استراتژی ایران برای سوریه

نویسنده

» تحلیل لوبلاگ از اظهارات اخیر صالحی

فریده فرحی

 

اظهارات روز یکشنبه وزیر خارجه جمهوری اسلامی را که از آمادگی ایران برای میانجی گری بین دولت بشار اشد و نیروهای مخالف وی خبر داده بود، می باید نشانه ناتوانی تهران در اثر گذاری بر تحولات داخلی سوریه قلمداد کرد. مواضع علنی دستگاه دیپلوماسی ایران بیشتر شبیه کوششی بیهوده در راستای حراج توان ایران به عنوان بازیگری مهم در منطقه بود تا ارائه طرحی که کسی امیدی به پذیرش آن داشته باشد.

اظهارات صالحی پس از آن بیان می شد که روسیه و کوفی عنان از ایران خواستند تا در تلاش برای یافتن راه حل بحران سوریه سهیم باشد. این درخواست ها پس از آن مطرح شد که دولت اوباما هرگونه سهیم شدن ایران در این مقوله را به شدت رد کرده بود. ایران ظاهرا خود بخشی از مشکل است و از این رو نمی تواند بخشی از راه حل باشد. سوزان رایس، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل روز گذشته گفت ایران “در حال پشتیبانی و کمک به رژیم بشار اسد و همدستی با آن است. هم به صورت مادی و هم به خیلی از شیوه های دیگر.” و این همه نشان از آن دارد که هیچ آمادگی برای مشارکت سازنده وجود ندارد.

اینکه چرا کمک های مادی ایران به سوریه از آن چه روسیه انجام می دهد برجسته تر است دقیقا مشخص نیست. یکی از دلایل تنها ماندن ایران شاید به این خاطر باشد که عضو شورای امنیت سازمان ملل نیست یا شاید به این خاطر که نبرد منطقه ای و بین المللی پیرامون سرنوشت سوریه در نهایت باعث جدایی این کشور از روسیه نخواهد شد اما در مقابل ممکن است باعث پایان اتحاد استراتژیک سوریه با ایران شود. تهران اجازه نخواهد یافت در روندی شرکت کند که نیت بسیاری از شرکت کنندگان در آن تضعیف موقعیت منطقه ای ایران است.
اما ایا ایران یک استراتژی مستقل و منسجم در پیش دارد تا محاسبات ایالات متحده و بازیگران منطقه همچون عربستان سعودی و ترکیه را بر هم بزند؟ از آن گذشته ، آیا ایران استراتژی روشنی برای مواجهه با اوضاع رو وخامت سوریه تدارک دیده است؟

اظهارات اخیر صالحی و تغییرات اندک در مواضع تهران حکایت از آن دارد که ایران می خواهد خط روسیه را در قبال سوریه دنبال کند. در حقیقت پیشنهاد صالحی در خصوص گفتگو برای مصالحه تنها چند روز پس از آن بیان می شود که سرگئی لاوروف – وزیر خارجه روسیه – از دولت سوریه و تمامی گروه های مخالف خواست تا به گفت و گو با یکدیگر بنشینند.

همچنین به نظر می رسد ایران مجذوب تفسیر روسیه از توافق 30 ژوئن در شهر ژنو شده است. توافقی که بر اساس آن انتقال قدرت در سوریه باید بر اساس رضایت متقابل انجام شود. در شرایطی که برای شورای ملی سوریه و دولت آمریکا برداشتن اولین قدم نیازمند حرکتی از سوی اسد است، تهران مانند مسکو مایل است سرنوشت اسد در پای میز مذاکره مشخص شود.

ایران مانند دیگر کشورهایی که در سوریه سهم دارند، اینک با متحدی روبرو است که اساسا در تلاطم یک جنگ داخلی است. صداهای متعددی نسبت به آنچه پیش رو است هشدار می دهند. دورنمای سوریه تکرار جنگ داخلی نفرت بار در الجزایر در دهه 1990 است. این در حالی است که ترس محمد علی سبحانی – سفیر پیشین ایران در لبنان- بیشتر از این است که سوریه همچون یوگسلاوی سابق تجزیه شود. برخی دیگر نگران هستند که نا آرامی های سوریه به عراق سرایت کند و باعث بی ثباتی بیشتر در این کشور شود. به ویژه در استان های الانبار و نینوا که با سوریه هم مرز هستند. اما بیان هراس ها جای خالی یک سیاست آینده نگرانه را پر نخواهد کرد.

بی تردید حکومت ایران خبر دارد که سوریه اوضاعش خراب است. علی رغم اینک موضع گیری و اعلامیه های ایران حرف دیگری می زند اما می توان انتظار داشت که اما در ماه های آتی پاسخ ایران به تحولات سوریه بیشتر سلبی خواهد بود تا ایجابی.

منبع: لوبلاگ