جنبشی در تائید صلح

عیسی سحرخیز
عیسی سحرخیز

دومین گام بلند و اقدام اصلی برای راه اندازی “شورای ملی صلح” روز پنج‌شنبه هفتم شهریور ماه 87 با همت ‏حدود هشتاد ایرانی صلح خواه و مخالف جنگ منازعه و خشونت برداشته شد تا در آستانه ی 28 امین سالگرد ‏جنگ تحمیلی، اقشار مختلف ایران این پیام را بار دیگر به گوش جهانیان برسانند که با هر اقدام جنگ ‏افروزانه و هر کاری که به برخورد و خون ریزی منتهی شود، از ته دل مخالفند و در مقابل، صلح و آرامش ‏و امنیت را با جان و دل پاس می دارند.‏

اقدامی در خور توجه که در شرایط بالا گرفتن هر چه بیشتر منازعه و در آستانه ی طرح موضوع تشدید ‏تحریم های اقتصادی ایران در نشست شورای امنیت سازمان ملل، ماهیتش بیش از آنکه کوبیدن بر طبل دشمنی ‏و عناد باشد، تکیه بر دوستی و مدارا است و کنه پیامش نیز همان پیام روشن آن شاعر انسان دوست و روشن ‏ضمیر، سعدی علیه الرحمه، که اکنون به نام ایرانیان با خط خوش فارسی، بر سردر دفتر اروپایی سازمان ملل ‏نقش بسته است:‏

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا‏

پیامی که اگرچه با الحان گوناگون از زبان ملت شنیده شده و می شود، اما متاسفانه به دلیل مواضع و سیاست ‏های دولت و حاکمیت ایران، جهانیان ترجمانی دیگر از آن به گوش شان می رسد و درنتیجه قضاوتی دگر ‏می کنند و جنگ افروزان جهان نیز فرصت و بهانه ای به دست آورند تا سیاست های توسعه طلبانه ی خود را ‏آن گونه که دوست می دارند پیش ببرند. سیاستی که یک روز در بحث حمله نظامی گسترده یا محدود اسرائیل ‏جلوه گر می شود و روزی دیگر در تهدید دخالت های تجاوزگرانه ی آمریکا.‏

و از این سو نیز، پیگیری ناشیانه ی الگوی ناموفق مسابقه ی تسلیحاتی شوروی سابق و گسترش زرادخانه ‏هایی که کمترین پیامدش خالی شدن هر چه بیشتر کیسه ی بیت المال است و صرف بخش عظیمی از منابع و ‏درآمدهای ارزی و نفتی در پروژه های هزینه بر، اما بی ثمر برای ملت. پروژه هایی که حتی اگر صلح آمیز ‏هم باشند، به بهای حذف کارها و برنامه های ضروری دیگر پیش می روند و حتی در بخش و حوزه ی خاص ‏خود نیز مانع پیشرفت دیگر امور می گردند؛ چه اگر این گونه نبود برای رسیدن به تولید سه چهار درصد از ‏برق مصرفی مورد نیاز کشور از طریق انرژی هسته ای، آن هم در تاریخی نامعلوم، اکنون مردم در تابستان ‏داغ متحمل گرما و سختی نمی شدند و صنعتگران در اوج فعالیت روزانه به ناچار با کوره های سرد مواجه ‏نبودند، یا چرخ کار و تجارت در بسیاری از حوزه ها به دلیل تحریم های اقتصادی چنین کند و بی حاصل نمی ‏چرخید.‏

حتی اگر تشکیل و تاسیس “شورای ملی صلح” که به همت بالغ بر 80 کنشگر اجتماعی و فعال سیاسی و ‏مطبوعاتی، اعم از نویسنده و شاعر و هنرپیشه و کارگردان به همراه نمایندگان تشکل های کارگری، فرهنگی، ‏دانشجویی و دانشگاهی در کنار نمایندگان حقوقدانان و وکلا و احزاب و گروه های سیاسی کلید خورده است، ‏در کوتاه مدت هم نتواند فضای “نه جنگ و نه صلح” یا به عبارت علمی تر “صلح مسلح” حاضر را تلطیف ‏کند، یا از آثار تحریم های اقتصادی بر ملت ایران بکاهد یا حتی مانع تشدید آن شود، اما می تواند دست کم این ‏امید را در دل ها شکل دهد که قادر است از یک سو کمک به پرورش نسلی کند که اگر نه از “گهواره”، از ‏‏”مدرسه” گوش هایش با کلام “صلح و آشتی”‌ پر می شود و زبانش “خشم و خشونت و خونریزی” را نفی می ‏کند و دستان کوچکش از تخته سیاه افق، کلمه ی جنگ را پاک می کند.‏

این چراغ امیدی است که باید همواره در دل روشن داشت و هدیه ای گرانبهاست که نسل برآمده از “انقلاب و ‏جنگ” باید در بستری مناسب به صورت “امنیت و صلح” به نسل آینده تقدیم کند؛ هر چند که خشونت طلبان ‏و جنگ افروزان داخلی و خارجی نخواهند و نگذارند.‏

پیش از این، هشت هفته پیش، در زمان برداشته شدن گام اول این حرکت مبارک نوشته بودم: هر چند که ‏ایرانیان از موضع ناامیدی تاریخی ضرب المثل های فراوانی چون “با یک گل بهار نمی شود” و “یک دست ‏صدا ندارد” را در فرهنگ خویش نهادینه کرده اند، اما این یک روی سکه بوده است، چون همان ها امید را هم ‏به جلوه های دیگر به نمایش گذارده اند که “پایان شب سیه سفید است” یا “اندک اندک جمع گردد وانگهی دریا ‏شود”. ‏

اما حال که این جنبش که تلاشی عملی در نفی و رد جنگ و خونریزی است و تاکیدی بر ضرورت صلح و ‏دوستی، گام های عملی خود را به پیش برداشته و با انتخاب اعضای “هیات اجرایی” که از یک سو نمایندگان ‏همه ی ایرانیان، زنان و مردان کرد و لر و عرب و… است و از سوی دیگر برگزیدگان تمام اقشار و گروه ها ‏از معلم و کارگر، روزنامه نگار و هنرمند گرفته تا دانشجو و استاد دانشگاه، فعال سیاسی و کنشگر اجتماعی، ‏با اطمینان خاطر بیشتری می توانم تاکید کنم که “اکنون آن اندک اندک ها، آن صداهای پراکنده، آن قطره قطره ‏های صلح خواهی ملت ایران به هم پیوسته و رود کوچکی شده و جریان یافته است. از این رو، وظیفه ی تک ‏تک و فرد فرد ماست که آن را به دریایی خروشان تبدیل کنیم. دریایی که هم بر بستر نیلگون آن زورق های ‏کوچک صلح خواهی و انسان دوستی و حقوق بشر می تواند روان شود و هم هر کس، در هر اندازه و توان، ‏اگر همتی کند قادر است به راحتی سرنشین کشتی “شورای ملی صلح ” شود تا آن را بهتر و سریع تر به سر ‏منزل مقصود رسانده و اهداف این نهاد مردمی را عملی کند؛ اهداف مهمی چون:‏

الف- ایجاد، تحکیم، و تقویت مبانی صلح، حقوق بشر و توسعه پایدار در ایران،‏

ب - نفی و جلوگیری از هر گونه برخورد نظامی، تروریستی و خشونت آمیز

پ- زمینه سازی برای رفع مبانی هرگونه تحریم علیه ایران و جلوگیری از تشدید تحریم ها

ت- پایان دادن به شرایط “نه جنگ و نه صلح”‏

‏ و همچنین، ماموریت های گسترده ای مانند:‏

‏1- تلاش برای گذار از شرایط “نه جنگ و نه صلح” و منازعه به وضعیت صلح پایدار‏

‏2- ترویج و تقویت فرهنگ انسان دوستی، صلح طلبی و حقوق بشر در ایران، و نفی باورهای خشونت طلبانه ‏و جنگ افروزانه

‏3- بسیج کلیه ی منابع و امکانات برای ایجاد و تحکیم صلح و حقوق بشر‏

‏4- حمایت از شخصیت های حقیقی و حقوقی صلح طلب ‏

‏5- همکاری با صلح خواهان جهان برای پیشگیری از تحمیل جنگ، از سوی دو طرف منازعه به ملت ایران

‏6- تلاش برای ایجاد همگرایی و همکاری بین نیروهای اجتماعی صلح طلب ایران، مخالفت با جنگ افروزان ‏داخلی و خارجی ‏

با این اهداف و ماموریت ها و همچنین وظایف بزرگ و کوچک مبتنی بر آن ها که هر یک از آحاد مختلف ملت ‏می تواتند متعهد انجام و اجرای آن ها شوند، مسلما بار دیگر این فرصت فراهم خواهد شد که ندای ایرانیان و ‏خواست قلبی آنان، همراه با شعری برآمده از شعور، بلندتر و آشکارتر به گوش جهانیان برسد: ‏

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا