مهرداد شیبانی
هفته، هفته جنگ بود. جمع بندی یک سایت فارسی زبان دردومین هفته دیماه 1387 منظره را به تمامی درپایان سال میلادی روشن می کند: “اسرائیل به تحریک عوامل جمهوری اسلامی به غزه حمله کرد، خود جمهوری اسلامی به ته مانده حقوق بشر.“
دراین هفته ساموئل هانتینگتون، استاد علوم سیاسی که در کتاب بحثانگیز “برخورد تمدنها” برخورد و کشمکش جهان غرب با جهان اسلام را پیشبینی کرده بود در ۸۱ سالگی درگذشت.
هانتینگتون برخلاف دیگر تحلیلگران که ایدئولوژی را سرچشمه تمام کشمکشها میدانستند، مذهب را اساس تمام تضادها پس از جنگ سرد میدانست.
نظریه معروف او جهان را به چند تمدن رقیب تقسیم می کند که عمدتا بر اساس سنتهای مذهبی مسیحیت، اسلام، و یهودیت بنا شدهاند و هانتیگتون پیشبینی کرد که رقابت و کشمکش میان این تمدنها امری ناگزیر است.
سید محمد خاتمی که در بهار اصلاح طلبان به ریاست جمهوری رسیدو هنوز در حال سبک و سنگین کردن اوضاع برای بازگشت به قدرت است، نظر یه “گفت وگوی تمدنها” را در برابر دیدگاه هانتگیتون به جهانیان معرفی کرد.گروه بندی جنگ طلبان درحکومت ایران ـ که به طالبان شیعی ـ معروفند حکومت او را فلج کردند و سپس مردی مقدس نما را برکشیدند تا راه را برای جنگ صلیبی تازه که شعارش رهبری جهان اسلام برای تغییر در مدیریت جهان است، باز کنند.
در نهمین ماه از آخرین سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد- که اکنون روشنتر می شودبا کدام هدف برکشیده شده، شعارهای مذهبی اش چه هدفی داشته و چرا قرار است چهار سال دیگر هم به هر قیمت بماند- دولت او در داخل و خارج کشور دربن بست کامل است.
محمد خاتمی در یک جمله، همه واقعیت را می گوید: “بخش اعظم جامعه خواهان تغییر روش حاکم
است.” و این درست همان چیزی است که جهان از حاکمان ایران می خواهد: “تغییر رفتار.“
پاسخ جمهوری اسلامی همچنان سرکوب است. “حضرت آیت الله خامنه ای ولی امر و رهبر دنیای اسلام ” ـ به تصریح مکرر کیهان- طی حکمی صادق محصولی را به جانشینی فرمانده کل قوا در امور انتظامی منصوب می کند. سردار میلیاردی از فرماندهان اصلی سرکوب مردم کردستان و آذربایجان غربی در دهه شصت بوده و اساسا همراه “حلقه ارومیه” مسیر رسیدن از سربازی به سرداری را از آنجا آغاز کرده است. اکنون این تجربه به کار می آید.
سردار میلیاردی به حلقه فرماندهانی از سپاه وصل می شود که سخنرانی آنها بیشتر از پیام تبریک تولد عیسی مسیح توسط احمدی نژاد در مطبوعات جهان بازتاب داشته است. نخست سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی که می گوید: ”گردن هر اوباشی که سر بلند کند می شکنم” و تهدیدش از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش سراسری می شود. و دوم فرمانده کل سپاه پاسداران که تهدید می کند: “اگر لازم باشد 13 آبان دیگری را ترتیب خواهیم داد.“
بخش اساسی این تهدیدات متوجه جامعه مدنی ایران و این روزها نهادهای حقوق بشری ومشخصاشیرین عبادی است.
یک هفته پس از بستن دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در تهران، پنج نفر تحت پوشش مامور مالیاتی با هجوم به دفتر وکالت شیرین عبادی پرونده ها، اسناد و دو کامپیوتر وی را با خود می برند.
عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری، که در زمان هجوم ماموران در این دفتر حضور دارد می گوید: “ظاهر قضیه این بود که ماموران از طرف سازمان مالیاتی بودند ولی آنچه که به نظر می رسید به دنبال مسائل دیگری بودند.”
ابراهیم مددی نایب رییس سندیکای کارگران شرکت واحد تهران را هم درخیابان دستگیر می کنند.
منصور اسانلو، رییس این سندیکا هم اکنون در زندان به سر می برد. اعضای دیگر سندیکا می گویند:
- کارگران عقب نمی نشینند.
این هفته بهای نفت باز هم سقوط می کند و به ۳۵ دلار می رسد.
طرح عبور از احمدی نژاد که مدتهاست شروع شده، توسط علی مطهری که هر روز حضور بیشتری در میدان سیاست پیدا می کند، رسما اعلام می شود. او که فرزند “مرتضی مطهری” اولین رئیس شورای انقلاب است که به “ روشن بینی” فرهنگی و سیاسی هم شهرت داشت، از اولین کسانی هم هست که خواستاراعزام نیروی های استشهادی به غزه می شود.
علی لاریجانی- که پدرش از علمای بلند مرتبه سنتی بود- و می کوشد تا جایگاه رفیعی در جمهوری اسلامی بیابد، در مقام رئیس مجلس هشتم، صبحانه ای جنجالی با محمدباقر قالیباف- رضاشاه حزب الهی- “صرف” می کند- و به دیدار آیت الله مصباح یزدی در قم می رود ودر دیدار با “پدر معنوی طالبان شیعی” که هیچ سمت رسمی و نیمه رسمی هم ندارد “در مورد مهم ترین مسائل کشور” به بیان دغدغه های خود می پردازد. در بازگشت او، هیات رئیسه مجلس دست از مقاومت بر می دارد و سرانجام “استیضاح وزیر جهاد کشاورزی در دستور کار مجلس ” قرارمی گیرد که معنایش نیاز قانونی دولت به کسب رای اعتماد مجدد است. امری که بحران سیاسی عمیقی رادامن خواهد زد.
دولتی که وزیر کیهانی اش هنرمندان را “وطن فروش” می خواند و بعد از برنامه ریزی مافوقش برای اقتصاد جهان بفکر برنامه ریزی برای فرهنگ دنیا افتاده؛ در دو سوی ایران و درحساس ترین مناطق مدام به گسترش جبهه های تازه کمک می کند.
درکردستان دو روحانی اهل سنت در خیابان دستگیر می شوند. در سیستان و بلوچستان و در نزدیکی مرزایران با پاکستان ، دست کم چهار نفر در یک عملیات انتحاری کشته و ۱۲ نفر مجروح می شوند.
و از همه مهمتر، نور افکن ها یکی یکی روی ولایت فقیه روشن می شود. آیت الله منتظری، بالاترین مقام روحانی ایران، در حبس خانگی خود می گوید: “ولایت مطلقه فقیه از جمله مصادیق بارز شرک است.” منظورش رهبرجمهوری اسلامی است که طبق بر آورد یک نشریه ایتالیائی چهاردهمین مرد قدرتمند جهان است. عبداله نوری هم می گوید که ”باولایت مطلقه فقیه” مخالف بوده است. دکتر ابراهیم یزدی اعلام می دارد: “زمان ارزیابی کارائی نهاد ولایت فقیه رسیده است.“
و در جهان این پرسش مرتب پر رنگتر می شود: “بشار اسد؛ چرخش از تهران به تل آویو؟” و درست در شرایطی که دولتهای عربی برای هشدار علی لاریجانی- کشورهای عربی حواسشان جمع باشد- تره هم خرد نمی کنند؛ بیشتر در کنار آمریکا و اروپا قرار می گیرند ودست دوستی بطرف اسرائیل دراز می کنند.
مناشه امیر، روزنامه نگاری اسرائیلی که در ایران درس خوانده در یک مصاحبه فاش می کند که روند آشتی اعراب و اسرائیل به مراحل پایانی بسیار نزدیک است.
هلموت اشمیت، صدراعظم مشهور آلمان هم می گوید: “اوباما توان بازدارند گی حمله به ایران را نخواهد داشت.“
و درست دراین شرایط، حماس نیز به آتش بس با اسرائیل پایان می بخشد و راکت اندازی ر ا شدت می دهد. نتیجه معلوم است. حمله اسرائیل و آغاز جنگ هولناک دیگری درمنطقه که قربانیان آن کودکان و زنان مظلوم و افراد بیگناه در دو طرف جبهه اند.
بیهوده نیست که بسیاری از صاحب نظران مانند روزنامه فیگارو معتقدند: “این جنگ کمکی است به انحراف افکار عمومی مردم ایران از بحران اقتصادی و همچنین ابقای دولت نظامی در ایران.“
رویدادهای داخل ایران هم در سمت اثبات این نظریه است. تیترهای اول “گروهک کیهان” ـ سخنگوی مرکزیت طالبان شیعی ـ بیش از همه نشان می دهد حوادث غزه از کجا کلید خورده است: “حضرت آیت الله خامنه ای ولی امر و رهبر دنیای اسلام وقتی درباره رژیم صهیونیستی تعبیر فقهی «کافر حربی» بکار می برند، به آن معنا است که بر همه مسلمانان فرض است تا در صفوفی متحد و چون «ید واحده» علیه اسرائیل جنایتکار قیام کنند. پیام معظم له به مثابه «حکم جهاد»ی است که همه مجاهدان و مومنان دنیای اسلام را به دفاع از مردم مظلوم فلسطین و انتقام سخت از این جرثومه فساد و ویرانگری فرا می خواند….«سران عرب مرده اند؟!» آیا کسانی که حیات و ادامه زندگی نفرت انگیزشان را در گرو مزدوری گرگ خونخواری می گذارند…“
بیانیه ای است که جنگ مذهبی را صلا می دهد و راه جدال با اعراب رابیشتر می گشاید. “مردم” هم “بطور خودجوش” به حرکت در می آیند و به جانب دفتر حفاظت مصر و سفارت عربستان روانه می شوند. در کشوری که ده نفر نمی توانند در خانه ای گرد بیانید و چایزه ادبی صادق هدایت را به برند ه اش بدهند، “مردم” و “دانشجویان” می توانند به نمایندگی های سیاسی دو کشور مهم مسلمان حمله کنند. تازه کاربه همینجا تمام نمی شود. “جنگ مذهبی” که کاملا ”اتفاقی” پیش از تاسوعا و عاشورا شروع شده، خشم تند رو و کند رو را در “ نظام” بر می انگیزد و رهبری و خاتمی و کروبی یکی می شوند. و کیهان تیتر “مبارک سرنگون باد ” را مانند اعلان جنگ تیتر اول خودمی کند.
گروه های تندرو و محافظه کار با نفوذ در جمهوری اسلامی ایران، ثبت نام از داوطلبان “عملیات استشهادی” را آغاز می کنند.
جامعه روحانیت مبارز، از گروه های مهم محافظه کار در جمهوری اسلامی، در سایت اینترنتی خود از مردم دعوت می کند تا “جهت آمادگی رزمی، مالی یا تبلیغی برای جنگ با رژیم صهیونیستی (اسرائیل)” فرم های ثبت نام را پر کنند.
این تشکل سیاسی در سایت خود می نویسد: “فرم سه گزینه ای طومار آمادگی رزمی، مالی و تبلیغی برای جنگ با رژیم صهیونیستی از طریق سایت جامعه روحانیت مبارز برای لبیک به حکم مقام معظم رهبری از تاریخ ۹/۱۰/۸۷ به مدت یک هفته فعال شد.“
این ندای جنگ، از آ نسوی آبها هم جواب خود را می گیرد و عبرت آموز اینکه بازهم در کیهان برجسته می شود: ”مشکل اصلی آمریکا از زبان جان بولتون: ایرانی ها مثل ما دنیاطلب نیستندبازدارندگی بی معنی است. بنابراین بدون اقدام نظامی، ایران بیش از هر زمان دیگری در موقعیت دست یابی به سلاح هسته ای قرار گرفته است.”
و انگار کسی نیست بپرسد:
- خانم ها، آقایان. منافع ملی ایران چه شد؟