مراقب غیرمنتظره ها باشید

نویسنده

تروور رویل ‏

برای نابودی برنامۀ غنی سازی اورانیوم ایران، دست به حمله بازدارندۀ نظامی بزنید. اگر به هشدارهای جنگ طلبانی ‏مانند جان بولتون، نمایندۀ اسبق آمریکا در سازمان ملل، توجه کنید، می بینید که این کار قبلا ً انجام شده است. آمریکا یا ‏اسرائیل از فاصلۀ زمانی میان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر و مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید در ‏ژانویه 2009 برای انجام اقدام نظامی مناسب بر ضد ایران استفاده خواهند کرد. بدین ترتیب، بوش به خواسته خود می ‏رسد، اما پیامدهای جنگ را برای جانشین خود باقی خواهد گذاشت. ‏

خوشبختانه این موضوع به این راحتی ها هم نیست. هیچ حمله ای به ایران صورت نخواهد گرفت اگر ارتش آمریکا ‏تمایلی به انجام آن نداشته باشد. بوش فرماندۀ کل قوای آمریکاست و اوست که دستورات نهایی را صادر می کند، اما او ‏هم باید به توصیه های مشاوران نظامی خود توجه کند و نکته در اینجاست که مشاوره های آنها تاکنون محتاطانه بوده ‏اند. در همین حال، دریاسالار مایک مولن هفته گذشته هشدار داد که اقدام نظامی بر ضد ایران اشتباه خواهد بود و راه ‏حل بهتر را می توان از طریق مجاری دیپلماتیک جستجو کرد.‏

مولن می داند که گذشته از خسارات ناشی از بمباران هوایی، ایران نیز به صرافت تلافی خواهد افتاد و مقامات این ‏کشور به راحتی تنگۀ هرمز را که شاهراه اصلی صادرات نفت است، مسدود خواهند کرد. این مسدودیت باعث سقوط ‏بازارهای جهانی نفت و تشدید رکود اقتصادی فعلی جهان خواهد شد. البته با وجود قدرت دریایی آمریکا در خلیج فارس ‏یعنی ناوگان پنجم، مسدودیت این تنگه طولانی نخواهد شد. کوین کاسگریف فرماندۀ این ناوگان قبلا ً ادعا کرده است که ‏‏”اجازه نخواهد داد” ایرانیان این گذرگاه حیاتی را مسدود کنند. با این وجود، این امر منجر به یک نبرد دریایی خواهد ‏شد که بیشتر منطقه را درگیر خواهد کرد.‏

در حال حاضر، با وجود جنگ عراق بعید است مردم آمریکا از ایدۀ راه اندازی یک جنگ فاجعه بار دیگر در ‏خاورمیانه استقبال کنند. اما یک سناریوی دیگر هم وجود دارد که نباید از آن غفلت کرد. ممکن است اسرائیلی ها به ‏طور یکجانبه و یا دست کم با حمایت مخفیانۀ آمریکا دست به حمله نظامی بر ضد ایران بزنند. آنها قطعا ً انگیزۀ این ‏اقدام را هم دارند. نه تنها رئیس جمهور احمدی نژاد سر و صداهای ناخوشایندی دربارۀ محو نام اسرائیل از نقشۀ جهان ‏به راه انداخته است، بلکه وجود ایران هسته ای نیز تهدیدی واقعی برای ثبات منطقه بشمار می رود.‏

کشور اسرائیل در طول تاریخ 60 سالۀ خود، همواره از قانون نظامی حمله در صورت احساس تهدید تبعیت کرده است ‏و برای به کرسی نشاندن این پیام با کمبود جنگ طلب مواجه نیست. وقتی شول مفاز رئیس سابق ستاد ارتش اسرائیل ‏می گوید که حمله به ایران “اجتناب ناپذیر” است، از عنوان کردن این موضوع واقعا ً هدف دارد. فقط در صورتی که ‏ایران بتواند ثابت کند که برنامۀ غنی سازی اورانیوم این کشور در جهت مقاصد غیرنظامی است، اسرائیل انگشت خود ‏را از روی ماشه برخواهد داشت.‏

اما وجه خوش بینانه درون من می گوید که مادامی که ایران در چارچوب معاهدۀ منع گسترش سلاح های اتمی باقی ‏بماند، مذاکره را به مقابله ترجیح دهد و راه منوچهر متکی را که “فضای جدیدی” را در گفتگوهای خود با واشنگتن پیدا ‏کرده، بپیماید، برد با دیپلماسی است. ‏

شاید اینگونه باشد، اما رویدادها و وقایع همیشه می توانند باعث بروز حوادث ناگوار غیرمترقبه شوند. بیست سال قبل ‏ناو وینسنس آمریکا با گمان اینکه هواپیمای مسافربری ایرباس ایران یک جنگنده اف 14 است که قصد دارد ناو آمریکا ‏را هدف بگیرد، با شلیک موشک به آن جان 290 مسافر و خدمۀ هواپیما را گرفت. در تحقیقات بعمل آمده توسط ‏آمریکا، فرماندۀ ناوگان از هرگونه اتهام مبرا گردید و با این توجیه که افسر هماهنگ کنندۀ امور جنگی ناوگان، آموزش ‏را با واقعیت اشتباه گرفته و در دفاع از خود اقدام به شلیک کرده، این اتفاق رخ داده است.‏

دقیقا ً زمانی که سلاح ها آمادۀ شلیک و افراد عصبانی و خشمگین هستند، این اتفاق رخ می دهد. بیایید آرزو کنیم که این ‏بار افراد خونسردی خود را حفظ کنند.‏

منبع: ساندی هرالد، 6 ژوئیه