بر دو راهی ننگ و نام

نویسنده

» نگاهی به نمایش "زورو محاکمه می‌شود"

صحنه/ اجرای تهران – پیام رهنما: زورو قرار است صبح روز بعد به جوخه اعدام برود. او نگران مردم و جامعه بعد از رفتن خودش است. این‌که آیا پس از او فرد دیگری هست که در مقابل ظلم بایستد و از حق مردمش دفاع کند یا با رفتن او تنها ظلم است که می‌ماند؟ اما در شب قبل از اعدام، زورو تردیدی در دل دارد و آن درست بودن آرمان همیشگی اوست. یک تنه در مقابل ظلم و جور حاکم ایستادن که رسالت همیشگی او بوده است، درست بوده یا نه؟

نمایش “زورو محاکمه می‌شود”، تصویری دردمندانه از قهرمانان فراموش شده و تلنگری برای تمجید از عدالت‌خواهان تاریخ است. این نمایش نوعی کمدی نقیضه است. زورو، قهرمان افسانه‌ای این بار زندانی و اسیر است و در انتظار مجازات. او برای اولین‌بار به درستی کار خود شک می‌کند و به همین دلیل هم زندانی شده است. قهرمان در شروع نمایش، در حالی که در سلول انفرادی، پشت به تماشاچی کرده، در حال نواختن گیتار است. دون دیه‌گو دلا‌وگا به حقیقت وجودی خود به دیده تردید می‌نگرد و جایگاه خود را به‌عنوان یک ابرقهرمان، در حال زوال و نابودی می‌بیند. او تمام زندگی خود را در راه عدالت و احقاق حقوق مسلم مردمش، صرف کرده است و اکنون خود را دربند و در آخرین لحظات عمر، یکه و تنها می‌بیند. او که تمام تلاش خود را در راه برانداختن ظلم و ظالم کرده بود و همیشه شمشیرش را بر ریشه‌ی ستم کشیده بود، در تاریکی صحنه خود را پنهان کرده و به گوشه‌ای از ذهن تماشاچی نقب می‌زند تا او را بیدار کند و از فراموشی بیرون بکشد. تماشاچی، در حقیقت مردمی هستند که زورو برای آزادگی آن‌ها شمشیر در آسمان ظلم برافراشته و سال‌ها جنگیده است. و حالا، در واپسین لحظات عمر، زورو، رو در روی این مردم ایستاده است و با تلنگر بر تاریکخانه‌ی ذهن آن‌ها، با زبانی آغشته به طنز، نسیانی که به آن دچار شده‌اند را، به آن‌ها یادآوری می‌کند.

قهرمان در این لحظات در می‌یابد که شکافی بین او و مردم همیشه بوده است و زبان قادر به بیان هرآن‌چه حقیقت ماجرا بوده، نیست. مثلث قهرمان، مردم و ظلم حاکم، هیچ‌گاه قادر به برقراری ارتباطی صحیح نبوده است و همین به عدم درک قهرمان و انزوای او شده است. اما این تنها جسم قهرمان است که به سوی زوال می‌رود. محاکمه واقعی در ذهن مخاطب در جریان است و او حقیقت وجودی خود را زیر سوال رفته می‌بیند.

مجمل بودن نمایش یکی از نقاط قوت آن است. این‌که ماجرای اصلی، مختصر و بی‌هیچ اضافه‌گویی و اطنابی در جریان است و تماشاچی را در هیچ صحنه‌ای خسته نمی‌کند. این نمایش با وجود این‌که یک بازیگر دارد، بسیار خوب کارگردانی شده و برخلاف تصور عموم که چنین نمایش‌هایی کسل‌کننده هستند، خوب توانسته از پس آن برآید. ریتم تند ماجراها به تماشاگر فرصت نمی‌دهد تا به دام کسالت بیفتد. البته بازی خوب احسان کرمی را نمی‌توان نادیده گرفت. بازی او بسیار نرم و روان است به طوری که گویی در سیاهی حاکم بر صحنه ذوب می‌شود و تنها دست‌های او که از آستین بیرون است، در این سیاهی دیده می‌شود. شایان افکاری تمرکز را در این نمایش بر حس شنیداری مخاطب قرار داده و برای تاثیر بیشتر این کار، فضای تاریک را انتخاب نموده است. فضای تاریک، باعث تمرکز تماشاچی بر نقطه‌های روشن صحنه می‌شود و هم‌چنین توجه او را به صدا بیشتر می‌کند. صدای احسان کرمی به عنوان دوبلوری موفق، بر فضا سلطه می‌یابد و مستقیم بر جان تماشاچی اثر می‌گذارد. دیالوگ‌های کوتاه و عمیق، این تاثیر را دوچندان می‌کند و ذهن مخاطب را وارد پیچیدگی‌های کلامی نمی‌کند. در تمام طول نمایش، صدای شخصیت‌هایی که دیده نمی‌شوند، به گوش می‌رسد و هر کدام از آن‌ها با زورو هم‌صحبت می‌شوند و به این طریق چالش جدیدی را مطرح می‌کنند. در این چالش‌ها و در مسیر دیالوگ‌هایی با چاشنی طنز، ذهن تماشاچی درگیر مسائلی می‌شود که چه بسا هر روز در دنیای واقعی با آن روبرو است و به این طریق تماشاچی با زورو هم‌ذات پنداری می‌کند و او را که قهرمانی اسطوره‌ای و نوستالژیک بوده است، قهرمان زمان خود نیز می‌بیند و بیشتر از پیش دل‌بسته او می‌شود. تراژدی به قهقرا رفتن قهرمان، در لایه‌ای از طنز، لحظات سرخوشانه‌ای برای تماشاچی ایجاد می‌کند و در عین حال تیغ تیز حقیقت، بر روح او نیشتر می‌زند و در پایان این مخاطب “زورو محاکمه می‌شود” است که خود را در محکمه‌ای تاریک می‌بیند و به قضاوت خود می‌نشیند.

نمایش بسیار خوش‌بینانه و امیدوارکننده پایان می‌پذیرد. پس از یک سکوت چند دقیقه‌ای و تاریکی مطلق، نور امیدی دیده می‌شود و زوروهایی دیگر از صحنه نمایش بیرون می‌آیند.

 ”زورو محاکمه می‌شود” تا ۱۴ شهریور ماه در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران، روی صحنه است.

 

زورو محاکمه می‌شود/ نویسنده و کارگردان: شایان افکاری، بازیگران: احسان کرمی، صدابازیگر: مجید حبیبی، تهیه کننده: محمد قدس، مدیر تولید، دستیار و برنامه ریز: ایمان یزدی، دستیار دوم کارگردان: پوریا غرقابی، گروه کارگردانی: ماندانا جباری، سوگند مقدم، طراح صحنه: مرتضی میرمنتظمی، طراح نور: رضا حیدری، طراح پوستر و بروشور: سونا معماری، نوازندگان: پارسیا طباطبائی، امیر مهر پویا، عکاس: البرز، تیمورزاده، محمد مقیمی، ساخت تیزر: فرانک بیاضی، مشاور رسانه ای: مهرانگیز قهرمانی، تبلیغات مجازی: امیر قالیچی، تبلیغات محیطی: علیرضا حسینی، فرید حسینی.