجوز کارهای اجرایی خود را از قانونگذار می گیریم در ارائه گزارش به مجلس کوتاهی نخواهیم داشت.”

فراتر از مناقشه فنی

کارشناسان سیاسی همین جاست که معتقدند موضوع فراتر از مناقشه فنی است. شتابزدگی، عطش به کارهای نمایشی و تبلیغاتی و دشمن پنداشتن هر کس همفکر نیست، از جمله اصلی ترین مایه های رفتار احمدی نژاد و دولت وی است که در زمینه های دیگر هم خود را نشان داده است. این همان نگرانی است که در تمام اجزای سیاست خارجی جریان دارد. در مذاکرات ایران و آمریکا، در ماجرای سه جزیره در دهانه خلیج فارس، یا در بحران تقسیم بحرخزر. به گفته کارشناسان زمانی که در پایان دستگیری ملوان های انگلیسی، با تهدید تونی بلر که 48 ساعت به دولت ایران برای ازادی ملوان های خود وقت داد، احمدی نژاد با برپا کردن یک نمایش تلویزیون و بدرقه آن ها که تا روز قبل جاسوس و متجاوز خوانده می شدند، تجلیل از آنان را هم در دستور کار قرار داد، حرکت های دیگری در حد سفر به امریکا هم عملی می نماید. چنان که در مورد امارات اتفاق افتاد. و از آن جا که حرکات شتابزده ای تنها برای تبلیغات و بزرگ نمائی در دستورست گروه هائی به فکر می افتند که در فرصت دو ساله اینده این دولت تا چه اندازه منافع ملی، در مذاکرات پنهانی پشت درهای بسته تامین می شود.

از همین رو اعتماد ملی در سرمقاله خود با عنوان “منافع ایران را پاس بداریم” اظهارات نژادحسینیان را بسیار تکان‌دهنده خوانده و نوشته نژادحسینیان مدیر کوچک و ناشناسی نیست. وقتی از وضعیت فرمول قیمت برای خط لوله صلح سخن رانده و آن را 32 درصد پایین‌تر از قیمت توافقی ایران با ترکیه در 20 سال پیش می‌داند، باید انگشت حیرت به دندان گزید. به راستی برخی از دولتمردان این سرزمین به چه قیمت و با چه شرایطی دست به این شاهکار بزرگ زده‌اند؟ آیا در جهانی که تمام مجادلا‌ت و جنگ‌هایش برای تامین انرژی است، این ماییم که برای فروش گاز ارزان خود باید دست به سوی هند و پاکستان دراز نماییم، یا آنها باید چنین کنند؟

به نظر این روزنامه نرمش در مقابل خواست‌های غیرضروری همسایگان شبه‌زرنگ و فرصت‌طلب هیچ ضرورتی ندارد، نیاز به انرژی برای مصارف عمومی و صنعتی در شبه‌قاره، دولتمردان هند و پاکستان را به سر عقل خواهد آورد، تاریخ و نسل‌های آینده‌مان از ما انتظار دارند از عزت و بزرگی ایران پاسداری نماییم.

با هزینه ایران

کارگزاران، از زاویه ای دیگر به موضوع نگریسته و با این تاکید که هیچ روزنامه‌نگاری تمایل ندارد اخبار و گزارش‌‌هایی تهیه کند که طعم و بوی ناامیدی و دلسرد کردن جامعه و افکار عمومی بدهد نوشته “سخن صریح نژاد حسینیان این نیروی ورزیده و کارشناس این است که ایران هیچ تعهدی ندارد که ثروت مردم ایران را به قیمتی پایین‌تر از قیمت‌های جهانی و در شرایط اضطرار به دو کشوری بفروشد که می‌خواهند صلح خود را با گاز ایران محقق سازند.تجارت گاز ایران و آینده آن را نباید فدای برخی رفتارهای سیاسی زودگذر کرده و ایران را در تنگنایی قرار دهیم که عبور از آن در آینده ناممکن شود. “

به نظر کارگزاران برقراری صلح میان پاکستان و هند یک خواست عمومی در سطح جهان است، اما پرداخت هزینه‌های آن نیز باید در میان همه صلح‌خواهان جهان سرشکن شود و نباید همه هزینه‌های آن را از ثروت ایرانیان پرداخت کرد.