ایجاز زکی سعید
ایران سی امین سالگرد انقلاب خود را پشت سر گذاشت. تلویزیون الجزیره به عنوان شبکه خبری محبوب در خاورمیانه، مجموعه جالب توجهی را به نمایش گذاشته که به مصاحبه با افراد مختلف در خصوص این انقلاب می پردازد. من شخصاً جوانتر از آن بودم که وقایع سه دهۀ قبل در ایران را به دقت دنبال کنم.
به عنوان کسی که در هند بزرگ شده، فرصت تماشای مردمی را داشتم که از انقلاب ایران متأثر شده اند. حیدرآباد به عنوان مرکز فرهنگ اسلامی در هند، خانۀ خیل عظیمی از ایرانی ها بود و رابطۀ نزدیک و تاریخی با ایران داشت. بسیاری از جوان های ایرانی در دانشگاه ها و مدارس هندی تحصیل می کردند.
هرچند کسی در آن زمان متوجه عظمت سقوط حکومت 2500 ساله شاهنشاهی در ایران نبود، مشاهدۀ دانشجویان ایران که از آرمان گرائی سرمست بودند و به دنبال جهانی متأثر از اسلام به جای سلطۀ شیطان های کوچک و بزرگ بودند، جالب به نظر می رسید.
آنها به برپائی نمایشگاهی از عکس های ضد شاه دست می زدند. گاهی هم به اشعار اقبال لاهوری متوسل می شدند. همه فکر می کردند انقلاب خیلی خوب است.
امروز با مرور انقلاب ایران، تمام آن تصاویر و خاطرات دوباره زنده می شوند. در این سی سال، تغییر زیادی در روابط ایران با غرب، خصوصاً آمریکا، اتفاق نیفتاده است.
آمریکا هنوز با تحقیر به جا مانده از سقوط رضا شاه پهلوی کنار نیامده است و جمهوری اسلامی را سرمنشأ تمام مشکلات خاورمیانه می بیند.
در دوره بوش، محکومیت ایران در کنار کره شمالی و عراق سیاست معمول بود. ایران هم نخواست این طرز فکر را تغییر بدهد که: ابر قدرت آمریکا از چشم جمهوری اسلامی، همان شیطان بزرگ است.
روابط ایران و آمریکا، نمونۀ خاصی برای سایر کشورهای خاورمیانه محسوب می شود. هرچند مقاومت دربرابر سرکوب و بی عدالتی، نقش مهمی را در به راه انداختن جنبش و به پائین کشیدن شاه بر عهده داشت، با اینحال آمریکا نمی تواند نقش خود در پاشیدن بذر تغییرات را نادیده بگیرد. سیاست های کوتاه نظرانه واشنگتن، خصوصاً نقش سازمان سیا در کنار زدن دولت قانونی محمد مصدق و اعتبار بخشیدن به سلطنتی که از چشم مردم افتاده بود، راه را برای برقراری حکومت آیت الله ها باز کرد.
شاه هرچه بیشتر سعی می کرد مردم مذهبی و وطن پرست خود را به سوی معیارهای غربی پیش براند، آنها بیشتر به آئین و فرهنگ تاریخی شان متمایل می شدند. هرچه مردم بیشتر به فلسطینی ها و اعراب نزدیک می شدند، شاه بیشتر به اسرائیل متمایل می شد. ساواک تحت آموزش و راهنمائی موساد اسرائیل بود. هرچه نیروی بیشتری برای سرکوب مخالفان و آزادی خواهان و فعالیت های مذهبی تحت رهبری آیت الله خمینی وارد می شد، آنها قوی تر می شدند. اعتراضات گسترده ای که ماه ها و سال ها در ایران به راه افتاد، درحالیکه مردان جوان و زنان در برابر تانک ها سینه سپر می کردند، هرگز پیش و بعد از آن در منطقه مشاهده نشد.
آمریکا با معرفی خود به عنوان حامی شاه و رژیم سرکوبگر وی، هدف خشم و عصیان مردم ایران قرار گرفت. امروز هم ایران و غرب نمی توانند در کنار هم به آرامش برسند، زیرا امکان فراموش کردن گذشته ناخوشایند و گذر به حال و آینده ای بهتر وجود نداشته است. آمریکا نمی تواند فراموش کند چگونه پس از 444 روز گروگانگیری در سفارت خود در تهران، مجبور به ترک ایران شد. اما ایرانی ها برای ناراحتی از دست آمریکا، دلائل بیشتری دارند.
ایران همچنان بهای تحریم های کنار رفتن شاه را می پردازد. هرچند قسمت اعظم جمعیت ایران پس از انقلاب بدنیا آمده اند، اما سیاست های غرب در گذشته و حال به سوء ظن آنها منجر شده است. آنها آمریکا را مسؤول منزوی شدن کشورشان می دانند و این دیدگاهی است که تغییر آن به نظر غیر ممکن می رسد.
نمی دانم آیا رهبر جدید آمریکا از عهدۀ ایجاد تغییر در گذشته ناخوشایند برمی آید یا خیر. شاید چنین انتظاری برای اولین دوره از ریاست جمهوری وی زیادی باشد. اما امیدوارم لااقل تلاش خود را بکند.
منبع: الاهرام- مجله 18-12 فوریه