پوزیسیون(Posission): وضع موجود. مجموعه کسانی که تصمیم دارند حکومت و دولت را حفظ کنند، اما کارهایی که می کنند خلاف آن را نشان می دهد. مقامات. وزرایی که هنوز استعفای شان اعلام نشده است. آنها. اینا. با واژه هایی مانند “ پدرسوخته ها”، “ دزدها”، “ زورگوها” و “ این دیوونه ها” هم توصیف می شوند. گروهی از مدیران کشور که از ماشین و خانه دولتی استفاده می کنند و باعث افزایش قیمت خانه و ماشین مردم می شوند. حضرات. ”آقایان. “ برای توصیف این گروه گاهی از واژه های کشدار استفاده می شود.” حشرات الارض”.
ابوالقاسم حالت در این باب گفته است:
اینقدر مگوی از گزند حشرات
شاید که نصیب خلق گردد خطرات
چون دفع گزند حشرات آسان است
سخت است رهایی از گزند حضرات
اپوزیسیون(Oposission): مخالف. کسی که وضع موجود را قبول ندارد. گروه نمایندگان یا افراد مخالف با سیاست دولت در یک جامعه. تعدادی از مخالفان دولت که فکر می کنند دارند با آن مبارزه می کنند. گروهی از مخالفان دولت که ترجیح می دهند به جای مخالفت با دولت فعلی با دولت قبلی یا دولت بعدی مبارزه کنند. مردم. بقیه. کسانی که رسما داخل رئیس جمهور و مقامات عالی تر حکومت نیستند.
اپوزیسیون خارج از کشور(Outside Oposission): گروهی از مخالفان حکومت که بیرون کشور زندگی می کنند و تفریح آخر هفته شان سیاسی است. برگزار کننده مجالس تفریح و عزاداری بیرون کشور. نوعی جوان که در جوانی مخالف حکومت بوده و حالا هم فکر می کند مخالف است. کسانی که در پاریس راه می روند ولی به خرم آباد فکر می کنند. نشانه های اولیه: “ داشتن لهجه غلیظ، سبیل، پرش زیر چشم، قدرت واکنش عصبی سریع دارند، خودشان قورمه سبزی می خورند، اما به بچه های شان استیک می دهند.” انواع: خیلی رادیکال (فارسی بلد نیستند)، رادیکال (بچه های شان فارسی بلد نیستند)، طرفدار براندازی (به جای تفریح در ایران به کوبا و مراکش و دبی می روند)، چپ طرفدار نافرمانی مدنی(هر سه ماه یک میهمان ایرانی دارند)، چپ معتدل( همسر یا دخترشان هر شش ماه ایران می رود)، اصلاح طلب غیرحکومتی (یواشکی به ایران می روند و برمی گردند.) اصلاح طلب (تصمیم دارند به ایران برگردند ولی بلیط پیدا نمی کنند.) طرفدار حمله آمریکا (هر شش ماه یک بار به ایران می روند) سیاستمداران معتدل (مدتهاست کسی اسم شان را نشنیده است.)
پوپولیسیون(Popolission): گروهی از نیروهای سیاسی درون حکومت یا بیرون حکومت که وقتی در مورد زن شان حرف می زنند یواش حرف می زنند ولی وقتی درباره سیاست حرف می زنند فریاد می کشند. عوام زده ای که امیدوار است عموم مردم جزو عوام باشند. علاقمند به سخنرانی. سیاستمداری که معمولا انسان ها را بصورت دسته جمعی می بیند. گروهی از مقامات حکومتی که فرض می کنند مردم احمق اند و هر چیزی که آنها می گویند باور می کنند. روش های کار: “ سفر شهرستانی، سخنرانی، دائم الملاقات، پرکاری، داستان گویی، هر کاری را دوست دارند مثل جنگ انجام دهند جز جنگ.” وسایل مورد علاقه: دوربین، میکروفون، بلندگو، دوربین، آینه، لباس، هواپیما، دوربین، بلیط، عینک، پرچم، کیف، محافظ، بچه کوچک برای بغل کردن. شیوه حرف زدن در میان جمع: حرکات شدید دست، داستان گویی، بالا و پائین بردن صدا، تهدید کردن کسانی که نیستند، ابراز ارادت نسبت به کسانی که هستند، حرف نزدن در مورد رئیس، تهدید کردن مرئوس.
کاپوزیسیون(Capusission): کاپو: رئیس، بزرگ، آقا، بلندمرتبه، پیشوا، رئیس یک مشت گرفتار. نوعی از حکومت یا جریان سیاسی که از طریق رئیس تصمیم می گیرند. نوع حکومتی: در این نوع پوزیسیون حکومت از طریق رئیس بزرگ به روسای کوچک تر دستور می دهد که بقیه را اداره کنند. نوع هنوز به حکومت نرسیده: گروهی که رئیس دارند، نایب رئیس هم دارند، فقط مردم ندارند.
توپوزیسیون(Topoz-ission): توپوز: وسیله ای مانند چماق و گرز. در این وضعیت افرادی که چماق دارند افرادی را که چماق ندارند، قانع می کنند که چون دردش زیاد است، بنابراین قابل قبول است. نوعی دولت یا حکومت که از طریق فشار دادن رضایت مردم را جلب می کنند و وقتی زورشان تمام شد فشار داده می شوند. حکومتی که عقل ندارد ولی زور دارد. نوع غیرحکومتی: همه گروههایی که قبلا دولت داشتند یا زور داشتند ولی الآن منتظرند تا دولت و زور را دوباره به دست بیاورند.
بی پوزیسیون(Bi-posission): گروهی از مردم که نه از وضع موجود خوششان می آید و نه از کسانی که می خواهند آن را تغییر دهند. مردم عادی قبل از مواجه شدن با دوربین تلویزیون. امت شهیدپرور. نخودی ها. گروهی از آدمها که شکل شان براساس وضع بعدی تغییر می کند و قبلا شبیه وضع قبلی بودند. کسانی که منتظرند اتفاقی بیفتد ولی از هیچ اتفاقی خوششان نمی آید.
پفیوزیسیون(Pofuse-ission): گروهی از نیروهای اجتماعی یا افراد یا گروههای سیاسی که از طریق فروش خود یا دیگران درآمد کسب می کنند. سابقه قبلی: عضو سابق حکومت، روشنفکر سابق، قهرمان سابق، سیاستمدار سابق، وبلاگ نویس سابق. در اثر بحران مالی و تغییرات سریع سیاسی تسریع می شود. روش کار: افشاگری، اغواگری، غوغاگری. این دوره معمولا دوران گذار است و در آن اپوزیسیون در اثر پفیوزیسیون به پوزیسیون تبدیل می شود و بالعکس.
نوپوزیسیون(No-posission): نوعی اپوزیسیون که هیچ پوزیسیون یا اپوزیسیونی را قبول ندارد و امیدوار است هر نیروی عضو اپوزیسیون یا پوزیسیون او را قبول داشته باشد.
شوپوزیسیون(Show-posission): نوعی اپوزیسیون که در حال نشان دادن مخالفت خود با وضع موجود است. او امیدوار است همه او را ببینند، ولی کسی قضیه را جدی نگیرد. محل رشد این موجود معمولا در میان جمعیت و روی صحنه یا در حال اعتراض یا در هنگام انتخابات است. شوپوزیسیون معمولا پس از مدتی نمایش از صحنه خارج شده و تا مدتی دیده نمی شود.
پی پی زیسیون(Pipi-sission): نوعی از مقامات، مدیران عالی اجرایی، رئیس جمهور، نخست وزیر که از طریق تولید سریع و انبوه پی پی وضع خود را تثبیت و وضع خراب را با ادامه آن برای دیگران قابل قبول می کنند. روش کار: نمایش وضع کنونی به عنوان بهترین وضع، تغییر سلیقه جمعی از طریق قهوه ای کردن کل جامعه. تبدیل تولید اندک به تولید انبوه.