دورنمای انتخابات ایران روشنتر میشود. به گفته پرس تیوی 686 نفر نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدند؛ هرچند، شورای نگهبان ایران تنها صلاحیت هشت نفر را برای دور اول انتخابات تایید کرد. این شورا 12 نفر عضو دارد که نیمی از آنان را رهبر انتخاب میکند.
بیشتر کسانی که تایید شدهاند وفادار به رهبر هستند و در میان رد صلاحیت شدگان هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی از افراد نزدیک به محمود احمدینژاد وجود دارند.
اسماعیل احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی ایران پیش از تصمیم شورای نگهبان در روزنامه شرق به مشایی هشدار داد که از به چالش کشیدن رهبر ایران و ادعاهایی نظیر گرفتن فرمان از امام دوازدهم شیعیان دست بردارد.
حسین شریعتمداری نیز در سرمقاله ای در روزنامه کیهان نوشت که کار دولت احمدینژاد تمام است و پیش بینی کرد که رفسنجانی نیز بدون شک شکست خواهد خورد.
این اظهارات اولین نشانه هایی از این بود که نامزد ریاست جمهوری نامطلوب حذف خواهند.
کارشناسان غربی سالهاست که میگویند روش انتخاب نامزدها در ایران دموکراتیک نیست.
این نظام با دموکراسی کثرت گرا فاصله زیادی دارد. اما روند دموکراسی فیلتر شده غرب هم دموکراتیک نیست؛ چراکه اینکه کدام نامزد حزب می تواند رای مردم را برنده شود، پشت درهای بسته تعیین میشود.
چیزی که موجب آزردگی غرب میشود این است که هرچند مقامات در ایران بر سر بسیاری از مسائل با هم اختلاف دارند، اما همگی از توسعه برنامه “صلحآمیز” هستهای حمایت میکنند.
وقتی احمدینژاد برود، رئیس جمهور جدید یک گروه مذاکره کننده جدید تشکیل میدهد و تغییراتی در میز مذاکرات صورت خواهد گرفت.
برخی از آنها ممکن است موضع نرمتری در قبال غرب داشته باشند، اما تعداد دیگری وعده برخورد شدیدتر را دادهاند. سعید جلیلی مذاکرهکننده هستهای ایران نامزد ریاستجمهوری است و در مصاحبهای با فایننشیال تایمز گفته است: “قدرتهای غربی تنها زمانی که با مقاومت شدید مواجه شوند مجبور به سازش میشوند.”
در انتخابات گذشته ایران، رای دهندگان تمایل داشتهاند به کسی رای دهند که کمترین میزان فساد را داشته و بیشترین سطح عوامفریبی ملیگرا را داشته باشد. موضع گیری شدید در مقابل گروه 1+5، احتمالا میتواند شانس نامزدها را بالا ببرد.
نکته طنزآمیزی که ممکن است بسیاری فراموش کرده باشند این است که خود کشورهای 1+5 حدود پنج دهه پیش فناوری نظامی هستهای را در خاورمیانه معرفی کردند.
فرانسه راکتور هستهای اسرائیل را اواخر دهه 50 ساخت و انگلیس در سال 1959 نیروگاه آب سنگین را راه اندازی کرد.
گفته میشود اورانیوم غنیشده اسرائیل، برای ساخت اولین بمب هستهای این کشور، اواسط دهه 1960 از ناو آمریکایی دزدیده شد.
ناتوانی امروز غرب در رسیدن به نتیجه با ایران را نمیتوان جدا از شکست غرب در برخورد با بحران سوریه یا تبعیت غرب از سیاست اسرائیل در تقابل با فلسطینیان درک کرد.
غرب برای پیروز شدن میبایست نخست از نگرش به خاورمیانه از زاویه دید اسرائیل دست بردارد. سپس، باید با قدم های بزرگ گناهان گذشته را با ترویج منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه جبران کند.
در غیر این صورت، و بر اساس درسهایی که از تجربه عراق آموخته ایم، ایران آخرین مشکل نخواهد بود.
منبع: یوراسیا - 25 مه 2013