از آنجا

نویسنده

مطالبات نویسندگان از وزارت ارشاد دولتِ حسن روحانی -2

آیا نویسنده مطالباتی دارد؟!

 رضا جولایی

 

 

همواره از خود پرسیده‌ام آیا در کشور ما نویسنده می‌تواند مطالباتی داشته باشد؟ نویسنده‌ای که در سایه قرار دارد و نادیده گرفته شده است؟ آیا نویسنده حق دارد سوال کند که آیا حقوقی دارد؟ و اگر دارد این حقوق کجاست؟

من نمی‌دانم دولت دکتر حسن روحانی دغدغه فضای بازتر را دارد یا نه. من نمی‌دانم مسایل کمرشکن اقتصادی که دلواپسی عمده جامعه ماست جایی برای پرداختن به مسایلی این چنین را باقی خواهد گذاشت یا نه. فرض را بر این بگذاریم که چنین خواهدبود. آرزو کردن که ایرادی ندارد؟ دارد؟

من فضای بازتری را برای همه هنرمندان و اهالی فرهنگ می‌خواهم؛ فضایی دور از ترس سانسور و تحریم ادبی. فضایی که بطور اعم هنرمند بتواند خلاقیت خود را عرضه کند

اما به طور اخص در مقام نویسنده‌ای که سی سال است با متولیان فرهنگ و هنر سر و کار دارد، رنج برخورد با اصحاب اندیشه و هنر و قلم را که با بی‌احترامی یا حداقل بی‌اعتنایی همراه بوده، احساس کرده‌ام. به جز دوره‌ای کوتاه که دولت مستعجل بود و با اصحاب قلم محترمانه برخورد شد، دوره‌ای که آقای خسرونژاد رییس اداره کتاب بود، در ادوار دیگر مراجعه به این اداره همواره مرا رنج داده است. در این دوره استثنایی و هنگامی که خسرو نژاد مسئولیت کار را به عهده گرفت از وزارت‌خانه با من تماس گرفتند و محترمانه اعلام کردند فلان کتاب‌تان مجوز گرفته و می‌توانید تشریف بیاورید و بگیرید-این کتاب بیش از یک سال بود که در محاق سانسور فرو رفته بود- فکر می‌کردم کسی دارد سر به سرم می‌گذارد. به نظرم شوخی می‌آمد. شوخی هم بود. چون عمر این دوره آن‌قدر کوتاه بود و اوضاع چنان به سرعت به حال اول بازگشت که غیر از شوخی روزگار با اهل قلم نام دیگری نمی‌توان بر آن گذاشت

مطلب دیگر نحوه ممیزی کتاب است- اگر آرزو کنم که اصلا ممیزی در کار نباشد، البته آرزوی محالی است؛ اما می‌توانم آرزو کنم که ممیزی بر طبق اصول مشخص و در زمانی معین انجام شود. نگرش بررسان کتاب شخصی، محافظه‌کارانه و پر از سوءظن است. بگذارید مثالی بزنم: همین کتاب سو قصد ماه‌ها در اداره کتاب معطل مانده بود. ایراد بررس محترم به این کتاب چنین بود: این کتاب شیوه‌های ترور کردن را به اشخاص می‌آموزد. سرانجام کتاب مجوز گرفت. در آن زمان برای خروج کتاب از صحافی می‌باید دوباره مجوز می‌گرفتیم. درست روزی که قرار بود مجوز خروج از صحافی را به من بدهند وزیر تغییر کرد و گفتند مجوز نمی‌دهیم تا زمانی که کتاب از نو بررسی شود. بررسی مجدد هشت ماه طول کشید. آخر سر گفتند کتاب باید خمیر شود و در ازای آن ممکن است به شما خسارت دهیم. مسول خمیر کردن سرپرست ورزشی اداره هم بود. از ایشان پرسیدم به کتاب خمیر شده چقدر خسارت می‌دهید؟ ایشان با تبختر پاسخ دادند: اگر کتاب شما ضاله نباشد، کیلویی هفت تومان. پرسیدم مگر کتاب غیر ضاله هم خمیر می‌شود؟ نگاه عاقل اندر صفیهی به من انداخت و گفت: بعله. ماه‌ها در راهروهای وزارت‌خانه سرگردان بودم و بگذریم چقدر توان روحی من صرف نجات این کتاب از خمیر شدن شد. حالا سال‌ها از آن ماجرا و ماجراهای مشابه دیگر می‌گذرد و آنقدر تجربیات اینچنین داشته‌ام که در جواب سوال شما با حیرت باید بپرسم آیا هنرمند و نویسنده مطالباتی هم دارند؟!

منبع: مجله آسمان