دیدار♦ شعر

نویسنده
یوسف محمدی

مراسم بزرگداشت حسین منزوی شنبه درخانه هنرمندان ایران برگزارشد. گزارشی داریم ازاین مراسم.

hosseinmonzavib.jpg

همزاد پائیز

در ابتدای این مراسم روزنگاری ازاین شاعرغزل سرا ارایه شد. سپس محمد علی بهمنی درسخنانی گفت: آشنایی یا دوستی یا زیستن من با منزوی به 40 وچند سال پیش برمی گردد؛ من، حسین منزوی، عمران صلاحی وجلال سرافراز، که یکی ازبیش ترین دقایق زیستنمان باهم بود. منزوی قامتی افراوارداشت مانند عمران، ومن وجلال، کوتاه بودیم. عمران هیچ وقت بلند قامتی اش رابه رخ ما نمی کشید؛ ولی حسین می گفت من به دلیل قد بلندتر، افق های دورتررا بیش ترازشما می بینم، وواقعا هم درست می گفت.

آن زمان ها که بعد ازظهرها پرسه می زدیم منوچهرنیستانی راپیدا کنیم تااوما را راهنمایی کند، هربارکه اورا می دیدیم، منزوی چند غزل تازه داشت، ومن یا کاری نداشتم یا کارهایم نیمه بود. نیستانی با غزل های منزوی خستگی ازتنش به درمی رفت ونکاتی راباید ونباید مثل معلم می گفت. ازجوانی که فاصله گرفتیم، درزمینه های دیگربه هم گره می خوردیم، که کارنامه این گره خوردن ها رابیش ترازهمه ازنیما یاد گرفتیم، نسل من منزوی را زیسته است، وخوشحالم که جوانان دارند به منزوی می پردازند. امروزآمده بودم که فقط گوش کنم وقضاوت این نسل رادرباره منزوی بدانم. این نسل می داند که منزوی چه مطلبی رابرایش فراهم کرده است. منزوی همیشه با من بوده وهنوزهم دارم با او زندگی می کنم. خواستم حرف بعد ازمنزوی را گوش کنم تاببینم که حرمت منزوی تا همیشه باقی بماند ومن بااین باورزندگی کنم وجوان بمانم.

ابراهیم اسماعیلی- شاعر- دراین مراسم با موضوع “سه سال پس ازمنزوی” سخن گفت و یادآور شد: “منزوی اول مهر1325 متولد شد وخود اصرارداشت که هم زاد پاییزاست ودرشعرش نیزاین همزادی بسیارمهم است. اودرخانواده ای فرهنگی بدنیا آمد ومادرش ازآن آدم های مکتب نرفته ای بود که ازخیلی ازآدم های ملا، ملاتربود. پدرش هم ازآدم های فرهنگی روزگاربود که شعرراخوب می شناخت. چیزی که بعدها درشعرمنزوی آشکارمی شود، روحیه آزاد منشی پدرش بود.

ازآرزوهای بزرگ منزوی، آشنایی بابزرگان ادبیات بود که با هیچ کدام ازآنها درموقعیت عادی مواجه نشد. مهدی اخوان ثالث، نادرنادرپور، منوچهرآتشی وکم تر نصرت رحمانی، کسانی بودند که منزوی درسلک آنها درمی آید، وآنها درکارادبی اوتاثیر می گذارند. منوچهرنیستانی بیش تربه شکل بیرونی غزل پرداخت؛ اما منزوی برعکس به جان غزل توجه داشت.”

وی نکته مغفول مانده درباره منزوی رامنتشرنشدن پیشنهادات اودانست ومتذکرشد: “پیشنهادات حسین منزوی را می توان به نوعی مانیفیست غزل نودانست. اومعتقد است که تاثیرنیما راالزاما نباید درقالب دانست، ودرواقع منزوی بیش تربه نگاه و طرز کار نیما تاکید داشت. یکی ازپیشنهادات مهم اواین بود که هرغزل به عنوان یک شعراست، که باید کل آن را یک باره خواند. نگاه منزوی به زن درغزل هایش باعث عوض شدن نگاه شاعران جوان درشعرهای شان شد. همچنین ازبرجستگی های دیگرشعراین شاعر، نقش پررنگ اسطوره، افسانه، باورها وقصه هاست.”

مریم جعفری- شاعر- نیزدرباره تکامل عشق درغزل منزوی سخن گفت ومتذکرشد: “در سیر شعرهای منزوی، عشق برای شاعربه تکامل می رسد؛ ازکودکی شعرتاشعرپیری شعر. درجایی عشق درشعرمنزوی وطن وصورت است وشاعردستی وچشمی برعشق دارد؛ این کودکی است، اما این کودک بزرگ می شود ودرعشق ناکام می ماند. بعد ازناکامی به خودوعده وبه سوختن تن می دهد وبعد به درجه ای ازتکامل می رسد، یعنی حایلی میان خود وعشق میبیند، تاجایی می رسد که عشق رادرهرچیزی نمایانگرمی بیند. پس ازطی این مراحل، شاعرخود رامحق می داند که عشق راخطاب قراردهد.

بعد ازاین همه تجربه، شاعرمی فهمد که دیگران عشق اورا نمی فهمند؛ پس شعرمعجزه ای برای پامبرعشق می شود. این تجربه تاجایی پیش می رود که مرگ رابه شکل عشق می بیند. دیگربه این دانستن می رسد که عشق همه است. دراین نوسانات بارها تردید سراغ شاعرمی آید وگاهی تجسم معشوق عیانی است، که به شکل زن است. بعد ازتمام این پیش روی ها، شاعردگردیسی می کند وجانش دیگرعشق می شود.”

امیرمرزبان نیزدرباره تاثیرمنزوی برشعرشاعران جوان سخن گفت و یادآورشد: “نسل دهه 50 شعرکه شاخص ترین چهره های آن، محمد علی بهمنی، نوذرپرنگ، منوچهرنیستانی، سیمین بهبهانی وحسین منزوی هستند. نسلی بودند که خیلی تغییرایجاد کردند؛ اما بعد ازانقلاب، ارتباط بین نسل قبل وبعد کم رنگ شد. دوباره ازدهه 70 به بعد نگاه وبرگشتی به شعرشاعران سال های گذشته شد وامروزرویکرد بیش تری رابه چهره های قبل می بینیم.”

اوحسین منزوی رایکی ازتاثیرگذارترین شاعران دهه ی پیشین دانست وافزود: “الگوهای اوهمیشه مشهود بوده است. اثرخلاقیت اورادرهم می توان مشاهده کرد. درحیطه زبان می توان به تاثیرمنزوی درلحن وزبان شاعران اشاره کرد، که آنها رابه جمله کامل خبری نزدیک می کند. این تاثیربه خوبی درشعرشاعران جوان قابل پی گیری است.”

درپایان، بهمن زدوار- ازدوستان منزوی- درباره یک عمرشاعری اوسخن گفت وبه نقل خاطراتی ازمنزوی پرداخت.

اودراین باره افزود: منزوی کودک شش ساله ای بود که درقالب مردی 60 ساله درجامعه زندگی می کرد وسخن می گفت.