نوح پیامبر در قابی تازه

نویسنده

» مروری بر فیلم "نوح"

سینمای جهان/ فیلم روز – محمود واعظی: از اولین سال‌های سینما، فیلم‌هایی برگرفته از کتب مقدس مذهبی، در میان کلاسیک‌ها جای گرفته‌اند و تا به امروز، فیلم‌های مختلفی در قاب‌های مختلف داستانی، ساخته شده‌ است. یکی از سوژه‌های دوست‌داشتنی برای فیلم‌های سینمایی یا آثار تلویزیونی و هم‌چنین تئاتری، داستان نوح است.

پیامبری که در عصر او، خدا از مردم خسته شد و تصمیم گرفت تا زمین را به آب بشورد و نسل کافرها را از پاک کند. نوح یک کشتی ساخت و انسان مومن و جانور را در کنار هم جمع کرد و در زمانی که آب‌های آسمان و زمین، همه جایی را پر ساخته بودند، او مردمانی را نجات داد.

این اسطوره سینمایی، امسال در روایتی از دارن آرونوفسکی به روی پرده‌های نقره‌ای سینما رفته است. او پیش از این با فیلم‌هایی مانند “مرثیه‌ای بر یک رویا“، “عدد پی” و “قوی سیاه” خوش درخشیده بود. فیلم‌هایی که هر کدام تحسینی گسترده را شاهد بوده‌اند و او را به جایگاه یکی از چهره‌های سینمای امروز رسانده‌اند.

در روایت آرونوفسکی از نوح، راسل کرو نقش پیامبر را بازی می‌کند. جنیفر کانِلی و آنتونی هاپکینز هم دیگر نقش‌های اصلی فیلم را بازی می‌کنند. فیلم با بودجه‌ای ۱۲۵ میلیون دلاری ساخته شده است و فقط در امریکای شمالی، با فروشی ۱۰۵ میلیون دلاری و در مجموع ۳۲۵ میلیون دلار فروش جهانی، در فهرست فیلم‌های پرفروش سال قرار گرفته است.

 

از جوانی تا کهنسالی

نوح در جوانی پیامبر آغاز می‌شود. او شاهد قتل پدرش است. سال‌ها می‌گذرد و او هم‌اکنون همراه همسرش و سه پسرش زندگی می‌کند. کارگردان فیلم همراه با آری هندل فیلمنامه را نوشته‌اند و تصمیم گرفته‌اند روایت مطرح شده در کتاب مقدس را مبنای کار خود قرار بدهند اما فیلم را بر اساس روایتی که دوست دارند، پیش ببرند. پس همه‌ جا مطرح شده است که فیلم، تنها بر مبنای زندگی پیامبر نوشته شده است.

فیلم در روایتی آمیخته در وهم و واقعیت جلو می‌رود. از یک سو، نوح رویای طوفانی هولناک می‌بیند و از سویی دیگر، شاهد بی‌رحمی مردمان زمانه‌اش است. در سفری به دیدار پدربزرگ، او شاهد جنازه کشتگان است و در میان آنها، دختری زنده مانده است (با بازی اِما واتسون) و دختر، همراه نوح و خانواده‌اش می‌شود.

نوح و خانواده‌اش عاقبت از دست مردمان زمانه فراری می‌شوند و سراغ فرشتگان سقوط کرده می‌روند، مشهور به “ناظرها” می‌روند که به مردمان زمین کمک می‌کنند، چون مردمان زمین هم از بهشت خدا رانده شده‌اند. پدربزرگ، بذری از بهشت به نوح می‌دهد. این بذر در ثانیه‌ای تبدیل به جنگلی انبوه می‌شود. از دل همین جنگل است که نوح و خانواده‌اش، چوب کافی برای ساخت کشتی نوح جمع می‌کنند. همین که کشتی آماده می‌شود،‌ گونه‌های مختلف جانوری سراغ کشتی می‌آیند، داخل می‌شوند و به خواب فرو می‌روند.

 

داستانی در جلوه‌های ویژه

نوح روایتی است متکی بر جلوه‌های ویژه. به فرمت‌های مختلف، در سالن‌های سه‌بعدی یا آی‌مکس، فیلم را عرضه کرده‌اند و نور و تصویر، هیجانی گسترده به روایتی آشنا بخشیده است. حضور کارگردانی مشهور در کنار چهره‌های مطرح هالیوود، کمک کرده است تا فیلم سریع تبدیل به یک فیلم محبوب شود. فروش خوبی داشته باشد و موفق از گیشه بیرون بیاید.

هرچند روایت فیلم را همگان نپسندیده‌اند. فیلم تا میانه خود، خوب پیش می‌رود اما بعد از آن، بیشتر متکی به تصویرهاست تا روایتی ویژه و متمایز. فیلم آنچنان درگیر جلوه‌های ویژه است که هیچ حیوان واقعی در آن وجود ندارد و تقریباً تمامی تصویرسازی‌های فیلم، متکی از استفاده از فن‌آوری‌های رایانه‌ای هستند. برخی این را مثبت می‌شمارند و برخی منفی.

سینما، بحث سلیقه است مانند هر هنر برجسته دیگری، ولی وقتی بحث روایتی آشنا و قدیمی باشد، این سلیقه متکی بر خواسته‌های مذهبی و فردی افراد می‌شود و افراد مختلف، فارق از مقوله کیفیت، به اثر می‌نگرند. مخصوصاً که بحث مذهب در پیش باشد و همین باعث می‌شود تا افراد، نگران باشند مبادا آسیبی به تصویر مقدس آنان از گذشته، وارد شود.

 

صدای مخالف

فیلم با توجه به جایگاه روایتی خود در مذهب‌هایی مانند اسلام، مسیحیت و یهودیت، موافق‌ها و مخالف‌های خودش را داشت. هم در دنیای مسیحیت و هم اسلام و هم در مسیحیت، چهره‌های مختلفی به فیلم حمله کردند و خواستار توقف نمایش آن شدند. دانشگاه الازهر رسماً مخالف عرضه فیلم بود و عوامل سازنده و پخش کننده فیلم را گناهکار خواند و گفت “هر کس چنین فیلم‌هایی را تماشا کند، گناهکار است و خداوند از کسانی که چنین فیلم‌هایی را می‌سازند یا به نمایش در می‌آورند، انتقام خواهد گرفت.”

کمپانی پارامونت پیکچرز، نگران از بازخورد فیلم، نسخه‌های مختلفی از فیلم را برای تماشاگرهای مسیحی پخش کرد و درنهایت نتوانستند نظر مساعد هیچ کدام از گروه‌های مسیحی را کامل جذب فیلم کنند. هر کسی انتقاد خود را داشت و این کار را برای کمپانی سخت ساخت.

مجید مجیدی کارگردان فیلم “محمد” می‌گوید: “وقتی نوح را تماشا می‌کردم، واقعاً بدنم می‌لرزید. واقعاً این چه قرائتی از پیامبر خداست؟ به قدری سخیف، نگاه سطحی و مبتذل به این پدیده بزرگ شده بود که آدم تأسف می‌خورد و این از غفلت جهان اسلام و غفلت رسانه‌های رادیو و تلویزیون خودمان است.”

هرچند همان‌طور که امیر گنجوی می‌گوید، نباید فیلم را از دیدگاه مذهبی تماشا کرد و “اما اگر با انگیزه تماشای یک فیلم بلاک باستر هالیوودی به سراغِ فیلمِ نوح بروید از تماشای چنین کاری لذت خواهید برد. نوح یک اکشن هیجان‌برانگیز است: نوح… بیش از آنکه شبیه پیامبرانِ صلح دوست پاره‌ای از فیلم‌های سابق هالیوود باشد، به ماکسیموس گلادیاتوری شباهت دارد که در دنیایی شبیه ارباب حلقه‌ها زندگی می‌کند. او با موجوداتِ عجیب و غریبی که شبیه ماشین‌های فیلم ترانسوفرماتور هستند همجوار است.”

 

بازسازیِ‌ امروزی گذشته‌ها

نوح را می‌توان نسخه‌ای امروزی، از نگاه هنر معاصر به گذشته دانست تا اینکه تصویری از گذشته باشد، به امروز ارث رسیده باشد. کارگردان در فیلم خود، سعی می‌کند تا تماشاگر را راضی نگاه دارد. او دنبال این نیست تا وفادارِ تصویر دیگران باشد، می‌خواهد ذهن آشنای مخاطب به داستانی قدیمی را به سمت لذتی از تماشای یک فیلم هیجان‌انگیز سوق بدهد.

هرچند فیلم برای مخاطب امروزی هیجان‌انگیز است، چون به آنها دنیایی خیالی هدیه می‌دهد. در این دنیای خیالی، می‌توان تمامی زشتی‌های جهان امروز را شست و پاکیزه و آراسته، به دنیایی تازه پا نهاد. دنیایی که بکر است و امکان زندگانی را در قابی جدید به شما می‌دهد. شما دیگر می‌توانید هرچه می‌خواهید بکنید و خیال‌تان راحت باشد در امان هستید.

دنیای امروز، انسان معاصر را تنها و بی‌پناه ساخته است، نوح برای چندین دقیقه، به شما امکان می‌دهد خیال‌ کنید این دنیا را تغییر می‌دهید. هرچند صدای مخالف مذهب‌های مختلف بر فیلم حاکم است، اما این چیزی از ویژگی‌های فیلم کم نمی‌کند. اگر به‌دنبال هیجان هستید، به تماشای نوح بنشیند اما متعصب نباشید، به فیلم مانند یک فیلم نگاه کنید و از آن لذتی کامل ببرید.