اپوزیسیون شناسی تفصیلی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

پوزیسیون(‏Posission‏):‏‎ ‎وضع موجود. مجموعه کسانی که تصمیم دارند حکومت و دولت را ‏حفظ کنند، اما کارهایی که می کنند خلاف آن را نشان می دهد. مقامات. وزرایی که هنوز ‏استعفای شان اعلام نشده است. آنها. اینا. با واژه هایی مانند “ پدرسوخته ها”، “ دزدها”، “ ‏زورگوها” و “ این دیوونه ها” هم توصیف می شوند. گروهی از مدیران کشور که از ماشین و ‏خانه دولتی استفاده می کنند و باعث افزایش قیمت خانه و ماشین مردم می شوند. حضرات. ‏‏”آقایان. “ برای توصیف این گروه گاهی از واژه های کشدار استفاده می شود.” حشرات ‏الارض”. ‏

ابوالقاسم حالت در این باب گفته است:‏

اینقدر مگوی از گزند حشرات

شاید که نصیب خلق گردد خطرات

چون دفع گزند حشرات آسان است

سخت است رهایی از گزند حضرات

‎ ‎اپوزیسیون(‏Oposission‏): مخالف. کسی که وضع موجود را قبول ندارد. گروه نمایندگان یا ‏افراد مخالف با سیاست دولت در یک جامعه. تعدادی از مخالفان دولت که فکر می کنند دارند ‏با آن مبارزه می کنند. گروهی از مخالفان دولت که ترجیح می دهند به جای مخالفت با دولت ‏فعلی با دولت قبلی یا دولت بعدی مبارزه کنند. مردم. بقیه. کسانی که رسما داخل رئیس جمهور ‏و مقامات عالی تر حکومت نیستند. ‏

اپوزیسیون خارج از کشور(‏Outside Oposission‏): گروهی از مخالفان حکومت که بیرون ‏کشور زندگی می کنند و تفریح آخر هفته شان سیاسی است. برگزار کننده مجالس تفریح و ‏عزاداری بیرون کشور. نوعی جوان که در جوانی مخالف حکومت بوده و حالا هم فکر می ‏کند مخالف است. کسانی که در پاریس راه می روند ولی به خرم آباد فکر می کنند. نشانه های ‏اولیه: “ داشتن لهجه غلیظ، سبیل، پرش زیر چشم، قدرت واکنش عصبی سریع دارند، خودشان ‏قورمه سبزی می خورند، اما به بچه های شان استیک می دهند.” انواع: خیلی رادیکال ‏‏(فارسی بلد نیستند)، رادیکال (بچه های شان فارسی بلد نیستند)، طرفدار براندازی (به جای ‏تفریح در ایران به کوبا و مراکش و دبی می روند)، چپ طرفدار نافرمانی مدنی(هر سه ماه ‏یک میهمان ایرانی دارند)، چپ معتدل( همسر یا دخترشان هر شش ماه ایران می رود)، ‏اصلاح طلب غیرحکومتی (یواشکی به ایران می روند و برمی گردند.) اصلاح طلب (تصمیم ‏دارند به ایران برگردند ولی بلیط پیدا نمی کنند.) طرفدار حمله آمریکا (هر شش ماه یک بار ‏به ایران می روند) سیاستمداران معتدل (مدتهاست کسی اسم شان را نشنیده است.) ‏

‏ ‏

پوپولیسیون(‏Popolission‏): گروهی از نیروهای سیاسی درون حکومت یا بیرون حکومت ‏که وقتی در مورد زن شان حرف می زنند یواش حرف می زنند ولی وقتی درباره سیاست ‏حرف می زنند فریاد می کشند. عوام زده ای که امیدوار است عموم مردم جزو عوام باشند. ‏علاقمند به سخنرانی. سیاستمداری که معمولا انسان ها را بصورت دسته جمعی می بیند. ‏گروهی از مقامات حکومتی که فرض می کنند مردم احمق اند و هر چیزی که آنها می گویند ‏باور می کنند. روش های کار: “ سفر شهرستانی، سخنرانی، دائم الملاقات، پرکاری، داستان ‏گویی، هر کاری را دوست دارند مثل جنگ انجام دهند جز جنگ.” وسایل مورد علاقه: ‏دوربین، میکروفون، بلندگو، دوربین، آینه، لباس، هواپیما، دوربین، بلیط، عینک، پرچم، کیف، ‏محافظ، بچه کوچک برای بغل کردن. شیوه حرف زدن در میان جمع: حرکات شدید دست، ‏داستان گویی، بالا و پائین بردن صدا، تهدید کردن کسانی که نیستند، ابراز ارادت نسبت به ‏کسانی که هستند، حرف نزدن در مورد رئیس، تهدید کردن مرئوس.‏

‏ ‏

کاپوزیسیون(‏Capusission‏): کاپو: رئیس، بزرگ، آقا، بلندمرتبه، پیشوا، رئیس یک مشت ‏گرفتار. نوعی از حکومت یا جریان سیاسی که از طریق رئیس تصمیم می گیرند. نوع ‏حکومتی: در این نوع پوزیسیون حکومت از طریق رئیس بزرگ به روسای کوچک تر دستور ‏می دهد که بقیه را اداره کنند. نوع هنوز به حکومت نرسیده: گروهی که رئیس دارند، نایب ‏رئیس هم دارند، فقط مردم ندارند. ‏

توپوزیسیون(‏Topoz-ission‏): توپوز: وسیله ای مانند چماق و گرز. در این وضعیت افرادی ‏که چماق دارند افرادی را که چماق ندارند، قانع می کنند که چون دردش زیاد است، بنابراین ‏قابل قبول است. نوعی دولت یا حکومت که از طریق فشار دادن رضایت مردم را جلب می ‏کنند و وقتی زورشان تمام شد فشار داده می شوند. حکومتی که عقل ندارد ولی زور دارد. نوع ‏غیرحکومتی: همه گروههایی که قبلا دولت داشتند یا زور داشتند ولی الآن منتظرند تا دولت و ‏زور را دوباره به دست بیاورند.‏

بی پوزیسیون(‏Bi-posission‏): گروهی از مردم که نه از وضع موجود خوششان می آید و نه ‏از کسانی که می خواهند آن را تغییر دهند. مردم عادی قبل از مواجه شدن با دوربین ‏تلویزیون. امت شهیدپرور. نخودی ها. گروهی از آدمها که شکل شان براساس وضع بعدی ‏تغییر می کند و قبلا شبیه وضع قبلی بودند. کسانی که منتظرند اتفاقی بیفتد ولی از هیچ اتفاقی ‏خوششان نمی آید. ‏

پفیوزیسیون(‏Pofuse-ission‏): گروهی از نیروهای اجتماعی یا افراد یا گروههای سیاسی که ‏از طریق فروش خود یا دیگران درآمد کسب می کنند. سابقه قبلی: عضو سابق حکومت، ‏روشنفکر سابق، قهرمان سابق، سیاستمدار سابق، وبلاگ نویس سابق. در اثر بحران مالی و ‏تغییرات سریع سیاسی تسریع می شود. روش کار: افشاگری، اغواگری، غوغاگری. این دوره ‏معمولا دوران گذار است و در آن اپوزیسیون در اثر پفیوزیسیون به پوزیسیون تبدیل می شود ‏و بالعکس.‏

نوپوزیسیون(‏No-posission‏): نوعی اپوزیسیون که هیچ پوزیسیون یا اپوزیسیونی را قبول ‏ندارد و امیدوار است هر نیروی عضو اپوزیسیون یا پوزیسیون او را قبول داشته باشد.‏

شوپوزیسیون(‏Show-posission‏): نوعی اپوزیسیون که در حال نشان دادن مخالفت خود با ‏وضع موجود است. او امیدوار است همه او را ببینند، ولی کسی قضیه را جدی نگیرد. محل ‏رشد این موجود معمولا در میان جمعیت و روی صحنه یا در حال اعتراض یا در هنگام ‏انتخابات است. شوپوزیسیون معمولا پس از مدتی نمایش از صحنه خارج شده و تا مدتی دیده ‏نمی شود. ‏

پی پی زیسیون(‏Pipi-sission‏): نوعی از مقامات، مدیران عالی اجرایی، رئیس جمهور، ‏نخست وزیر که از طریق تولید سریع و انبوه پی پی وضع خود را تثبیت و وضع خراب را با ‏ادامه آن برای دیگران قابل قبول می کنند. روش کار: نمایش وضع کنونی به عنوان بهترین ‏وضع، تغییر سلیقه جمعی از طریق قهوه ای کردن کل جامعه. تبدیل تولید اندک به تولید انبوه.‏