سامان رسول پور
هیرو دانش همسر 19 ساله “هیوا بوتیمار” است؛ فعال مدنی مریوانی که به اتهام “محاربه” به اعدام محکوم شده است.وقتی با وی تماس گرفتم تا قرار مصاحبه را بگذاریم، صدایش هنوز رنگ اشک داشت. اشگی خشک نشده. می خواستم با ایمیل پرسشها را برایش ارسال کنم، از تعطیلی شهر گفت واعتراض مردم بخاطر صدور حکم اعدام برای همسرش. هیرو دانش دانشجوی رشته ریاضی است و در حال حاضر با پدر و مادرش زندگی می کند. او به روز گفت: “حتی اگر قبل از ازدواج می دانستم برای همسرم حکم اعدام صادر می کنند، باز هم با او ازدواج می کردم؛ ما عاشق یکدیگریم”.
خانم بوتیمارهمسرتان را به اعدام محکوم کرده اند. فکر می کنید علتش چیه؟
برای بازداشت و محکوم کردن روشنفکران در ایران دلیل خاصی وجود ندارد. از نظر من هیچ دلیلی برای صدور چنین حکمی وجود ندارد و نخواهد داشت.قاضی ای که این حکم را صادر کرده بدون توجه به پرونده متهم دست به چنین عملی زده؛ یکی از بارزترین تناقضات این حکم با پرونده موردی است که قاضی در حکم به مجرد بودن هیوا اشاره دارد در حالی که وی متاهل است. جرم همسرم تنها کارهای فرهنگی و مدنی بوده که انجام داده است.
چه کسی این خبر را به شما داد؟
خبر را از وکیل هیوا شنیدم.
با شنیدن این خبر چه حالی پیدا کردید؟
ابتدا باورم نمی شد، اما با تکرار آن و حرفهای وکیلمان کم کم بدنم سرد شد، دلم شروع به تپیدن کرد، و لبهایم خشک شد.
آخرین بار کی همسرتان را ملاقات کردید؟
سه هفته پیش، یک هفته قبل از اینکه از زندان مریوان منتقل شود.
از زندگیتان بگویید.کی با هم ازدواج کردید؟ چطور با هم آشنا شدید؟
ما دو سال قبل از ازدواجمان با هم آشنا شدیم و 4 سال پیش هم ازدواج کردیم. زندگی بسیار خوبی داشتیم. در طی زندگیمان با پشتکار فوق العاده همسرم به تحصیل ادامه دادم و توانستم بسیار موفق باشم. همسرم در دوران زندگی مشترکمان در شرکتی مشغول کار بود، همچنین به عنوان هیئت مدیره انجمن سبز شهر فعالیت می کرد.
اگر آن موقع می دانستید که برای شریک زندگیتان حکم اعدام صادر می کنند، باز هم با هیوا بوتیمار ازدواج می کردید؟
قطعا! همسرم هر کاری که کرده در راه فرهیختگی مردم و آگاه کردن بیشتر جامعه در مورد مسائل فرهنگی بوده است.
در حال حاضر با چه کسی زندگی می کنید؟برخورد فامیل و دوستان در شرایط کنونی با شما چطور است؟
در خانه پدریم هستم. برخورد مردم بسیار خوب است، همه من را به عنوان همسر شخصی بارز و فعال در زمینههای فرهنگی می شناسند و من را به خاطر داشتن چنین همسری تحسین می کنند.
این حکم در زندگی شما چه اثری گذاشته؟ از کارهای روزانه تان بگویید.
زندگیم بسیار تغییر کرده، بیشتر اوقات در دادگاه و زندان سرگرم کارهای همسرم هستم، در طول ترم نیز به دانشگاه می رفتم.
مادر عدنان حسن پور می گفت که شما خیلی تنهایید. اینطور است؟
ممنون از همدردی مادر عدنان، کاملا طبیعی است که در غیاب شوهرم احساس تنهایی کنم اما باز وجود دوستان دلسوز در بهبود وضعیت روحیم موثر بوده است.
واکنش اطرافیان شما نسبت به این حکم چی بوده؟
کردستان، منطقه جغرافیایی که ما در آن زندگی می کنیم در طول تاریخ خیلی اوقات از طرف قدرتهای مرکزی و حکومتهای دیگر مورد تهاجم و برخوردهایی همچون اعدام و قتل عام قرار گرفته است. پدران و مادران ما چه داستانها تعریف می کنند از اعدامهای صحرایی جوانانشان، ولی به هر حال این اعدامهای اخیر طبیعتا واکنشهای نگران کننده ای را به دنبال داشته است، چرا که در قرن 21 تصور اعدام نویسندگان و روشنفکران واقعا سخت است.
شما به عنوان همسر هیوا، از خصوصیات او بگویید. از زندگی با او راضی بوده اید تا حالا؟
هیوا شخصی مسئولیت پذیر عاشق خانواده و همسرش بود، و جمع دوستان را به تنهایی ترجیح می داد، بسیار خوش اخلاق بود و همیشه برای موفقیت من تلاش می کرد. زندگی با هم را بسیار دوست داشتیم و خواهیم داشت. چون عاشق هم هستیم.
فرض کنید حکم اعدام هیوا لغو بشود و امکان آزادیش فراهم آید.با آزادی هیوا، زندگی شما چه تغییری می کند؟ تاثیر ازادی هیوا بر آینده شما چه خواهد بود؟
چیزی که تغییر نمی کند زندگی فرهنگی و فعالیتهای مدنی ما است، فکر نمی کنم تغییر بنیادینی در زندگی ما به وجود آید.
و اگر حکم تایید بشود؟
در این مورد نمی توانم اظهار نظر کنم.
چه سخنی با قاضی ای دارید که حکم را صادر کرده؟
حکم صادر شده برای همسرم از طرف این قاضی برابر هیچ یک از قوانین بشری و همچنین قوانین تصویب شده در ایران نمی باشد، بنابراین اگر قاضی حتی مطابق قوانین ایران قضاوت می کرد قطعا این حکم صادر نمی شد، از قاضی می خواهم که برای پروندههای دیگر قضاوتی عادلانه داشته باشد.
به عنوان همسر یک زندانی که به اعدام محکوم شده، از چه کسانی و چه انتظاراتی دارید؟
از تک تک انسانهای، انساندوست و عدالت خواه جهان انتظار حمایت و همدردی دارم و همچنین از همه نهادها و سازمانهای مربوطه درخواست رسیدگی مجدد به پرونده همسرم را دارم.
پدر و مادر هیوا از صدور حکم اعدام مطلعند؟
بله، پدر و مادر همسرم پیرزن و پیرمردی 70 ساله هستند که دردهای زیادی به خاطر بچههایشان چشیدهاند چرا که بچههایشان هیچوقت نخواستهاند در برابر وقایع پیرامون سکوت کنند.
و آخرین جمله ای که دوست دارید بگویید؟
همسر من بی گناه است.