اخلاق و خرافات

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

محمدعلی موحدی کرمانی٬ امام جمعه عبور موقت تهران با حضور در جلسه علنی مجلس، به نمایندگان درس اخلاق داد. اتفاقا خیلی هم کار خوبی کرده.از این لیاخوف گور به گور شده که خبری نیست. دست کم این آقای موحدی کرمانی برود یک کمی اخلاق یاد این کلم و هویج های موجود درمجلس بدهد، یک استفاده ای هم از این ساختمان مجلس بشود. بالاخره فصل کاشت هم که گذشت، لااقل اخلاق یادشان بدهد، به درد آخرت شان بخورد. همین که هزار بار گفته ایم الدنیا مزرعه الآخره، حالا در این وضع اقتصادی نشد که چند تن کلم و هویج از زمین مجلس گیرمان بیاید، حداقل چهار کلمه اخلاق یاد بگیرند که اگر فردا چهار تا آدم تصادفا گذارشان به مجلس افتاد تا یک سلامی بدهند، ناخن شان کوتاه باشد، هی مثل محسنی اژه ای گازنگیرند و یا مثل کوهکن با سنگ به خبرنگار حمله نکنند و مثل کوچک زاده پاچه مخالفانشان را نگیرند، بالاخره جوری باشند که آدم بتواند جلوی مردم درشان بیاورد.

هر چیزی یک روزی به درد می خورد. حالا در این دنیا هم به دردشان نخورد، آن دنیا به دردشان می خورد. مخصوصا به درد این روح الله حسینیان خیلی می خورد. خصوصا اینکه قبلا قاتل بوده، حالا هم که فاسق شده، اصلا به قیافه اش نمی آمد، یعنی محض رضای خدا یک استاد اخلاق و یک چهره اصولگرای اخلاق گرای ضد غرب در این جمهوری اسلامی پیدا نشد که وقتی لاستیک اش را باد می کنی و می اندازی توی ظرف آب از ۹۶ جایش باد بیرون ندهد. با این حرف هایی که الآن می گویند ظاهرا در دوره فلاحیان و سعید امامی هیات مدیره پلی بوی وزارت اطلاعات ایران را اداره می کرده. فقط به جای خرگوش از آرم گاو استفاده می کردند.

البته خودمانیم این حسینیان هم آمادگیش بالا رفته. اصلا می شود به عنوان نمونه آزمایشگاهی در کلاس های اخلاق ازش استفاده کرد. من بلانسبت اگر جای این آقای موحدی بودم، روح الله را می نشاندم ردیف اول. این قدر اخلاق یادش می دادم که از همه جایش اخلاق بزند بیرون، بعد هم می دادمش دست قدرت الله علیخانی، با هم تقویتی کار کنند. هم برای اینکه قدرتش زیاد است، می تواند با یکی از همان دسته بیل هایی که با ارز دولتی وارد کرده اند، طوری بزند به کمرش که دیگر هوس راه اندازی و بهره برداری از نیروگاه هسته ای اش در توسعه اخلاقی فرهنگی کشور نکند. هم برای اینکه نماینده قزوین است، به روش های تربیتی مناسب تسلط بیشتری دارد.

این طوری که من شنیده ام آقای موحدی از نمایندگان خواسته فعلا برای ریشه‌کن کردن خرافات تلاش کنند. خب البته این هم خیلی خوب است. ولی به نظرم بهتر بود اگر قرار است در مورد خرافات و این چیز ها حرف بزند، هیات دولت را هم دعوت کند. بالاخره هر چه باشد هیات دولت مستحق تر است.از هر سه نفری که عضو هیات دولت هستند، چهارنفرشان بالاخره با یک رمالی، فالگیری، جن گیری، چیزی یا یک عالم به جفر و اسطرلاب در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم هستند. اصلا بهتر بود این آقای موحدی خودش مستقیم به جای بهارستان می رفت ایستگاه پاستور پیاده می شد. در هیات دولت هم که همیشه خدا یک صندلی خالی وسطش هست، آمادگی مهمان دارند.

حالا درست است خیلی منتظرش نیستند، ولی بالاخره مهمان حبیب الله عسگراولادی خداست. چه چهارشنبه بیاید، چه جمعه.بگذریم. حالا که آقای موحدی رفته است مجلس و در ابتدای جلسه هم گفته: در کشور ما بعد از سی و چند سال انقلاب و زنده شدن عقول، ‌برخی خرافات به چشم می‌خورد. بعد هم یکی از این خرافات را مراسم چهارشنبه‌سوری دانسته و از اینکه مقام‌های جمهوری اسلامی برای ریشه‌کن کردن این مراسم اقدام جدی نمی‌کنند٬ انتقاد کرده. من البته نمی فهمم، هر ماه ۳۰۰ تا امام زمان می روند زندان اوین، این آقایان به جای اینکه فکری به حال تولید انبوه امام زمان و کنترل کیفیت آن بکنند، گیر داده اند به چهارشنبه سوری که سه هزار سال است در این مملکت ساری و جاری است. یکی هم نیست به آقای موحدی کرمانی بگوید که اگر مبارزه با نوروز و چهارشنبه سوری فایده داشت، بالاخره بعد از سی سال باید اثری از آن ظاهر می شد.

این آقای قرائتی سی و پنج سال قبل رفت به صدا و سیما تا درس هایی از قرآن یاد مردم بدهد. بعد از سی و پنج سال اگر از یک نفر بپرسید یک جمله از قرائتی نمی تواند نقل کند، ولی حداقل ده هزار نفر هستند که ادای او را در می آورند. خودش هم اگر منبر برود بعد از سی و پنج سال اصلا کسی نمی فهمد چه گفته. حتی اگر پشت رادیو هم حرف بزند کسی متوجه منظورش نمی شود. در حالی که همین آقای قرائتی اگر کت و شلوار بپوشد و مجری یک برنامه مسابقه هفتگی علمی یا ورزشی شود مطمئنا موفق می شود. بیخودی نبود که مارشال مک لوهان این همه اصرار داشت که اثبات کند رسانه پیام است. حالا هی زور بزن با ذهن ۳۰۰ سال قبل سعی کن از تکنولوژی و روابط مدرن استفاده کن. نمی شود، نمی شود، نمی شود.