هاشمی بت شکن یا سد شکن

بیژن صف سری
بیژن صف سری

با ورود هاشمی رفسنجانی به صحنه نمایش انتصابات نظام، همه جریان های سیاسی در یک نقطه نظر مشترک اذعان داشته اند که معادلات پیش بینی شده در کمدی ـ تراژدی این دوره از انتصابات ریاست جمهوری دچار تغییرات بنیادی شده است. بعبارت بهتر یعنی هر آنچه برای بازی گردانی این نمایشنامه رشته بودند پنبه خواهد شد که از قضا این پیش بینی درست و بجا است. اما در باره این تغییرات کمتر از آنچه توقع می رود، سخن به میان آمده و گفته شده است.

به باور این قلم برای پی بردن به چگونگی تغییراتی که با حضور آقای هاشمی در روند بازی شبه انتخابات نظام رخ می دهد، وهم اکنون در حال اجرا است، ابتدا باید به این اصل توجه داشت که همه کاندیدا ها، خاصه خود هاشمی رفسنجانی، با نیت جلب رضایت رهبری پادراینعرصهرقابتگذاشتهاند.لذا هر گونه تغییرات با در نظر داشتن این اصل از صورت مسئله قابل تصور است.

 کمترین تاثیر حضور هاشمی رفسنجانی دراین دوره از شعبده انتخابات که منجر به تغییرات طرح و برنامه برگذار کنندگان این معرکه و کاندیدا های این دوره می شود، خود زنی بر خی از کاندیدا ها است؛ کاندیداهایی که به دلیل وحشت و نگرانی از وجود رقیبی چون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، و ایضا تثبیت موقعیت خود در نزد رهبری، به خود زنی افتاده اند، آنچنانکه کاندیدایی چون سردار قالیباف اخیرا با ورود هاشمی به صحنه رقابت ها در مصاحبه ای برای یاد آوری جانثاری خود در نزد رهبری نظام، اعتراف به دخالت در سرکوب دانشجویان در ماجرای کوی دانشگاه می کند و می گوید: “مجوزحضورنظامی و تیراندازی در کوی دانشگاه را من گرفتم / درسال ۷۸ پشت موتور ۱۰۰۰ جزو چوب‌زنها بودم/ نامه فرماندهان به سپاه را من نوشتم.” به عبارت دیگر از این پس بیشتر شاهد اینگونه اعترافات و یا افشاگری ها  از کاندیدا های جانثار رهبری خواهیم بود چرا که اصل، رضایت معبود کل، شخص آقای خامنه ای است.لذا در این رقابت فشرده، اثبات گوش به فرمان بودن هر یک از کاندیدا ها، شرط انتصاب از سوی رهبری نظام است و نه رای مردم.

اما نوع دیگری از این تغییرات هم وجود دارد که با حضور آقای هاشمی رفسنجانی دراین معرکه، بین تماشاگران این شعبده، یعنی مردم همیشه در صحنه هم در حال اجرا است. بعبارت روشنتر، با آمدن آقای هاشمی، توهم ظهور منجی ـ نه تنها در بین عوام که در برخی از مخالفان نظام ـ چنان قوت و قوام گرفته که حتی برخی که تا کنون در هیچ یک از این انتصابات حضور نداشته و رای نداده اند بنا دارند این بار در مخالفت با کاندیدای مورد نظر رهبری، به پای صندوق های رای بروند و با رای دادن به این منجی قالب شده از سوی حاکمیت، مخالفت خود را با حاکمیت بدین طریق آشکارو علنی سازند.از این رو از هم اکنون با تعابیر و تعاریف عجیب و غریب از حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این معرکه، به پیشواز و استقبال این منجی خیالی رفته اند، برای مثال :

 هاشمی می گوید بدون رضایت رهبری آب نمی خورد، عوام می گویند رفسنجانی مخالف خامنه ای است و برای سرنگونی او پا به میدان گذاشته است.هاشمی می گوید تا رخصت و میل رهبری نباشد کاری از پیش نمی رود، آنها می گویند غائله پرونده هسته ای سامان می گیرد و خطر حمله بیگانگان منتفی می شود.

 

گمانه زنی ها / واقعیت ها

بعد از اعلام رسمی کاندیداتوری آقای هاشمی بسیاری از تحلیگران و صاحب نظران به شوق آمده و با پیش بینی روند انتخابات، هریک با توصیفی نه چندان مشخص و منطبق بر واقعیت ها، به نوعی آینده نظام را ترسیم کردند. آنها خاصه حضور رئیس تشخیص مصلحت نظام در این دوره از معرکه انتخابات را عامل بازدارنده تند روی های رهبری دانسته و تلویحا آینده ای روشنتر از امروز را برای نظام پیش بینی کرده اند.

و یا از دیگر تحلیل های غالب در باره حضور هاشمی در انتخابات پیش رو، القا توهم بت شکن بودن این دانای سالخورده رانده شده از سیکل قدرت است. بسیاری بر این باورند که در صورت کسب آرای مردم، او قادر به معجزه خواهد بود و انتظار شق القمر از او می رود، غافل که در فرایند مهندسی این دوره ازمعرکه انتخابات، وجود هاشمی تنها برای ترغیب ملت برای حضور در پای صندوق های رای پیش بینی شده و نه بعنوان رئیس جمهور آینده و علیرغم تصور بسیاری از باورمندان به توانمندی این دانای نظام در حل معضلات حاکمیت، این بار هاشمی رفسنجانی در نقش بند واگن نظام پا به میدان نهاده و خود را سپر بلا کرده تا بنا بر اهداف از قبل تعیین شده از سوی رهبری، این شعبده آنچنانکه سخنگوی جدید وزارتخارجه نظام اعلام کرده است تاثیر گذار بر روند مذاکرات هسته ای باشد، طرفه آنکه در صورت صحت شایعه رد صلاحیت  کاندیدای مورد نظر دولت مشایی، رقابت ها به سوی دو قطبی شدن می رود و نتیجه به دور دوم هدایت می شود.هر چنددر نهایت آنچه از دل صندوق های رای بیرون خواهد آمد بازهم رئیس جمهور منتخب رهبری است.