دیوید ایگناتیوس
اگر شما وبلاگ های لیبرال و یا حتی مجله باشکوه نیویورکر را بخوانید، این تصور را پیدا می کنید که دولت بوش بی تاب است ایران را بمباران کند. اما در صحبت های هفته جاری با مقامات بلندپایه دولت، موضع متفاوتی را شنیده ام: آنها به خاطر اقدامات ایرانیان نگرانند و سرخورده اند از اینکه تاکنون مقدمه چینی های دیپلماتیک در قبال ایران پیشرفت چندانی نداشته اند. آنها معتقدند که واشنگتن و تهران به خاطر برنامه هسته ای ایران و فعالیت های بی ثبات کننده این کشور در عراق همچنان در آستانه درگیری با یکدیگر قرار دارند. اما مقامات بلندپایه آمریکا می گویند بدنبال جلوگیری از وقوع درگیری نظامی هستند.
دولت آمریکا از ایران می خواهد با تغییر سیاست هسته ای خود به گونه ای که قابلیت ساخت تسلیحات را نداشته باشد، توقف حمایت از تروریسم و همکاری با آمریکا برای برقراری ثبات در عراق یک تغییر استراتژیک ایجاد کند. مقامات آمریکا همچنان معتقدند که رژیم ایران به رغم اختلافات داخلی قادر است چنین تغییری را ایجاد کند. اما آنها به این نتیجه رسیده اند که ایران پا به عرصه چانه زنی نخواهد گذاشت مگر اینکه از ناحیه تحریم های اقتصادی شدیدتر و تهدیدهای باورکردنی حمله نظامی بیشتر احساس فشار کند.
به گفته مقامات آمریکا، خلاصه کلام این است که آمریکا باید از ایجاد وضعیتی که در آن تنها گزینه های باقیمانده پذیرش ایران هسته ای و یا جنگ باشند، جلوگیری کند. برخی از مقامات آمریکایی معتقدند که بزرگترین خطر این است که ایرانیان قدرت آمریکا را جدی نگیرند. تهران آنقدر دولت بوش را در باتلاق عراق گرفتار می داند که به نقل از آیت الله خمینی می گوید، “آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.” دولت آمریکا امیدوار است که روانه کردن نظامیان آمریکایی به عراق، ایرانیان را متقاعد کند که آنگونه که آنها ممکن است تصور کنند آمریکا بعنوان یک ابرقدرت کاملا ً از پا نیفتاده است.
مقامات دولت آمریکا به منظور افزایش نفوذ و قدرت این کشور همزمان روش های متعددی را دنبال می کنند. اولا ً، آنها می خواهند در سازمان ملل ائتلاف گسترده بر علیه برنامه هسته ای ایران را حفظ کنند حتی اگر بهای این هم گرایی تحریم های ضعیف سازمان ملل باشد. مقامات آمریکا معتقدند این واقعیت که روسیه و چین همچنان با آمریکا متحد بمانند، ایران را آزار می دهد. فشار واقعی اقتصادی از ناحیه اقدامات یک جانبه خواهد بود: تحریم های مالی آمریکا تاکنون توانایی ایران را برای استفاده از سیستم بانکداری جهانی محدود کرده است و بنظر می رسد اتحادیه اروپا تحت فشار فرانسه آماده است عینا ً همین اقدام را دنبال کند.
پیش بینی اقدام نظامی دشوارتر است. رئیس جمهور بوش همچنان تأکید می کند که همه گزینه ها در دستور کار قرار دارند و یکسری احتمالات در حال بررسی است. برخی از گزینه ها بر روی نیروی قدس سپاه پاسداران متمرکز خواهند شد. اما یک مقام مطلع آمریکا می گوید، همانگونه که در مجله نیویورکر توسط سیمور هرش بحث شده، هرگونه “حمله دقیق و حساب شده” به نیروی قدس فقط در پاسخ به حمله پرتلفات ایران به نیروهای آمریکا در عراق صورت خواهد گرفت و به ایران کشیده خواهد شد.
حمله 6 سپتامبر اسرائیل به هدفی در سوریه نمایش قدرتمند ولو بی سر وصدای توان نظامی بود. یک مقام مطلع به من گفت که این نمایش، حمله به مواد هسته ای بود که توسط کره شمالی در اختیار سوریه قرار گرفته بود و قبل از این یورش، آمریکا و اسرائیل با یکدیگر تبادل اطلاعات کرده بودند. سکوت همه احزاب و گروهها گوش خراش بوده، اما پیام آن برای ایران روشن است: آمریکا و اسرائیل می توانند اهداف هسته ای را شناسایی کنند و می توانند برای نابودی آنها به پدافندهای هوایی نفوذ کنند.
مقامات آمریکایی می گویند، به رغم تنش های فزاینده میان ایران و آمریکا، آنها می خواهند مسیر باز گفتگو را در دستورالعمل “راه خروج، راهی برای رفتن به دنیایی بهتر” حفظ کنند. در جبهه هسته ای ابزار سازش می تواند پیشنهاد روسیه در خصوص غنی سازی مشترک اورانیوم باشد. در مورد عراق این سازش برگزاری نشست های مشترک در بغداد در مورد مذاکره بر سر مسائل امنیتی است– به رغم فقدان پیشرفت در دو نشست اول تابستان امسال، دولت بوش تأکید می کند که در دیپلماتیک همچنان گشوده است.
آنچه که نگران کننده است این است که بازی برخورد دو خودرو در یک جاده تنگ و تاریک هنوز بزدلانه است. برای جلوگیری از این برخورد، ایران و آمریکا ناگزیر خواهند بود با یکدیگر با زبان سازش، که تاکنون هیچ کدام از خود فصاحت چندانی نشان نداده اند، سخن بگویند.
منبع: واشنگتن پست، 7 اکتبر