قا ب♦ چهارفصل

نویسنده
شهلا گروسی

‏کارتونِ دهه شصت ایران خصوصاً در نشریات رسمی و پر تیراژ دولتی هنر خنده یا انتقاد نیست، بلکه هنرِ فریاد آرمان ‏و استکبارستیزی و عدالت خواهی است. یکی از کارتونیست های جوان و تازه نفسی که شاخصه های این هنر را با ‏آرمانگرایی انقلابی و نگاهی مذهبی گره زده بود محسن نوری نجفی نام داشت که سعی می کرد آثارش از حد شعار و ‏حرف فراتر رود…‏

mohsennorinajafi1.jpg

‎ ‎از نسل آرمانگرایان انقلابی‎ ‎

درباره محسن نوری نجفی

سال های اولیه انقلاب ایران با کمرنگ شدن فعالیت نسلی از کارتونیست های ایران که ترک دیار کردند و یا به هر ‏علت به حاشیه رانده شدند و ظهور نسل تازه ای از هنرمندان این رشته همراه بود، کارتونیست های جوان و تازه نفسی ‏که شاخصه های این هنر را با آرمانگرایی انقلابی و نگاهی اغلب مذهبی گره زده بودند؛ حبیب صادقی، حسین ‏خسروجردی و محسن نوری نجفی از آن گروه اند.‏

محسن نوری نجفی متولد 1336 تهران کار خود را با گرافیک و نقاشی آغاز کرد و از سال 1358 به عنوان ‏کارتونیست در روزنامه کیهان مشغول به کار شد. رد پای نگاه نقاشانه را می توان در آثار کارتون او به وضوح دید، چه ‏در استفاده اش از تکنیک های مختلف نقاشی و چه در ایده های اش که حال و هوایی سورئالیستی دارند. نوری نجفی ‏متعلق به نسل جوان آرمانگرایی است که بعد از انقلاب پا به عرصه گذاشتند و عطف دوره کاری اشان در دهه شصت ‏شکل گرفت. پس نباید چندان به دنبال شکل منتقدانه و قدرت ستیز این هنر در آثار ابتدایی او بود، همانطور که خنده و ‏خنداندن جایی در آنها ندارد. کارتونِ دهه شصت خصوصاً در نشریات رسمی و پر تیراژ دولتی مثل کیهان، هنر خنده یا ‏انتقاد نیست که اصولاً ظرفیت بالایی برای تحمل این دو پدیده وجود نداشت، هنرِ فریاد آرمان و استکبارستیزی و عدالت ‏خواهی است. ‏

mohsennorinajafi2.jpg

با این حال نوری نجفی در بهترین کارهای اش از حد شعار و حرف فراتر می رود و برخوردی درونی با موضوعات ‏اش- خواه عدالت باشد یا اندیشه و قلم- دارد. بسیاری از نماد های بصری رایج کارتون روشنفکرانه، در خلال آثار ‏نوری نجفی و هم نسلان اش به مرور، کلیشه شدند؛ قلم و کتاب و مغز و درخت و ریشه و شاخه و پرنده و سیم ‏خاردار…‏

نوری نجفی در مصاحبه ای گفته که از هیچ کارتونیست داخلی و خارجی تأثیر نگرفته اما در هر حال چون اندیشه و ‏تصویر را محور قرار می دهد از حیث جنس کار، خواه ناخواه دنباله روی جریان کارتون روشنفکری دهه پنجاه و ‏امثال رادپور و داود شهیدی است هر چند که در مبانی اندیشه با آن همسو نباشد. بازی های بصری سورئالیستی یا ‏نمادین با بدن انسان و اشیاء و ابزار که از علائق کارتونیست های تلخ اندیش و هنرمندان طنز سیاه دهه 60 اروپا است ‏به روشنی در کارتون های نوری نجفی هم دیده می شود؛ چشمی که به شکل کتاب در آمده، بدنی که به صورت مشتی ‏گره کرده است، شعله شمعی که سر انسان را تداعی می کند. گاهی نتیجه این بازی تصویری بسیار پر مفهوم و بدیع ‏است، مثل مردی که در جای چسب نواری نشسته و زبان اش را به جای چسب بریده اند. ‏

mohsennorinajafi3.jpg

در اجرا، بهترین آثار او سیاه قلم هایی هستند که از هاشورهایی پر قدرت، بهره می برند هرچند که گاه در این بهره ‏گیری از هاشور چنان به افراط می رود که به بافت آن لطمه می زند و احجام، تبدیل به سطوح یکدست تیره و چرکتاب ‏می شوند. نوری نجفی به خاطر ترکیب مطبوع تکنیک خاص و ایده های بصری بعضاً فکورانه اش تا به حال جوایز ‏داخلی و خارجی متعددی از نمایشگاه های کارتون دریافت کرده است، از جمله جایزه بزرگ جشنواره بین المللی ‏کارتون کره جنوبی در سال 1996، جایزه مسابقه یومی یوری شیمبون ژاپن در سال 1993، پلاک نقره نمایشگاه ‏تولنتینوی ایتالیا و…‏

با گذشت تقریباً سه دهه از انقلاب ایران، جوانان آرمانگرای دهه شصت به میانسالان خسته و از نفس افتاده، شاید هم ‏معتدل و واقع بین تبدیل شده اند. برخی مانند مخملباف مسیری یکسره متفاوت گزیده اند و برخی دیگر بی سر و صدا ‏گوشه عزلت گرفته اند. محسن نوری نجفی اما، همچنان مشغول نقاشی و طراحی کارتون به همان سیاق سابق است ‏هرچند دیگر جریان فرهنگی او مانند دهه شصت در کانون توجهات نیست و انگار سبک خشک و آرمانخواهی از مَد ‏افتاده آثار اش کمتر با روح زمانه و نیاز های نسل نو همراه اند.‏

‏ از گفتگوی عباس قاضی زاهدی با محسن نوری نجفی در سایت ایران کارتون، 9 اردیبهشت 1386 ‏

mohsennorinajafi4.jpg