چهار سال پیش، زمانی که میرحسین موسوی به شکست محمود احمدینژاد شد نزدیک شد، هواداران تندروی آیتالله خامنهای، رهبر ایران، کپمین سهمگینی را برای سرکوب جنبش اعتراضی در پیش گرفتند.
رهبران اصلاحطلب مثل آقای موسوی تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند و هزاران نفر از فعالان زندانی و شکنجه شدند.
گزارش شده بود که سپاه پاسداران زندانهای مخفی در سراسر کشور ساخته است تا فعالان ضدرژیم را در آن زندانی و از شرکت آنها در کمپین اعتراضی جلوگیری کند.
اما به رغم کمپین سنگدلانه رژیم برای سرکوب مخالفان، جنبش اصلاحی باری دیگر سربرآورد و حسن روحانی را با بیش از 50 درصد آرا در انتخابات به پیروزی رساند.
پیروزی آقای روحانی، با توجه به اینکه انتظار میرفت ایرانیها نمیخواهند به رژیم مشروعیت بدهند و نسبت به سلامت نخبگان حاکم مطمئن نیستند، شگفتیآور بود.
اما آنها باری دیگر به هیجان آمدند و احساس کردند که میتوانند از یک نامزد حمایت کنند و در نتیجه به گزارش آمار رسمی روز شنبه بیش از 70 درصد در انتخابات شرکت کردند.
حالا آقای روحانی قرار است در تاریخ سوم اوت به عنوان رئیس جمهور جدید ایران سوگند یاد کند.
پیروزی او طی روزهای آینده تایید خواهد شد و میتوانیم منتظر شیوه بسیار متفاوتی از سوی رهبری تهران نسبت به شیوه آقای احمدینژاد باشیم. سیاستهای احمدینژاد موجب انزوای فزاینده ایران در جامعه بینالمللی شد.
آقای روحانی که دانشآموخته دانشگاه گلاسکو است گفته که میخواهد کشور را به روش معتدلتری هدایت کند. او طی کمپین انتخاباتی خود وعده داد که احترام را به ملت ایران بازمیگرداند.
وی گفته است که به دنبال تعامل سازنده با جهان است. این میتواند اشارهای به بنبست مذاکرات این کشور بر سر برنامههستهای داشته باشد. او عنوان کرده که میخواهد روابط دیپلماتیک میان این کشور شیعه 75 میلیونی و آمریکا را از سر گیرد؛ رابطهای که پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران در سال 1979 قطع شد.
اما اینکه آیا انتخاب آقای روحانی، منجر به تغییرات رادیکال در روابط ایران با جهان خارج، به خصوص بر سر برنامه هستهای خواهد شد یا خیر، را باید دید.
او که خود را به عنوان اعتدلالگرا معرفی کرده است، بیشتر سالهای عمر خود را در قلب نهادهای محافظهکار روحانیون ایران گذرانده، ازدواج کرده و پنج فرزند دارد و متحد نزدیک اکبر رفسنجانی است و در زمانی که مقامات اطلاعاتی اعتقاد دارند ایران روی گسترش سلاح هستهای کار میکرد در شورای امنیت ملی فعال بوده است.
در آن زمان آقای روحانی نماینده رهبر در مورد مسایل امنیتی بود. در زمان تظاهرات اعتراضی دانشجویان در سال 1999 آقای روحانی موضع تندی اتخاذ کرد و گفت، هرکس به خاطر خرابکاری و نابود کردن اموال عمومی دستگیر شود، در صورت گناهکار شناخته شدن توسط دادگاه اعدام خواهد شد.
هواداران او میگویند، مواضع او معتدل شده، به خصوص پس از سرکوب شدید معترضان توسط حکومت.
او در سالهای 2003 تا 2005 مذاکرهکننده ارشد ایران در مذاکرات هستهای بود و ملاقاتهای زیادی با جک استراو وزیر امور خارجه انگلیس داشت. با اینکه آن مذاکرات به نتیجه خاصی نرسید، اقای استراو به یاد میآورد که مهارت رئیسجمهور جدید ایران در مذاکرات “شدیدا حرفهای” بود.
اما روابط او با رهبر ایران در ماههای آینده بسیار مهم خواهد بود، چراکه حرف آخر در مورد سیاستهای خارجی نظام را رهبر این کشور میزند.
تمام اینها به این معنی است که حتی با انتخاب یک رئیسجمهور با دیدگاههای اصلاحطلبانه نیز، ایران هنوز برای بیرون آمدن از انزوای جهانی، احتمالا راه درازی در پیش دارد.
منبع: تلگراف - 15 ژوئن 2013