شش فاطی، قروقاطی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

براساس گفته های دولت اگر خیلی شانس بیاوریم احتمالا با برنامه ریزی دقیق دولت، اگر یارانه نقدی کامل داده شود، نصف سال برق نخواهیم داشت. باز هم براساس گفته های کارشناسان در نیمه دوم سال جاری ۳۷ درصد کشور آب نخواهد داشت. همچنین براساس آمارهای اقتصادی در هشت سال دولت احمدی نژاد شاخص فلاکت اقتصادی از ۲۱ درصد به ۶۱ درصد رسیده و ایران در مقام دوم افزایش شاخص فلاکت به سر می برد. همچنین به گفته مسئولان دولت روحانی هر سال ۵۰ هزار نفر به بیکاران اضافه می شوند. همچنین براساس اعلام منابع بیطرف تعداد پنج تا ده نفر مانند “بابک زنجانی” در دوره احمدی نژاد با وزارت نفت همکاری می کردند که هر کدام میلیاردها دلار پول کشور را خوردند یک لیوان آب هم روش. با این وضعیت، میزان طلاق در چهار سال گذشته بشدت افزایش یافته و میزان ازدواج کاهش یافته است. در میان این همه خبر خوش و با حال و توپ و زیبا و لذتبخش، خانم فاطی رجبی که سالها بود در غیبت صغری به سر می برد، دیروز بر سر زنان از خانه خارج شده و در حالی که به صورتش پنجول می کشید به دولت روحانی هشدار داد که “هر خانواده می توانند شش فرزند داشته باشد.” منابع مربوطه ضمن تائید نظر فاطی مذکور اعلام کردند که نه تنها شش، بلکه هر خانواده تا پانزده فرزند می توانند داشته باشند. اگر این شش فرزند در خانواده علما رشد کند، احتمالا یک نفرشان مخالف جدی حکومت می شود و تا آخر عمرش دائما یا در زندان می ماند یا در مرخصی، دو تاشان هم که درس می خوانند و برای ادامه تحصیل به خارج می روند و مشکلی به اسم شغل و ازدواج نخواهند داشت، فقط نمی توانند به ایران برگردند. یکی شان هم که وارد سیستم دولتی و احتمالا سیاسی طرفدار حکومت می شود و اسمش می رود توی فهرست تروریست ها و از ایران خارج نمی شود و شغل پر سروصدایی پیدا می کند. می ماند دو تا که یکی شان وارد شغل آزاد می شود و زندانی می شود و به دلیل رشوه دادن و دزدی مدتی زندان می ماند. بی عرضه ترین بچه خانه هم به رهبری نزدیک می شود و یا رئیس جمهور می شود و آن برادر زندانی را می آورد از زندان بیرون و مشاور اقتصادی دولت می کند. بنا براین هر شش تا بچه می توانند اگر پسر باشند شغل و زندگی شان را در آینده تامین کنند. اگر هم دختر باشند که مهم نیست، یا شوهر می کنند که شوهرشان حزب اللهی است که بعدا طلاق می گیرند و فمینیست می شوند و مخالف حجاب اجباری می شوند، یا با یک تاجر ازدواج می کنند و بعد از سه سال ماه عسل با پورشه و در ویلای میلیاردی شوهرش زندان می رود و خودش دنبال کار در خیابان می گردد، یا شوهر نمی کند و دنبال کار فرهنگی می رود و تا آخر عمرش بدهکار و خوشبخت باقی می ماند. البته بعید هم نیست که دختری بسیار باهوش باشد که برود به دانشگاههای معتبر جهان و به مدارج بالای علمی برسد و هر سال یک بار با لهجه آمریکایی برای دیدن پدر و مادر حزب اللهی اش برگردد ایران. می ماند تربیت کودک بین سنین چهار تا هجده سالگی که خیلی فرق نمی کند، یا می شود مثل مشائی که از یک خانواده غیر مذهبی رشد می کند و می شود امام زمان، یا مثل پسر محسن رضایی و شهید رجایی و خلخالی می شود که بعد از هجده سال تربیت دینی می رود دنبال همه چیزهایی که یک عمر بدش را شنیده. بنا براین حتما شش تا بچه بیاورید. کارشناسان گفتند که تا سی سال دیگر جمعیت ایران از ۷۷ میلیون به ۳۱ میلیون نفر می رسد، هر کسی می خواهد برای جلوگیری از این احتمال حتما همین امشب اقدامات مقتضی مبذول دارد.

 

مواضع انقلاب

بقول آن همشهری “آقای حداد عادل! اون مواضع انقلاب رو به من نشون بده، من سی و پنج سال نه، بیست و پنج سال تو اون محل بودم، هیچ مواضع انقلاب نداشت. اون چوب حداد عادل کو؟ چوب همین جا بود. مواضع انقلاب کیه؟ توئی؟ پدر خانمته؟ اون مواضع انقلاب رو نشون بده تا من نشون بدم.” آقای حداد عادل که در هفته گذشته توپخانه اش مدام در حال شلیک به دولت بوده، دیروز گفت: “کسانی که فکر می کنند با آمدن دولت روحانی باید از مواضع انقلاب کوتاه آمد، اشتباه می کنند.” من واقعا گیج می شوم که این مواضع انقلاب یعنی چی؟ تا چند سال قبل یعنی در همان سال اول انقلاب، مواضع انقلاب یکی اش “آزادی” بود، یکی اش “استقلال” بود، یکی اش “جمهوری اسلامی”. آزادی را که از همان دو سال اول طلاقش دادند رفت خانه پدرش الآن از بی چادری سالهاست از خانه بیرون نیامده. استقلال را هم که فرستادند چین و روسیه فعلا خاک کشور را هم دارند می فروشند به کشورهای حاشیه خلیج فارس، جمهوریت را هم که دایناسورهای جنتی در شورای نگهبان خوردند، اسلامیت را هم که فرستادند خانه مرحوم منتظری درش را قفل کردند. فعلا یک چیزی به نام ولایت فقیه را گذاشتند وسط هی دورش طواف می کنند، اسمش را هم گذاشتند اصول انقلاب. بقول ابطحی والا به مولا، البته قول ابطحی بیشتر شامل تئاترهایی می شود که هر روز می بیند. فعلا خودش افتاده توی برکینگ بد، خوشبختانه مجبور است همه اش تئاتر ببیند، باز خوب است مثل بهزاد نبوی و زیدآبادی نیافتاده توی جزیره “لاست” یا مثل تاج زاده نرفته “پریزون برک”. راستی حرف های بی ناموسی سریال های آمریکایی زدیم، کسی خبری از حسن عباسی ندارد؟ جدیدا کسی به کسی تجاوز نکرده حسن عباسی استراتژی صادر کند؟

 

روحانی بالاخره حرف زد

بعد از چند هفته جنگ شهری میان مجلس و دولت و قوه قضائیه و دولت و تیم احضار روح شده احمدی نژاد که روح بابک زنجانی به آن دمیده شده و انتشار فیلم “من روحانی هستم” و خین و خین ریزی بر سر اینکه این دولت باید برود و آقای خسرو خوبان شب خواب سعید امامی را در حال کارهای واجبی می دید و یاد کارهای مکروه و حرام دولت روحانی می افتاد، بالاخره حسن روحانی به صدا و سیما رفت و یک ساعتی برای مردم حرف زد. روحانی گفت: “کسانی که می خواهند حرف بزنند بگویند وابسته به چه جناحی هستند، به نام ملت ایران حرف نزنند.” البته این حرفش را دوست نداشتم، نه که خوشم نمی آید، یعنی نمی شود. اصولا در ایران “همه یعنی من، من یعنی همه” یعنی این جوری است که وقتی یک ایرانی حرف می زند، دست خودش نیست، انگار که همه ملت حرف می زنند، برای همین است که نود درصد مردم طرفدار رهبر هستند، نود و سه درصد طرفدار اصلاح طلبان هستند، هشتاد و پنج درصد سکولار هستند و نود و نه درصد سلطنت طلب هستند و از همه مهم تر آن صد درصدی هستند که اصلا سیاسی نیستند، مثل من. حالا از این اشتباه روحانی که بگذریم، بقیه آمارهای اقتصادی اش خوب بود و حرف های شنیدنی زد. گفت در هشت ماه فعالیت دولت تورم ۲۴ درصد کاهش یافته است و تازه تورم کشور به ۳۲ درصد رسیده که قرار است تا پایان سال به ۲۵ درصد برسد. البته بخش مهمی از تورم ۵۶ درصدی تورم سیاسی بود که هنوز هم بخشی از تورم موجود همین است، ولی این آمار جالب بود که اگر هدفمندی یارانه ها با پرداخت مالی انجام شود برق کشور کلا قطع می شود. یعنی من هر چه فکر می کنم می فهمم که احمدی نژاد چنین کاری کرد. هر خریت و اشتباهی از او بعید نیست، اما اینکه چرا روحانی پذیرفت آن را ادامه دهد غیرطبیعی بود. چون بالاخره در میان مسئولان کشور روحانی هر چه نباشد شعور دارد. روحانی همچنین در نطق تلویزیونی اش گفت من همه وعده هایم را به خاطر دارم و به همه عمل می کنم ولی رسیدن به این وعده ها زمان بر است. زمان هم همان است که ما برایش مشکل داریم.  

 

رئال علیه بایرن

بازی رئال مادرید و بایرن مونیخ در حال انجام است. شصت دقیقه گذشته و رئال مادرید سه گل خورده و تیمش سوراخ سوراخ است، ولی تماشاگران بایرنی همچنان در حال تشویق اند. حالا فرض کن همین بازی بین تیم ایران و آلمان بود. تا وقتی صفر صفر بودیم، همه شعار می دادند “شیش تایی ها” که یعنی ایران باید شش گل به آلمان بزند، به ما چه ربطی دارد که آلمان تیم سوم دنیاست و ما تیم بیست و پنجم مثلا، بعد که آلمانی ها یک گل می زدند، جیغ و دادمان در می آمد که “شیر سماور، الی آخر” و همه شروع می کردند ناخن جویدن و حرص خوردن و صدا از طرفداران ایران در نمی آمد. دومین گل را که می خوردیم، همه شروع می کردند فحش دادن به مربی و نظرات کارشناسی صادر می کردند که کیروش باید برود تو فلانوش، بعد می گفتند پروین و مایلی کهن باید می آمدند یا اگر قطبی مانده بود ما الآن جام جهانی را برده بودیم و هزار تا داستان دیگر. گل سومی را که می خوردیم همه تماشاگران می شدند طرفدار تیم آلمان و فحش می دادند به تیم خودمان و انگار نه انگار آمده اند تیم ملی کشورشان را تشویق کنند. رونالدو چهارمین گل را هم روی ضربه کاشته شد. مصیبتی داریم بابا.

 

موسوی، ابتکار و واتس آپ

روزنامه “ابتکار” که توقیف شده بود، لغو توقیف شد و یکی از مشکلات فرهنگی کشور بطور کلی حل شد. در عوض “واتس آپ” که تعداد زیادی استفاده کننده داشت، فیلتر شد که خدای ناکرده لغو شدن توقیف روزنامه ابتکار زیادی به مذاق ملت خوش نچسبد. در همین حال در وضعیتی که قوه قضائیه اعلام کرده هیچ تغییری در وضعیت میرحسین موسوی و همسرش داده نشده است، امروز اعلام شد که میرحسین موسوی به بیمارستان منتقل شد. در همین راستا فرزندان موسوی و رهنورد اعلام کردند گروهی که وظیفه نگهداری پدرو مادر شان را به عهده دارند، تعمدا برای بیمار کردن پدر و مادرشان تلاش می کنند. ولی ما اصلا هیچ غصه ای نمی خوریم، چون علوی وزیر اطلاعات دولت روحانی اعلام کرده که “دستگاه اطلاعاتی کشور به شرع پای بند است.” با این حساب خیال همه مان راحت راحت شد، یعنی کلا هیچ نگرانی نداریم. چون دستگاه اطلاعاتی کشور نه مسئول زندانیان است، نه مسئول فتنه گران است، نه مسئول دزدان بیت المال است، نه مسئول مهاجرین خارج کشور است، نه مسئول امنیت کشور است. فقط مسئول حفظ ساختمان های وزارت اطلاعات است که نهایت دقت را در حفظ آنها می کند.

 

یارانه به دولت یا از دولت

براساس اطلاعات منتشره توسط مسئولان سابق و فعلی، سفرهای استانی دولت سابق که ۸۵ درصد مصوباتش اجرایی نشده است، برای تبلیغ دولت در انتخابات بعدی بوده، دادن یارانه و نوع پرداخت آن که بر اساس نظر اقتصاد دانان باعث کاهش ۶ درصد احتمال خانه دار شدن گیرندگان یارانه را کم کرد، در عمل قدرت خرید گیرندگان یارانه را کاهش داد و وسیله تبلیغات دولت احمدی نژاد برای انتخابات بعدی بود. باز براساس همین اطلاعات موضع گیری سیاسی علیه آمریکا، اسرائیل، اروپا و دنیای عرب و به نفع روسیه، چین، لبنان و فلسطین و آمریکای لاتین برای جذب چپ های جهان و ایجاد تبلیغات سیاسی برای احمدی نژاد و تیمش در جهان بود، خشک شدن دریاچه ارومیه و رودخانه زاینده رود، بخاطر دادن امتیاز غیرمجاز چاههای عمیق و جلب نظر روستائیان صورت گرفت که عملا محیط زیست کشور را از میان برد تا محبوبیت برای احمدی نژاد در میان روستائیان ایجاد شود. بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار هزینه مصرف شد تا برنامه هسته ای ایران که حتی اگر موفق هم می شد ارزش مالی کوتاه مدت و دراز مدت نداشت، و فقط برای این بود که جنبش ملی برای دلاور هسته ای راه بیاندازد. یعنی به مدت هشت سال، هشتاد درصد کل ثروت کشور صرف تبلیغات برای کسی شد تا او را تواناتر از آنچه هست نشان دهد، و بعد معلوم شود کل سیاستهای دولت فقط برای بقای دولتی بود که سرآمد تاریخی اش به سرآمده بود.

 

بازگشت شالاتانیزم مطبوعاتی

روزنامه نه دی متعلق به حمید رسائی بعد از یک دوره توقیف منتشر شد و خبر بازگشت خود را با این تیتر اعلام کرد: “بازگشت شارلاتانیزم مطبوعاتی”