حقوق بشر، حقوق بشر است

نویسنده

zeinali.jpg

از مواهب روی کار آمدن دولت نهم که هر از چندگاهی نصیب ملت ایران می شود ، نظریات ، سخنان ، و موضع گیریهای برخی مسوولان است که شنیدن برخی از آنها واقعاً انسان را به فکر فرو می برد ، به طوری که شخص تصمیم به یک مکاشفه طولانی می گیرد تا عمق سخن را دریابد .برای روشن شدن موضوع به این خبر توجه کنید :

منوچهر متکی - وزیر امور خارجه – در کنفرانس خبری مشترک با همتای کوبایی خود پس از اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران گفت : “ معیارهای دوگانه حقوق بشر باید اصلاح شود ” .[اعتماد15/6/86] خبر فوق چنین ادامه می یابد که :به گفته وزیر امورخارجه “ احترام به تنوع فرهنگی و پیداکردن نسبت بین فرهنگ ها و حقوق بشر حلقه مفقوده ای است که این اجلاس به دنبال آن است”.

نکته ای که وزیر امور خارجه ابتدا به آن اشاره می کند این است که معیارهای حقوق بشر ، معیارهای جهان شمول و یگانه ای هستند. معیارهایی که فارغ از رنگ ، جنسیت و تعلق به هر فرهنگ و اجتماع و پایگاه طبقاطی در مورد هر فردی مصداق پیدا می کند . معیارهایی که آنچنان عامند که به راحتی نمی توان کسی را مستثنی کرد.در واقع به نوعی معیارهای اساسی و پایه ای اند.وی سپس کشورها ، نهادها ، و بازیگرانی را که این گزاره را نادیده می گیرند از این کار برحذر می دارد و به آنان هشدار می دهد.تا اینجای قضیه جای بسی سپاسگزاری از ایشان است که این گونه مشتاقانه برای حقوق بشر و معیارهای آن که در معرض خطرند دل می سوزاند! اما دو نکته قابل تأمل در این میان وجود دارد که تناقض گفتاری ایشان و بسیاری از مسوولان و افرادی را که به ظاهر در پی احقاق حقوق اساسی انسانند را برملا می سازد و نشان می دهد که نگاهشان به مقوله ای چون حقوق بشر تا چه میزان سطحی و ابزاری است .

1)در عرصه سیاست بین الملل و حتی افکار عمومی جهانی ، وزیر امور خارجه هر کشوری نیز نمادی است از آن کشور و مردمان آن در یک برهه خاص و سخنان و موضع گیریهای آن شخص به نوعی تفکر غالب و یا بهتر بگوییم تفکر حاکم را مشخص می سازد. این که آقای متکی چنین سخنانی را بیان می دارد در ظاهر امر نشان می دهد که در سطح حاکمیت چنین نگرشی حاکم است و اکثریت دارد.اما آیا به واقع این گونه است؟خوب بود ایشان در کنار چنین سخن پراکنی هایی به این پرسش ها نیز پاسخ می دادند:آیا فقط دیگرانند که باید از معیارهای دوگانه و یا حتی چندگانه حقوق بشری پرهیز کنند؟اگر جواب منفی است آیا در داخل نیز این گونه است؟آیا نه این است که هر روز در اظهارات مسوولان اعتراضاتی نسبت به عملکرد آمریکایی ها در نقض حقوق زندانیان و مظنونین تروریستی است اما در زندانهای ایران زندانیان سیاسی از حقوق متعارف و قانونی خود محرومند؟کسانی که هر روز به نیروهای امنیتی اسراییلی و غربی در سرکوب تظاهر کنندگان کشورهایشان خرده می گیرند آیا نسبت به برخوردهای خشن پلیس و نیروهای امنیتی در تجمعات قانونی داخل کشور نیز اعتراض می کنند؟ آیا اینها و نظایر آن برخورد دوگانه با معیارهای حقوق بشر نیست؟

2) قسمت جالب قضیه اینجاست که وی در ادامه اظهارات خود نقیض سخنان خود را نیز بر زبان می راند و به تنوع فرهنگی و پیدا کردن نسبت آن با حقوق بشر اشاره می کند و به نوعی بحث نسبی گرایی و وجود معیارهای چندگانه را پیش می کشد. و از آن جالب تر تشکر او از اعضای جنبش عدم تعهد برای حمایت از تشکیل مرکز حقوق بشر و تنوع فرهنگی بود! بهتر است ایشان و امثال ایشان تکلیف خود را با مقوله حساسی چون حقوق بشر مشخص کنند و توضیح دهند که بالاخره این مقوله امری است نسبی یا یگانه و جهان شمول؟

حقوق بشر مقوله ای است که بنیان آن بر اخلاق و بخوصوص گزاره “ آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران هم مپسند ” استوار است.بیاد می آوریم که در سراسر دوران مدرسه کتابهای دینی و اندیشه اسلامی ملهم از این نظریه بودند که اخلاق مقوله ای جهانشمول است و آگاهی از چند و چون آن نیز نزد ماست و نتیجه می گرفتند که اخلاقیات جوامع غربی چون با ما نمی سازد پس فاسد و منحط است. حال چگونه است که برخی وقتی به حقوق بشر و حواشی آن می رسند نظرشان تغییر کرده و نسبی گرا می شوند؟این تناقض در گفتار و رفتار چگونه توجیه می شود؟

به هرحال آنچه مسلم است این است که مهمترین دستاورد دنیای مدرن مقوله ای به نام حقوق بشر است با معیارهای جهانشمول آن.معیارهایی که بر بنیان تفکرو خرد مدرن و اخلاقیات ملهم از آن شکل گرفته اند.وظیفه انسان مدرن نیز پاسداری و گسترش این دستاورد عظیم انسانی است.و نیز هرگونه سوء تعبیر و استفاده ابزاری از آن محکوم است.چه در خارج از ایرانزمین و چه در داخل آن!معیارهای آن نیز نباید به بهانه فرهنگ گرایی و نسبی گرایی از منطقه ای به منطقه دچار تغییر گردند.چه در این صورت هر کاری مجاز خواهد بود ودیگر تنها بجز نامی از “حقوق بشر ” باقی نمی ماند.

منبع:ادوار نیوز