تهدیدها و تحریم های بیشتر در انتظار ایران

نویسنده

badrosadatmofidi.jpg

نادر ایرانی

اخیرا گروهی از روزنامه نگاران ایرانی دریک سفر روزنامه نگاری راهی اروپا شدند. بدرالسادات مفیدی دبیرانجمن صنفی ‏روزنامه نگاران ایران هم از این جمله بود که در مصاحبه با روز می گوید در حین سفرمتوجه شده برگزار کنندگان این سفر از این ‏طریق می خواستند پیام خود را به مقامات ایران بدهند مبنی بر این که بدون تعلیق غنی سازی و رعایت حقوق بشر، وعدم اصلاح ‏روابط میان ایران وآمریکا، چشم انداز آینده جز تشدید تحریم ها و درنهایت احتمال حمله نظامی نخواهد بود. این گفت وگو درپی می ‏آید.‏


‎ ‎شما اخیرا با تعدادی از روزنامه نگاران ایرانی به بروکسل سفرکردید. هدف از این سفرچه بود؟‏‎ ‎

برای من و جمعی از همکاران در سایر رسانه‌های کشور چندی پیش سفری یک هفته‌ای به بروکسل پایتخت بلژیک و در تعریفی دیگر ‏پایتخت اتحادیه اروپا پیش آمد که دستاورد آن اگرچه تا حدی قابل پیش‌بینی نبود، ولی برای من در مقایسه با سایر سفرهای کاری در ‏نوع خود بی‌نظیر بود. چرا که بیش از آنچه که منظور این سفر‎ ‎‏(که از قبل آشنایی با نحوه فعالیت اتحادیه اروپا اعلام شده بود) محقق ‏شود، تصویری از آینده و سرنوشت ایران در روابط با اتحادیه اروپا و به طور عام‌تر عرصه بین‌الملل برای ما به نمایش گذاشته شد ‏که در عین نزدیکی به واقعیت، نگران‌کننده و یأس‌آلود می‌نمود.‏


‎ ‎چرا نگران کننده؟‎ ‎

‏ آن ها هرگونه روابط با ایران به‌ویژه روابط تجاری- اقتصادی را به حل پرونده هسته‌ای آن هم به صورت یک طرفه و با پذیرش ‏تعلیق کامل و اصرار بر شیوه‌های بازدارنده از تحریم گرفته تا تهدید نظامی وابسته کرده اند. از آن دردناکتراینکه ما برای انعکاس ‏این پیام تلخ به مردم ایران انتخاب شده بودیم؛ به تعبیری دیگر نوعی اتمام حجت با مقامات تهران! این مسئله از آن جهت برای من ‏دردناک بود که تا قبل از این با توجه به پیشینه دیپلماسی نرم اروپاییان و پرهیز آنان از به‌کارگیری شیوه‌های خشن در مواجهه با ‏ایران چنین فضایی برایم قابل فرض نبود. ضمن آنکه این پرسش نیز مطرح بود که اروپایی‌ها در پی تیره بودن روابط ایران و ‏آمریکا طی 30 سال گذشته بیشترین بهره تجاری ـ اقتصادی را برده‌اند ولی حال چه شده که می‌خواهند به تدریج از دست دادن این ‏منافع را بپذیرند؟‎ ‎


‎ ‎شما دیداری هم با سفیر ایران در بروکسل داشتید؛ دراین دیدارچه گذشت؟‎ ‎

ببینید عمق چالش در روابط ایران و اتحادیه اروپا قبل از انجام هرگونه دیدار کاری با اروپایی‌ها در ملاقات با سفیر و تنی چند از ‏کارکنان سفارت ایران در بروکسل ملموس شد. اذعان سفیر به این نکته که اروپاییان هر گونه تغییری در رویکرد در روابط با ایران ‏را منوط به تغییر رویکرد در ایران در ارتباط با پرونده هسته‌ای‌اش کرده‌اند، موید این مسئله بود. سفیرابتدا سابقه‌ای از روابط ایران ‏و اتحادیه اروپا فراز و نشیب این روابط را تشریح کرد. او گفت که پس از سال‌ها از فاز گفت‌وگوهای انتقادی وارد فاز ‏گفت‌وگوهای فراگیر شامل موضوعاتی چون مبارزه با مواد مخدر، تروریسم و حقوق بشر شدیم. بهبود روابط تا جایی پیش رفت که ‏مدتی بعد شورای اتحادیه اروپا مصوبه‌ای صادر کرد که به موجب آن با ایران وارد مذاکره و امضای موافقتنامه‌های تجاری– ‏اقتصادی و سیاسی شود. البته سفیر توضیح نداد که منظور از سال‌های مورد اشاره‌اش دوران ریاست‌جمهوری آقای خاتمی است که ‏قطعا متاثر از دیپلماسی تنش‌زدایی و طرح گفت‌وگوی تمدن‌های او پیشرفتی در روابط حاصل شده بود. ولی ادامه سخنان سفیرگواه ‏براین نکته بود. او گفت که در نیمه دوم سال 84 که مسئله هسته‌ای ایران شدت گرفت، رکودی در روابط پیش آمد و دوباره به قالب ‏گفت‌وگوهای فراگیر برگشتیم. او همچنین معتقد بود که اتحادیه اروپا یک طرفه مذاکرات مربوط به امضای دو سند تجاری- اقتصادی ‏و سیاسی را به حال تعلیق در آورده است. سفیرایران درعین حال رویکرد اتحادیه اروپا به ایران، بعد از صدور قطعنامه‌های ‏شورای امنیت سازمان ملل در قضیه پرونده هسته‌ای ایران رادوگانه توصیف کرد که از یک طرف مذاکره می‌کنند و از طرف دیگر ‏به ایران فشار می‌آورند.‏


‎ ‎از نظرسفیرایران دربروکسل نحوه واردآوردن فشارها چگونه است؟‎ ‎

‏ او نحوه عمل اروپاییان به قطعنامه‌های شورای امنیت را دو شکل عنوان کرد: یکی در سطح ملی به این معنا که 27 کشور به‌طور ‏جداگانه خود را ملزم به رعایت وظایف‌شان در قبال تعهدات بین‌المللی می‌دانند و دیگر آنکه به صورت اتخاذ مواضع مشترک در ‏قالب اتحادیه اروپا انجام می‌گیرد. سفیر ایران معتقد بود در مواردی چون تحریم بانک‌ها و موسسات و شرکت‌ها، مصوبات شورای ‏وزیران اتحادیه اروپا حتی از مصوبات شورای امنیت سازمان ملل گسترده‌تر است. سفیرایران در ادامه اهرم فشار دیگر اتحادیه ‏اروپا بر روی ایران را مربوط به بحث حقوق‌بشر دانست.‏


‎ ‎آیا دراین باره سفیر فهرستی از موارد نقض حقوق بشر درایران را مطرح کرد؟‎ ‎

بله. سفیرفهرستی از قطعنامه های صادر شده علیه ایران را برشمردو تعداد قطعنامه‌های صادر شده علیه ایران در این زمینه را به ‏این شرح دسته‌بندی کرد: در زمان ریاست آلمانی‌ها در اتحادیه اروپا هشت قطعنامه حقوق‌بشری، پرتغالی‌ها 10 تا، اسلاونی‌ها 13 تا ‏و فرانسوی‌ها 17 تا علیه ایران قطعنامه صادرشده است.آقای سفیر تجدیدنظر در مورد وضعیت منافقین و خارج کردن نام آنها از ‏لیست تروریستی به‌منظور دادن فرصت بیشتر به آنها که در صحنه باشندرا به عنوان مورد دیگری از اعمال فشار اروپایی‌ها نسبت ‏به ایران مطرح کرد. او در عین حال در میان سخنان خود به برنامه اتحادیه اروپا برای پیگیری منافعش در ایران از طریق ارتباط ‏با جامعه‌ مدنی ایران و گفت‌وگوی مستقیم با نهادهای مردمی و از سوی دیگر ارتباط با نهادهای حکومتی در قالب همکاری‌هایی چون ‏مبارزه با مواد مخدر و تروریسم اشاره کرد. سفیر فقدان دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران را یک خلأ جدی در روابط دانست و ‏بر همین اساس نیز شاید تمایل داشت که در میان پرسش‌های ما در جلسات پیش‌رو، چرایی عدم گشایش این دفتر گنجانده شود.‏


‎ ‎آیا دراین میان سفیریا کارشناسان سفارت درباره مواضع اتحادیه اروپا نقدی هم ارائه کردند؟‎ ‎

یکی از کارشناسان سفارت مواضع دوگانه اتحادیه اروپا در مورد ایران را مورد نقد قرار داد و مطرح کرد که پارلمان اروپا از ‏سویی طی قطعنامه‌ای خواستار بازگشت پرونده ایران از شورای امنیت به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌شود، و از سوی دیگر ‏مریم رجوی را طی یک‌سال گذشته سه مرتبه به مقر خود دعوت می‌کند یا در مورد امضای قرارداد همکاری هند و آمریکا در رابطه ‏با ‏NPT‏ واکنش نشان نمی‌دهد. این کارشناس همچنین مدعی شد درست در هنگامی که سولانا در حال گفت‌وگو با ایران بود، اتحادیه ‏اروپا قبل از معلوم شدن نتیجه مذاکرات، بانک ملی را مورد تحریم قرارداد. البته باهمه رفتار دوگانه اتحادیه اروپا بازهم سفیر ‏ابراز تمایل ایران به داشتن روابط با این اتحادیه را مطرح کردو گفت که با تمام این مشکلات و مسائل، اتحادیه اروپا اولین شریک ‏تجاری ایران است و بر این اساس در مورد حفظ روابط آنها نیازمند کمک هستیم که یک بخش آن به ما مربوط می‌شود، بخشی به ‏حکومت و بخش دیگر آن به رسانه‌ها ارتباط پیدا می‌کند. ‏


‎ ‎این علائق بیشتر از چه ابعادی میان ایران واتحادیه اروپا از نظرشما قابل بررسی است و آیا انرژی دراین بررسی جایی ‏دارد؟‎ ‎

زمانی که سفیر ایران اتحادیه اروپا را به عنوان شریک اول تجاری ایران معرفی کرد، بلافاصله ذهن من روی روابط تجاری ایران ‏و امارات‌متحده عربی متمرکز شد که چند سال است به مدد تحریم‌های اقتصادی به تدریج رتبه اول شراکت تجاری را از آلمان ‏کشوری اروپایی که بیش از 20 سال شریک اول تجاری ایران محسوب می‌شد، ربوده است. البته منظور سفیر مراودات اقتصادی ‏مجموع 27 کشور عضو اتحادیه اروپا با ایران بود. (والا همان که اشاره کردم رتبه اول از آن امارات است.) مراوداتی یک طرفه ‏در قالب صدور انواع و اقسام کالاهای مصرفی و واسطه‌ای، صنعتی و تکنولوژیک و غیره به ایران! این در حالی است که در مقابل ‏تامین انرژی، به‌ویژه گاز از جمله مهم‌ترین کالاهایی محسوب می‌شود که می‌تواند اروپا را به بازار مصرف خوبی برای ایران تبدیل ‏کند. آرزویی بزرگ در عین حال قابل دسترس و البته مشروط به دیپلماسی موفق ایران. به این خاطر نشست مربوط به سیاست و ‏امنیت انرژی که اروپایی‌ها در اولین روز کاری برای گروه در نظر گرفته بودند، یکی از مهم‌ترین جلسات بود. خاصه آنکه سه ‏کارشناس مجرب انرژی اتحادیه اروپا ساعاتی از وقت خود را به ما اختصاص دادند. هر چند که در پایان حاصلی جز تاسف و ‏حسرت برای من به‌عنوان یک ایرانی نداشت. ‏


‎ ‎چرا؟ آیا به دلیل این که با شرایط جدید، ایران نمی تواند از این فضا وامکانات استفاده کند؟‎ ‎

تاسف بر اینکه ایران به عنوان دومین کشور دارای ذخایر گازی دنیا نه تنها هیچ بهره‌برداری از بازار مصرف اروپا نمی‌کند، بلکه با ‏اعمال سیاست‌های نادرست فرصت‌ها را برای روسیه و قطر به‌عنوان اولین و سومین کشورهای برخوردار از گاز فراهم آورده ‏است. درحال حاضر قطر به مدد گاز پارس‌جنوبی از یک جزیره کم‌اهمیت به دارنده بالاترین درآمد سرانه عالم تبدیل شده است. ‏روسیه، بنا به گفته کارشناسان 60 درصد گاز اروپا را تامین می‌کند. البته همین کارشناسان معتقد بودند از آنجا که رفتارهای روسیه ‏قابل پیش‌بینی نیست، تضمینی هم برای امنیت انرژی اروپا وجود ندارد چون روسیه در زمستان گاز اروپا را به منظور افزایش ‏قیمت دو سه برابری آن به یکباره قطع کرد. بنابراین بحث امنیت انرژی برای اروپایی‌ها کاملا قابل درک است. به همین خاطر هم ‏آنها در حال حاضر به راه‌حل‌های دیگری فکر می کنند، حتی خرید گاز مایع که به دلیل حمل و نقل آن از طریق کشتی‌های ‏مخصوص ‌گران است.‏


‎‎به نظرشما راه حل اروپایی هادر حوزه انرژی چیست؟‎ ‎

‏ اولویت اروپا همچنان انتقال گاز طبیعی (‏CNG‏) از طریق کشیدن خط لوله است، از این رو آنان دو راه‌حل را دنبال می‌کنند که هر ‏دو به طریقی به ایران ارتباط پیدا می‌کند؛ یکی انتقال گاز ترکمنستان که در این صورت باید از ایران و ترکیه عبور کند چون انتقال ‏آن از شمال دریای خزر مسیر خیلی طولانی را در بر می‌گیرد و در عین حال پرهزینه و در حوزه استحفاظی روسیه است. دوم ‏مستقیما گاز ایران خریداری شود. چنانکه چند سال قبل در این رابطه خط لوله‌ای به اسم ناباکو از ایران پیش‌بینی شد تا جایگزین گاز ‏روسیه به اروپا باشد اما هنوز در مرحله حرف باقیمانده است. چرا که از زمان روی کار آمدن احمدی‌نژاد ایران تحت تحریم‌های ‏اعلام شده و نشده شرکت‌های بزرگ گازی دنیا قرار گرفته است. هر چند که در این دوره نیز فرصت‌هایی برای ایران فراهم شد که ‏متاسفانه از آن تنوری برای ملت ایران داغ نشد. ‏


‎ ‎به نظرمی رسد سفرسال گذشته وزیرخارجه سوئد درهمین راستا صورت گرفت.‏‎ ‎

بله و این مهم‌ترین سفر سال گذشته وزیر خارجه سوئد به ایران و ملاقات با احمدی‌نژاد بود تا چاره‌اندیشی اساسی برای آینده ‏انرژی اروپا در پی قطع گاز روسیه و مشکل پیش آمده برای مردم‌شان انجام دهند. این دیدارحتی واکنش هایی را هم در سوئد به ‏دنبال داشت به‌طوری که حتی خانم وزیر به دلیل گذاشتن حجاب اسلامی در هنگام حضور در ایران مورد موأخذه لایه‌های لائیک ‏جامعه‌اش قرار گرفت.‏


‎ ‎به طور کلی اروپایی ها چه موانعی را برسرراه خرید گازایران می بینند؟‎ ‎

کارشناسان انرژی اتحادیه اروپا در نشست مورد اشاره ضمن تاکید بر اینکه ایران بالقوه می‌تواند صادرکننده خوبی برای اروپا در ‏زمینه گاز باشد، به صراحت موانع بر سر راه خرید گاز ایران را به‌رغم نیاز شدید اروپا شامل 1 – ادامه فعالیت هسته‌ای ایران که ‏منجر به وضع تحریم‌های متعدد شده 2–تیره بودن روابط ایران با آمریکا 3 – دخالت ایران در مسائل فلسطین، لبنان، عراق و… و ‏تقویت گروه‌های شبه‌نظامی در این کشورها 4 – عدم رعایت حقوق‌بشر می دانند. جالب این جا بود که چارلز اسر تحلیلگر انرژی ‏به‌عنوان اولین کارشناس وقتی با گفته یکی از اعضای گروه (عضو تحریریه یکی از روزنامه‌های اصولگرا) مبنی بر اینکه انرژی ‏هسته‌ای حق مسلم ایران است، مواجه شد، به جدیت گفت: مسلما همین‌طور است ولی ما معتقدیم این کار باید در آینده آن هم برای ‏مقاصد غیرنظامی صورت گیرد. اکنون غنی‌سازی را متوقف کنید! در قطع روابط خودتان با آمریکا نیز تجدیدنظر نمایید! ‏


‎ ‎کارشناسان اروپایی ایران را درچه شرایطی می بینند؟ شما در مسایل پیش آمده وضعیت ایران واروپا را به ویژه ‏درحوزه انرژی چگونه دیدید؟‎ ‎

این سوال مهمی است، ولی من سعی می کنم تنها به توصیف آنچه گذشته است بپردازم وکمتر دیدگاه های خودم را دراین بحث ‏دخالت دهم. فائوزی بن‌سارسا مشاور انرژی کمیسیون اتحادیه اروپا با تاکید بر وابستگی متقابل ایران و اتحادیه اروپا گفت: ما ‏متمول، شفاف و در عین حال مصرف‌کننده هستیم و در مقابل، شما به عنوان عرضه‌کننده انرژی نیازمند ما. ایران می‌تواند یک نقش ‏مساوی در این رابطه داشته باشد، البته به شرطی که از اصول ما پیروی کند! او ادامه دادکه پیرو موافقتنامه 2002 با دولت قبلی ‏شما (دولت خاتمی) در زمینه انرژی یک نوع همکاری تا 2005 در حال انجام بود که متاسفانه بعضی مسائل و رویدادهای سیاسی از ‏جمله موضوع هسته‌ای ایران این همکاری را متوقف کرد. بن‌سارسا هنگامی که با تکرار گفته همان هم‌گروهی‌مان مبنی بر اینکه شما ‏اعتراف کردید به گاز ایران نیاز دارید، پس چرا حقوق هسته‌ای آن را به رسمیت نمی‌شناسید و شرایطی را به مادیکته می‌کنید؟ گفت: ‏شما می‌توانید گاز خودتان را نگه دارید. گازی که در استخراج آن نیازمند همکاری غرب هستید. ما هم عجله‌ای برای خرید گاز ‏استخراج شده شما نداریم! اروپا مسئله انرژی خود را از روسیه و برخی کشورهای حوزه خزر حل می‌کند. در حال حاضر قطر نیز ‏هفتمین تولیدکننده برای ماست، تا پایان سال میلادی یک پیمان با عراق در زمینه گاز منعقد خواهیم کرد و… بنابراین لزومی ندارد ما ‏خریدار گاز ایران باشیم. سامی‌اندروا دیگر کارشناس انرژی شرکت‌کننده در نشست درخصوص این بحث استناد به یک ضرب‌المثل ‏اروپایی کرد که برای رقص تانگو دو نفر لازم است. او گفت: هر دو طرف شرایط خودشان را دارند. کشور عرضه‌کننده انرژی ‏نمی‌تواند شرایطی را بر طرف مقابلش تحمیل کند که در تولید آن نیز ناتوان و وابسته است. درست است که ایران دومین منابع گازی ‏جهان را دارد ولی ابزار و تکنولوژی لازم را برای استخراج آن ندارد و ضمن آنکه استخراجش مستلزم صرف وقت زیادی است. ‏بنابراین دور میز مذاکرات نباید شعار دهیم که ما دومین منابع گازی را داریم ولی هنوز نوزاد است! این کارشناس انرژی تاکید ‏کردکه موضوع هسته‌ای ایران بازی میان اروپا و آمریکا نیست تا به‌عنوان ابزاری به نفع یکدیگر از آن استفاده کنند. این یک موضوع ‏جدی بین‌المللی است که هم‌اکنون دیگر شورای امنیت سازمان ملل درگیر آن است و اگر ایران در این رابطه رویه‌اش را تغییر ندهد، ‏معلوم نیست آینده چه شود!‏


‎ ‎درارتباط پرونده هسته‌ای موضع اروپایی ها را چگونه ارزیابی می کنید؟ احتمال عقب نشینی درچه حوزه هایی ازناحیه ‏آنان وجود دارد؟‎ ‎

پس از نشست انرژی، هنگام ناهار مباحثی نیز از سوی دستیار ارشد سولانا رئیس کمیسیون سیاست خارجی اتحادیه اروپا ‏درخصوص پرونده هسته‌ای ایران مطرح شد که موید این نکته بود که ظاهرا اتحادیه اروپا حاضر نیست در این موضوع از ‏خواسته‌های خودش عقب‌نشینی کند. این مباحث به نحوی به گروه انعکاس داده شد. به‌رغم تاکیدات آقای کوپر بر تمایل اروپا بر ‏برقراری روابط نزدیک‌تر با ایران، ولی من ذره‌ای نرمش در آینده رفتار اروپایی‌ها مشاهده نمی کردم. کوپربا توجه به نقش مهم ‏ایران در خاورمیانه تاکید می کرد که ایران واروپا هر دو می توانند یکدیگر را ثروتمند‌تر کنندو انرژی موضوعی است که اتحادیه ‏اروپا و ایران منافع مشترک چشمگیری دارند. کوپر می گفت به نفع تهران است که به‌عنوان صادرکننده مستقل، اروپا را به بازار ‏بازی برای ایران تبدیل کند و در عین حال به نفع این اتحادیه است که کاملا به روسیه در مورد گاز وابسته نباشد. ولی کوپر ‏بلافاصله به 630 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده درایران اشاره و سوال کردایران با این مقدار اورانیوم غنی‌شده چکار می‌خواهد بکند؟ ‏و اساسا شما چه اطلاعاتی در مورد غنی‌سازی که در نطنز انجام می‌شود، دارید؟ طبیعتا پاسخ به چنین پرسشی نه در توان اعضای ‏گروه بود نه اساسا ما در موقعیتی قرار داشتیم که به آن پاسخ دهیم. ضمن آنکه به‌زعم من کوپر دنبال دریافت جوابی هم از طرف ما ‏نبود و بیشتر از این طریق مقامات تهران را خطاب گرفته بود. البته پرسش او با واکنش چند نفر از اعضای گروه مواجه شد که ‏برخورد دوگانه با اسرائیل و ایران در موضوع هسته‌ای را مطرح می‌کردند. کوپر به آنها جواب داد: ما دوست داریم خاورمیانه‌ای ‏عاری از سلاح هسته‌ای داشته باشیم و حتی در تمام دنیا وقتی می‌گوییم خاورمیانه، منظور‌مان اسرائیل هم است. اکنون اما مسئله ‏هسته‌ای ایران مطرح است. البته ما فکر نمی‌کنیم که ایران در حال ساخت بمب باشد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم تایید کرده که ‏انحرافی در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران دیده نمی‌شود ولی تاکنون یکسری سوالات آژانس از سوی ایران بی‌پاسخ مانده و یا ‏جواب‌هایی گرفته که پذیرفتن آنها قابل قبول نیست. ‏


‎ ‎آیا کوپربرای ابهام های اتحادیه اروپا ادله ای را مطرح کرد یا تنها به ادعاهایی دراین خصوص بسنده کرد؟‎ ‎

او دو دلیل برای ابهام در این خصوص مطرح کرد: 1 – قرار بود بازرسان آژانس برای بازدید از سایتی در لویزان بروند. یک ‏تاخیر زمانی کوتاه داشتند ولی وقتی به آنجا رفتند، دیدند همه ماشین‌آلات و تجهیزات از آنجا برده شده و به طور کلی دو کیلومتر از ‏خاک لویزان برداشته شده بود. وقتی علت را جویا شدیم، مقام‌های ایرانی گفتند که می‌خواهند پارک بسازند. البته هیچ شاهد و مدرکی ‏از اینکه قرار بود پارکی در آنجا ساخته شود در دست نیست. 2 – دولت ایران نرم‌افزارهایی را خریداری کرده که به‌وسیله آن تاثیر ‏فشار بر آهن سنجیده شود. وقتی آژانس علت خریداری این نرم‌افزارها را پرسید، گفتند می‌خواهیم تاثیر تصادفات ماشین‌ها را بر ‏روی یکدیگر بسنجیم. این در حالی است که هیچ‌کس در جهان از چنین نرم‌افزار گرانی برای سنجش تاثیر تصادفات استفاده نمی‌کند ‏و معمولا در مواقعی به کار گرفته می‌شود که کشوری در حال طراحی سلاح هسته‌ای است. کوپر با بیان اینکه دولت‌ها تمام ‏اطلاعات را در اختیار رسانه‌ها نمی‌گذارند، نتیجه گرفت که مثال‌هایی از این قبیل ما را نگران این مسئله کرده که اگر ایران به ‏قدرت هسته‌ای دست یابد، رقابت هسته‌ای ایجاد می‌شود و عربستان، سوریه و… وارد کار خواهند شد و به یکباره تمام خاورمیانه ‏تبدیل به یک کابوس می‌شود و در این صورت امنیت ایران هم کمتر خواهد شد و نه بیشتر!‏


‎ ‎اماایران وروسیه برسردریافت سوخت هسته ای توافق کرده اند و سازمان انرژی هسته ای هیچگونه انحرافی دربرنامه ‏ایران مشاهده نکرده است؟‎ ‎

جالب این است که مشاور ارشد سولانا به توافق ایران و روسیه برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر برای 10 سال آینده اشاره کرد ‏وهمچنین اینکه اگر ایران همین الان بخواهد برای ساخت نیروگاه‌هایی جدید قرار دادببندد تا این مواد غنی شده را در آن به‌کار ‏گیرد، 20 سال طول می‌کشد و اگر قصد داشته باشد بدون وابستگی خارجی آن را انجام دهد، دست‌کم 50 سال به‌طول می‌انجامد و ‏تازه معلوم نیست موفق می شود یا خیر.البته کوپر توانایی هسته‌ای ایران را مورد تجلیل قرار داد و تاکید کردکه شما نشان دادید از ‏توانایی هسته‌ای زیادی برخوردارید و در آینده اگر کشوری ارسال سوخت به شما را قطع کند، می‌توانید سوخت مورد نیاز خودتان ‏را تامین کنید. بنابراین زمان معقولی است که دولت ایران به برنامه هسته‌ای خود نگاهی دوباره انداخته و بگوید که ما توانایی ‏خودمان را نشان دادیم و حالا چرا به گفت‌وگوها بر نگردیم و با طرف مقابل توافقی انجام ندهیم! خاصه آنکه ایران می‌تواند تحت ‏پوشش قانون ‏NPT‏ از انرژی هسته‌ای برخوردار شود.‏


‎ ‎ولی این اروپایی ها بودند که ناگهان درآستانه انتخابات نهم ریاست جمهوری رابطه را قطع کردند؟‎ ‎

من همین موضوع را از زاویه ای دیگر با کوپر مطرح کردم.از او پرسیدم: اگر اصرار دارید که ایران فعالیت غنی‌سازی خود را به ‏حالت تعلیق در آورد پس چرا در سال 2005 یکی، دو ماه مانده به دور نهم انتخابات ریاست‌جمهوری ایران مذاکرات را یکباره ‏متوقف کردید و حال آنکه با دولت آقای خاتمی روی چهار محور توافق صورت گرفته بود؟ اما دستیار ارشد سولانا مدعی شد این ‏ایران بود که پایبند به توافقات نماند و بار دیگر تاسیسات اصفهان را به کار انداخت و بعد هم اقدام به راه‌اندازی تاسیسات غنی‌سازی ‏در نطنز کرد. حال آنکه براساس اطلاعات دریافتی و موثق من اطمینان داشتم این ادعا منطبق با واقعیت نبود. البته کوپر در ادامه ‏نظر خود را کمی اصلاح کرد و گفت: هر دو طرف اشکالاتی داشتند و شاید اروپایی‌ها هم باید کار بیشتری انجام می‌دادند تا یک ‏راه‌حل طولانی‌مدت و با ثبات‌تری برای برنامه هسته‌ای ایران پیدا می‌کردند. ‏


‎ ‎پس دراین جا می توان گفت که یک کارشناس اروپایی به ضعف اروپا دراین باره اشاره کرده است ولی این نمی تواند به ‏صورت دوجانبه میان ایران وآمریکا ختم شود. آمریکا در مواضع کوپر چه جایگاهی داشت؟‏‎ ‎

کوپرتاکید می کرد که مجبوریم آمریکا را هم در این مسئله وارد کنیم. ضروری است که آمریکا در روابط خودش با ایران تجدیدنظر ‏کند و شما هم در مقابل از رابطه بهتر با آمریکا سود ببرید. او متقاعد شدن آمریکایی‌ها برای پیوستن به اتحادیه اروپا در مورد حل ‏مسئله هسته‌ای ایران از راه گفت‌وگو را فرصت خوبی برای دو طرف توصیف کرد ولی در عین حال یادآور شد که اگر توافقی میان ‏ایران و آمریکا انجام نشود، تحریم‌ها علیه ایران بیشتر خواهد شد و حتی ممکن است به تهدید نظامی علیه ایران منجر شود. کوپر در ‏پایان گفت: من نمی‌خواهم تهدید کنم ولی اینها واقعیت‌هایی است که ما را نگران می‌کند. ما تمایل داریم روابط سازنده‌ای میان ایران ‏و اتحادیه اروپا و آمریکا برقرار شود و البته تحقق این امر نیازمند آن است که هر دو طرف از خود انعطاف‌پذیری بیشتری نشان ‏دهند. ‏