دعواهای ما درون خانوادگی ست

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» عضو جامعه روحانیت مبارز در مصاحبه با روز:

جامعه روحانیت مبارز، تشکل متبوع حسن روحانی، در انتخابات اخیر از او به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری حمایت نکرد. سیدرضا اکرمی، تنها عضو جامعه روحانیت مبارز بود که از آقای روحانی حمایت و در روز ثبت نام انتخابات، او را در ستاد انتخابات وزارت کشور همراهی کرد.

سراغ او رفته ام تا بپرسم چرا جامعه روحانیت مبارز از عضو خود در انتخابات حمایت نکرد و به چه دلیل حسن روحانی از مدتها قبل در جلسات این تشکل شرکت نمیکرد؟

سیدرضا اکرمی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و دبیر سابق جامعه وعاظ، نماینده 5 دوره مجلس شورای اسلامی، فرماندهی تبلیغات جبهه و جنگ، جانشین رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش بوده است.

مصاحبه با آقای اکرمی در پی می آید:

 

آقای روحانی عضو جامعه روحانیت مبارزست ولی با این حال جامعه روحانیت مبارز از او در انتخابات حمایت نکرد. آیا جامعه روحانیت مبارز از وی به عنوان عضو خود انتظاراتی دارد؟

جامعه روحانیت بعد از موفقیت دکتر حسن روحانی بیانیه داده و در آن بیانیه انتظارات خود از آقای روحانی را به وضوح برای تقویت مبانی اسلام، جمهوری اسلامی و رفاه و آسایش مردم اعلام کرده است.

 

جامعه روحانیت مبارز به چه دلیلی در انتخابات از وی حمایت نکرد؟

جامعه روحانیت در مورد مصداق به جمع بندی نرسید ولی از مردم دعوت کرد برای حضور در انتخابات و بعد از پیروزی آقای روحانی هم تبریک گفت.

 

دلیل چه بود؟ آیا به این دلیل بود که آقای روحانی مدتها در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکرد؟

حالا این بحث ها چه فایده ای دارد؟ آقای روحانی حالا دیگر رئیس جمهور این کشور است و جامعه روحانیت هم به ایشان تبریک گفته و آرزوی موفقیت کرده. در اعضای هر خانواده ای ممکن است اختلاف نظر باشد اما بعد از آنکه انتخابات برگزار شد فردی که مورد قبول اکثریت مردم بود انتخاب شد دیگر بحث های رفاقتی مطرح است نه بحث های رقابتی.

 

آقای روحانی به چه دلیلی در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمیکرد؟

آقای دکتر روحانی و برخی دیگر از دوستان بعد از انتخابات ۸۸ در جلسات شرکت نمیکردند اما عضو جامعه روحانیت مبارز هستند و ممکن است مجددا شاهد حضور آنها در جلسات باشیم.

 

منظورتان آقای هاشمی و آقای ناطق نوری است؟

بله. به هر حال در درون یک خانواده گاهی ممکن است اختلافاتی پیش بیاید. اما ما در اصول با هم مشترک هستیم. الان هم عرض کردم بحث های رقابتی مطرح نیست و منتخب مردم مورد حمایت همه ماست.

 

چه نوع اختلافاتی؟

در جریان انتخابات ۸۸ و مناظرات کاندیداها، آقای احمدی نژاد به آقای هاشمی و آقای ناطق نوری توهین کرد و آنها انتظار داشتند جامعه روحانیت موضع بگیرد اما چنین نشد. به هر حال اختلافات درون خانوادگی وجود دارد ولی همانطور که عرض کردم ما در اصول مشترک هستیم و ممکن است باز هم شاهد حضور آنها در جلسات باشیم.

 

شما تنها عضو جامعه روحانیت مبارز بودید که از آقای روحانی حمایت کردید و حتی روز ثبت نام در انتخابات همراه او بودید. درست است؟

بله

 

شما رای اکثریت مردم به او را چطور ارزیابی میکنید؟

من به نظرم می آید مردم آقای روحانی را به دلیل سابقه ای که در مجلس داشت، سابقه ای که در شورای عالی امنیت ملی داشت، سابقه ای که در مجمع تشخیص مصلحت داشت و برنامه هایی که در مناظرات مطرح کرد انتخاب کردند و ایشان به عنوان رئیس جمهور معرفی شدند.

 

فکر میکنید علت اینکه مردم به اصولگرایان رای ندادند چه بود؟

ما اصولا تعریف کاملی درباره معنای اصولگرایی و اصلاح طلبی نداریم. آقای روحانی خودش را فردی فراگیر معرفی کرد و به همین دلیل بخشی از اصولگرایان به ایشان رای دادند. هم اصلاح طلبان به ایشان رای دادند و هم دیگران به ایشان رای دادند. من حیث المجموع ایشان برگزیده اکثریت مردم است.

 

ولی در هر صورت اصولگرایان در انتخابات اخیر کاندیداهای رسمی داشتند یعنی کاندیداهای خود را معرفی کرده بودند و مردم به آنها رای ندادند.

اصولگرایان نتوانستند به ائتلاف برسند و کاندیداهای متعددی داشتند که تاثیرگذار بود. طی این سالها هم من حیث المجموع با عملکرد دولت اتفاقاتی در کشور افتاد که باعث ایجاد دلخوری شد. شعار اعتدال آقای دکتر روحانی باعث شد مردم به ایشان رای بدهند، مردم از تندروی و کندروی خسته اند. آقای روحانی هم که گفته است میخواهد در کشور آشتی به وجود بیاورد. از طرفی من معتقدم ما، همانطور که گفتم، تعریف جامعی از اصولگرایی و اصلاح طلبی نداریم و از همه طیف ها به آقای دکتر روحانی رای داده اند.

 

اشاره به بحث آشتی کردید و همچنین شعار اعتدال آقای روحانی. در فضای فعلی سخن از رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و همچنین آزادی زندانیان سیاسی است. آیا این مساله هم می تواند در چارچوب همان آشتی که اشاره کردید انجام پذیرد؟

اعتدال در هر بخشی معنای خودش را دارد. در اقتصاد یک معنا دارد در سیاست یک معنی دارد و در فرهنگ هم همین طور. من حیث المجموع معنی اعتدال این است که افراط، تفریط، تندروی و کندروی وجود ندارد. همه طبق قانون، طبق اخلاق با همدیگر در تعامل قرار می گیرند و با رعایت اعتدال به نظر می رسد که ما کاهش مشکلات را به دنبال خواهیم داشت.

 

سئوال من درباره آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر است و بحث آشتی که اشاره کردید.

ما همه اینها را باید بر طبق قانون مورد بررسی قرار دهیم. اگر براساس قانون عمل شود خود به خود جامعه به اعتدال خواهد رسید.

 

درباره حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد تاکنون هیچ حکم قانونی ارائه نشده. هیچ دادگاهی هم تاکنون به ادعاهایی که علیه آنها مطرح است رسیدگی نکرده. در این زمینه چه؟

در این جا هم قانون و نظر مقام معظم رهبری به عنوان فصل الخطاب تعیین کننده است.

 

شورای مشورتی اصلاح طلبان در نامه ای از آـیت الله خامنه ای خواسته که در این جهت آقای روحانی را کمک کند. آقای خاتمی هم خواستار رفع حصر شده است. نظر شما چیست؟ شما با قضیه رفع حصر موافق هستید؟

من نظر شخصی ندارم. خبرهم ندارم اینها را که می گویید. من میگویم در این کشور قانون و کلام رهبری فصل الخطاب است تمام.

 

اولویت اصلی آقای روحانی از نظر شما چیست؟

ما الان در داخل کشورمان مسائلی نظیر بیکاری و گرانی و نقدینگی سرگردان داریم و آقای روحانی بنا دارد با واگذاری بیشتر کارها به خود مردم یک مقداری گره های مشکلات را برطرف بکند. آئین نامه کسب و کاری که قانون اش نوشته نشده بنویسد و یک مقداری گره ها در داخل کشور باز شود. در خارج از کشور هم باب مذاکرات براساس اصل عزت، حکمت و مصلحت جدی تر گرفته خواهد شد.انشاللله گره های خارج از کشور ما هم باز خواهد شد یا کاهش پیدا خواهد کرد.