صدای ایران در تبعید

نویسنده

» گزارش فیگارو از نمایش فیلم شیرین نشاط

شیرین نشاط، فیلمساز ایرانی، در اولین فیلم بلند خود برنده جایزه جشنواره موسترای ونیز شد.

 

چهار شخصیت این فیلم تحت عنوان “زنان بدون مردان”، به مانند شیرین نشاط، دارای جدیتی خاص با یک هماهنگی طبیعی مملو از ظرافت و جذابیت هستند. آنان در فیلم با دامن هایی سفید رنگ زیر شلیته های دهه ۱۹۵۰ و چادر سیاهی که بر آنان تحمیل شده ظاهر می شوند. شیرین نشاط الگوی یک زن آزاد است، الگوی یک هنرمند در تبعید.

 

شیرین نشاط، عکاس، فیلمساز، شاعر و مجسمه ساز، ایده های بسیاری از داستان های مشرق زمین گرفته تا زیبایی فیلم خود را صد چندان کند. او که ساکن نیویورک است، حدود یک ماه پیش به همراه گروهش با لباس سبز عازم ونیز شد تا از مردمی که در ایران خواهان دموکراسی اند و علیه حکومت تهران مبارزه می کنند حمایت کند.

 

او که در سال ۱۹۹۹ جایزه شیر طلایی را به خاطر فیلم “عصیانگر” در ونیز دریافت کرد، در آثار عکاسی خود به پرتره های زن و کودک می پردازد. هنرمندان از دانمارک تا دوبی محو جذابیت آثار او می شوند؛ آثاری که در ابتدا آرام به نظر می رسند، ولی به تدریج به تلخی و ابهام می گرایند، درست به مانند تاریخ کشوری که ترک شده، مورد انتقاد قرار گرفته و در نهایت مورد افسوس واقع شده.

 

شیرین از سال ۲۰۰۳ پنج زن را که سمبل آزادی اند به تصویر کشیده است: ماهدخت، باکره ای که به رومانتیک بودن و جنون محکوم شد و در نهایت آرزو کرد به درخت تبدیل شود؛ مونس، زنی جوان، با شعور و شورشگر که روحیه ای معترض می یابد؛ فائزه، شخصیت پرهیزکار و مطیع که به دلیل یک نگاه اضافی مورد تجاوز قرار می گیرد؛ زرین، شخصیتی ناپاک که از بی اشتهایی رنج می برد؛ فخری، همسری که مورد بی احترامی قرار گرفته در نهایت می گریزد تا آزادی و دوستانش را بازیابد. تمامی این زنان به گونه ای شبیه او هستند.

 

شیرین می گوید: “ماه ژانویه هفت سال می شود که به سمت مردان بدون زنان، رمان نوشته هموطنم شهرنوش پارسی پور رفته ام؛ هفت سالی که طی آن فیلمبرداری تصاویر و نوشته های این فیلم بلند را بارها تغییر داده ام.” او در ادامه می افزاید: “یک کلیپ زمان کوتاهی دارد، ولی یک فیلم یک داستان جامع است که در سالن سینما برای مردم بازگو می شود. به همین دلیل باید زندگی این زنان و سرنوشت مشترک شان را از نو بررسی می کردیم و مونتاژ را به گونه ای انجام می دادیم تا روند داستان و درک آن برای تماشاگر طی ۹۰ دقیقه قابل فهم باشد.”

 

چطور می توان این داستان وحشتناک را برای بیننده نقل کرد بدون اینکه وحشت را به او منتقل نمود؟ شیرین می گوید: “فیلمسازی یعنی خلق شخصیت و باورپذیر بودن، حتی اگر فیلم درونمایه ای سمبولیک داشته باشد و از تصاویر و استعاره اشباع شده باشد. من خواستم در عین توجه به هنرهای تجسمی، فیلمسازی کنم و همان هنرمند مفهوم گرا باقی بمانم.”

 

اکران این فیلم پس از تابستان یک “تقارن کامل” بود. شیرین می افزاید: “برخی به من توصیه کردند این کار را نکنم، ولی من گفتم نه، اکنون دقیقاً زمانی است که این فیلم باید روی اکران بیاید. ما جامعه ای پیچیده بودیم که در آن تمامی جریان های سیاسی وجود داشت. کتاب ها، نظرات و تحلیل های مختلفی در مورد روابط ایالات متحده و ایران انجام شده. البته تعداد آنهایی که به موضوع کودتای ۱۹۵۳ و انقلاب اسلامی می پردازند کم است. ما از ادامه این راه چشم پوشی نمی کنیم و امیدمان را از دست نمی دهیم. ما باید افتخار ملی خود را بار دیگر به دست آوریم.”

 

منبع: فیگارو، ۸ اکتبر