در حالی که اعتراضات به وضعیت زندانیان سیاسی، هر روز گسترش مییابد، چند تن از مراجعتقلید در سخنانی ضمن اعتراض به وضعیت زندانیان سیاسی، به انتقاد درباره نحوه حکومتداری هم پرداختند. این گونه بود که آیتالله دستغیب، در دیدار با همسر مصطفی تاجزاده، حکومت فعلی را حکومتی خواند که “نه جمهوری است و نه اسلامی”؛ آیتالله صانعی در گفتوگویی با سایت “جماران”، درباره فرمان هشت مادهای آیتالله خمینی، آن را ضامن اجرای حقوقبشر دانست وآیتالله وحیدخراسانی، پدر همسر آیتالله صادق لاریجانی، رییس قوهقضاییه، اعلام کرد که: “اقرار و اعتراف کسی که در زندان است، اعتبار ندارد و اگر قاضی صرفا به استناد آن قضاوت کند و حکمی دهد، آن قاضی از اهلیت و صلاحیت قضاوت ساقط میشود.”
آیتالله وحیدخراسانی: اعتراف در زندان اعتبار ندارد
آیتالله وحید خراسانی، در درس خارج از فقه خود، با اشاره به اعترافات زندانیان، گفت: “اقرار و اعتراف کسی که در زندان است، اعتبار ندارد و اگر قاضی صرفا به استناد آن قضاوت کند و حکمی دهد، آن قاضی از اهلیت و صلاحیت قضاوت ساقط میشود. همچنین اگر شخصی تهدید شود، اقرار او اثر ندارد.”
سخنان این مرجعتقلید سنتی در حالی بیان میشود که بسیاری از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات، اعلام کردهاند که برای اقرار و اعتراف تحت شکنجه و فشار بودهاند.
از سوی دیگر، نکته قابل توجه آن است که آیتالله وحیدخراسانی، به عنوان یکی از شاگردان آیتالله خویی، از جمله روحانیونی است که به تئوری ولایتفقیه اعتقادی ندارد و و معمولا از اظهارنظرهای سیاسی، پرهیز میکند. این حذر از سیاست، حتی شامل دیدار نکردن با رهبر جمهوریاسلامی در سفر اخیرش به قم نیز شد؛ آیتالله وحید خراسانی، یکی از مهمترین مراجعتقلیدی بود که به دیدار آیتالله خامنهای نرفت.
در همان زمان، حجتالاسلام خسروپناه، درباره عدم حضور وی در دیدار با رهبر جمهوریاسلامی گفته بود: “آنگونه که ما میدانیم و 12 سال هم خدمت حضرت آیتالله وحید خراسانی بودیم، نظرات ایشان در مساله ولایت فقیه نظر مرحوم آیتالله خویی است… تشخیص من این است که ایشان دغدغه مهمی نسبت به اهل سنت در کشور دارند و معتقدند که اهل سنت دارند خیلی در این کشور میدان میگیرند، مقام معظم رهبری نیز معتقدند که باید با محبت رابطه شیعه وسنی تقویت شود تا هم شیعیان در دیگر کشورها در امنیت باشند و هم شیعه و سنی بتوانند در جهان در برابر استکبار بایستند.”
نام آیتالله وحید خراسانی، وقتی بیشتر بر سر زبانها افتاد که داماد وی، آیتالله صادق لاریجانی، به ریاست قوهقضاییه منصوب شد. در آن زمان یک بار مراسم معارفه وی به تعویق افتاد و حتی این شایعه بر سر زبانها افتاد که آیتالله وحید از داماد خود خواسته است این پست را قبول نکند؛ مسالهای که پس از مراسم معارفه، توسط صادق لاریجانی تکذیب شد، اما هیچ واکنشی از سوی دفتر آیتالله وحید در اینباره مشاهده نشد.
آیتالله وحید همچنین، پس از فوت آیتالله منتظری، به منزل وی رفت و در آنجا گفت: “من هنگام رحلت ایشان مشهد مقدس مشرف بودم و با شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم. من سابقه دوستی ۵۰ ساله با آن مرحوم داشتم و آن بزرگوار را در همه جهات و در همه زمانها عالمی عامل میدانستم.”
وی همچنین پس از اتفاقاتی که در آرامگاه آیتالله خمینی رخ داد و اعتراض حاضران باعث شد تا حسن خمینی، نوه بنیانگذار جمهوریاسلامی، سخنرانی خود را قطع کند، اعلام موضع کرد: “این حادثه روز 14 خردادماه اهانتی به سید حسن خمینی وموجب تاثر و تاسف عمیق شد زیرا که المرء یحفظ فی ولده.”
اما آنچه که در روزهای اخیر باعث شد وی بیش از پیش، در رسانهها حضور داشته باشد، موضعگیری او درباره سریال مختارنامه بود که در حال پخش از صدا و سیما است. وی در یک سخنرانی، درباره این سریال تلویزیونی گفت: “شنیده ام که میخواهند قمر بنی هاشم را به نقش هنرپیشهها در آورند… خدا نکند چنین غلطی بکنند، آنوقت هر چه پیش آید و هر چه ما بگوییم، معذوریم”.
این سخنان اما باعث شد که از هر دو سو مورد حمله قرار گیرد. از سویی محسن کدیور، از نواندیشان دینی، در نامهای سرگشاده خطاب به وی نوشت: “در طول این سالیان، به ویژه در ربع قرن اخیر، بالاخص در این دو سال آیا هیچ غلط و مسالهای مهمتر از مساله یاد شده به حضرت آیتالله گزارش نشده که ارزش اعتراض علنی و اعلام خطر و نصیحت و تهدید آشکار مسوولان امر و دعوت جوانان غیرتمند به اعتراض محشرگونه داشته باشد؟”
از سوی دیگر سایت الف، وابسته به احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس، در اینباره چنین نوشت: “نمایش چهره حضرت عباس کار زشتتری است یا انجام آن اعمال پلید در روز عاشورای حسینی؟”
یکی از شاگردان آیتالله مصباحیزدی هم، چنین درباره این مرجعتقلید اظهارنظر کرد: “شخصیت ایشان به ویژه از زمانی مورد توجه عمومی قرار گرفت که براندازان سبز، تصمیم به سواستفاده از برخی مواضع ایشان گرفتند؛ شاید وقتی نام ایشان میآید، بیش از هر چیزی این عبارت آیتالله انصاری شیرازی مراعات بینظیری باشد که خود را نشان میدهد :بنده خیلی در این روزها در تشویش هستم که چرا آقای وحید به دیدن آقای خامنهای نیامده؟ و این واقعا یک نقیصهای شده است برای بیت ایشان!”
آیتالله دستغیب: حکومت فعلی نه جمهوری است و نه اسلامی
آیتالله دستغیب، از دیگر مراجعتقلید و از اعضای مجلس خبرگان هم در دیدار با خانواده مصطفی تاجزاده، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، درباره اتفاقات اخیر چنین اظهارنظر کرد: “چه شد که در عرض این چند سال همه چیز عوض شد و قرآن و سنت را خاک کردند؟ کجاست احکام قضاوت؟ هیچ مرجع عادلی را پیدا نمیکنید که بگوید «میتوان با قهر از متهم اعتراف گرفت». لذا چه در مجلس خبرگان و چه در جاهای دیگر بارها گفته و میگویم که هیچ یک از مراجع وضع موجود را تایید و امضا نمیکنند زیرا خلاف قرآن و سنت و قانون اساسی است. باید در محضر قاضی، شخص به جرم خود اعتراف کند نه اینکه قاضی صرفا بر اساس پروندهای که توسط ضابطان همچون سپاه و سازمان اطلاعات و… آماده شده است حکم دهد. در کجای احکام قضایی اسلام چنین چیزی آمده است؟ اینچنین قاضی از عدالت ساقط است.”
وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود، اضافه کرد: “گفته میشود جمهوری اسلامی. جمهوری یعنی اینکه اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را قبول داشته باشند. آیا تمامی مردم این وضع را قبول دارند؟ اسلامی هم یعنی احکام اسلام باشد که الان جاری نیست.”
سخنان این عضو مجلس خبرگان درحالی بیان شده که وی در یک سال و نیم گذشته، و پس از اعتراضات رخداده به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری، بارها مورد فشار هواداران حکومت قرار گرفته است. از جمله میتوان به حمله عدهای از افراد لباس شخصی، به مسجد وی اشاره کرد.
آیتالله دستغیب، در ششمین اجلاس مجلس خبرگان، درباره حوادث پس از انتخابات گفته بود: “تخلفات از این قانون اساسی را چه کسی باید پیگیری کند و چه کسی جوابگو باشد؟ عهدهدار آن تنها خبرگان است. اما چه شده که در مواقع لزوم که باید تشکیل جلسه دهد و تخلّفات از قانون اساسی را پیگیری کند، نمیکند… این تخریب از چهار سال پیش ظهور پیدا کرد تا این اواخر که صدا و سیما سنگ تمام گذاشت؛ چهرههای سرشناس از جمله آیتالله رفسنجانی، حجةالاسلام و المسلمین کروبی، و جنابان دو سید بزرگوار خاتمی و میرحسین موسوی چنان خدشهدار کرد که فریاد دوست و خندههای دشمن به آسمان رسید. آیا آنچه گذشت شرعی بود؟ مطابق قانون اساسی و آنچه از آن منشعب میشود، بود؟ پس چرا شما خبرگان ساکت بودید، آیا غم خوردن و نشستن کافی نیست؟”
پس از آن بود که عدهای از اصولگرایان خواستار اخراج وی از مجلس خبرگان و برخورد با وی شدند؛ ضمن اینکه اجازه سخنرانی هم به وی در مجلس خبرگان داده نشد: “قرار بود بنده بمانند اجلاسیه قبل سخنرانی کنم. موقع نامنویسی از اعضای خبرگان برای سخنرانی به سالن مربوطه رفتم تا اسم خود را به عنوان یکی از سخنرانان اعلام نمایم که گفتند :«در نوبت صبح فردا مراجعه کنید.» نوبت بعد هم به آنجا رفتم و با همان سخنان رو به رو شدم. نوبت سوم بسیار زودتر به محل ثبت نام رفتم تا بتوانم نامنویسی کنم. که همان بهانهها را آوردند و نگذاشتند صحبت کنم.”
وی همان زمان نیز، با انتقاد از بیانیه صادر شده از سوی عدهای از اعضای مجلس خبرگان خطاب به هاشمیرفسنجانی، گفته بود: “اینجانب به عنوان یکی از اعضای خبرگان و منتخب مردم فارس عرض میکنم. میفرمایید چهل میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند. اما سوال اینجا است که سخن اکثریت ایشان این است که رای ما کجا رفت؟”
در همان زمان آیتالله کعبی، از اعضای مجلس خبرگان، درباره سخنان آیتالله دستغیب، چنین موضعگیری کرد: “بنده خواهان عزل این نماینده بر اساس تبصره ماده 83 شدم که با تحسین و تایید اکثریت خبرگان روبهرو شد و به دنبال نطق ام، طرح سلب صلاحیت ایشان را تهیه و کمتر از نیم ساعت امضاها را در این رابطه جمعآوری کردم.“