در هفته های گذشته دو بزرگ سینمای ایران را از دست دادیم. ابتدا اسماعیل داورفر رفت که بازی اش در نقش دوستعلی در سریال جاودانه “دایی جان ناپلئون” فراموش نشدنی است و سپس فرهنگ معیری به دیدار حق شتافت. مردی که به حق از او به عنوان استاد پیشروی چهره پردازی نوین در سینمای ایران یاد می شود. نگاهی انداخته ایم به زندگی و آثار معیری و میراث گرانقدری که بر جای گذاشته است….
به یاد فرهنگ معیری
آرایش مرگ
فرهنگ معیری چهره پرداز نامدار سینما و تئاتر ایران، هفته پیش درگذشت. از وی به عنوان استاد پیشروی چهره پردازی نوین در سینمای ایران یاد شده است که سبک کار او تاثیر بسیاری بر گریم ایران گذاشت. فرهنگ معیری چند هفته پیش در گردهمایی چهره پردازان تئاتر گفته بود که می خواهد جوان شود و بار دیگر تجربه های تازه ای کسب کند. اما مرگ بر چهره او نقشی ابدی زد و صبحگاه 21 اردیبهشت ماه وی را از تجربه های بیشتر بازداشت.
فرهنگ معیری در اول خرداد ماه 1322 متولد شد، در کودکی در نقش کودکی سیاووش در فیلم “سیاووش در تخت جمشید” اثر فریدون رهنما ظاهر شد و از همان زمان در سینما ماندگار شد. در جوانی در دانشکده تلویزیون پذیرفته شد و به کردستان اعزام شد، حاصل کار چند فیلم مستند از فرهنگ عامه مردم مهاباد بود.
پس از آن در کنار تلویزیون، به چهره پردازی در سینما روی آورد و در فیلم هایی چون خاتون، سمعک عیار، زخمی ها، سفرسنگ، خط قرمز، نفس بریده و موضوع جدی نیست به گریم پرداخت.
کار در سریال دلیران تنگستان و گریم های موفق این سریال توجه بیشتری را به سوی وی جلب کرد و از سوی بسیاری از فیلمسازان مطرح برای کار دعوت می شد.
بهرام بیضایی نیز برای ساخت فیلم کلاغ از فرهنگ معیری درخواست همکاری کرد و از همان فیلم همکاری درخشان وی با بیضایی آغاز شد که تا فیلم هایی چون باشو غریبه کوچک، شاید وقتی دیگر، مسافران و سگ کشی نیز ادامه یافت. فیلم هایی که به باور بسیاری از منتقدان و اهل فن؛ برجسته ترین و خلاقانه ترین چهره پردازی های سینمای ایران را به رخ می کشند.
فرهنگ معیری خود در تشریح تلقی اش از گریم نوشته است: “در گریم به یک معماری دراماتیکی و اجرای با مهارت و لحظه ای آن اعتقاد دارم و اینکه هر سیمای پرداخت شده ای از ارزش نمایشی معین و ویژه ای باید برخوردار بوده باشد چرا که اندیشه های راستین واکنش معینی نمی طلبد.“
معیری که پس از انقلاب به عنوان گریمور ارشد صدا و سیما به فعالیت می پرداخت به آموزش گریم در دانشگاه ها و موسسات آموزشی از جمله دانشکده صدا و سیما، دانشکده سینما- تئاتر و مرکز آموزش فیلمسازی (باغ فردوس) می پرداخت و بسیاری از دانشجویان او هم اکنون در زمره بهترین چهره پردازان ایران به شمار می آیند.
با این حال وی همواره صریحا از سانسور آشکار در سینمای ایران انتقاد می کرد و سیاست های مسئولان را سبب تولید فیلم های بی خاصیت و بی هویت می دانست، وی خود همواره گزیده کار می کرد و در فیلم های مطرح سینمای ایران در نقش چهره پرداز ظاهر می شد.
وی در گفتگویی در سال 1384 گفته بود: “تقریبا از نیمه دوم دهه 60 به علت عمکرد نظریهپردازان دولتی و چهرهپردازان بله قربان گو، گریم به سمت کلیشهای شدن و شبیهسازی حرکت کرد.
با عملکرد آدمهای بله قربانگو، چهرهپردازی به انحراف کشیده شده است و ملت ایران حق دارد که نسبت به این روند اعتراض داشته باشد. چرا که زن ایرانی به گونهای که در سریالهای امروز تصویر میشود نیست. علاوه بر آن در کار طراحان گریم بسیار دیدهایم که ابعاد یا فاصله تاریخی و رویدادها را نمیتوانند برآورده کنند.“
معیری گفته بود: شناخت اندک برخی از کارگردان و چهرهپردازان، به ویژه مادیجویی و بیپشتوانه بودن مدیران تولید و تهیه، که سابقه آن چنان درخشانی ندارند موجب چهرهپردازیهای نادرست غلیظ وغلط میشود.
وی درباره آرایشهای غلیظ و نامتعارف بازیگران برخی سریالهای پرهزینه تلویزیون گفته بود: این گونه چهرهپردازی، ضد زیبایی است و با ادامه این روند، مردم به این شیوه گریم عادت کردهاند. در صورتی که چهرهپردازی درست، آشکار نیست. چرا که بر مبنای آناتومی استوار است.
معیری در سال های اخیر پس از بازنشسته شدن از صدا و سیما، آموزشگاه خصوصی گریم خود را تاسیس کرده بود که با استقبال بسیار روبرو شده بود.
پیکر استاد موج نوی گریم ایران بنا به وصیت خودش در روستای واریان در جاده چالوس به خاک سپرده شد.
معیری تا آخرین روزهای زندگی به کار و آموزش گریم مشغول بود و در کارنامه او گریم بیش از 50 فیلم سینمایی نقش بسته است، او در آخرین دیدارش با گریمورها گفته بود: “زندگی ام صرف عشق به آموختن و آموزاندن و گسترش عرصه های دانش گریم شد.“
برخی از کارهای اخیر گریم فرهنگ معیری را در این آدرس می توانید ببینید: