در خلیج فارس؛ همچنان جنگ

نویسنده

» نگاه لوپوئن به درگیری میان ایران و امارات:

خلیج فارس یا خلیج عربی؟ شیخ نشینان عرب و ایران همچنان بر سر نام حساس ترین منطقه جهان با یکدیگر درگیرند.

“خلیج عربی” بر روی نقشه های توریستی پایتخت امارات دیده می شود. این نام همچنین بر روی یکی از محورهای اصلی گذاشته شده که خارج از فرودگاه بین المللی قرار دارد. با این حال، این فرش های زیبای ایرانی اند که ابتدا در سالن اصلی بزرگ ترین شیخ نشین امارات پذیرای مسافران می شوند: ابوظبی به معنی “پدر غزال”.

در این سوی خلیج فارس، آسمانخراش های عظیم الجثه در کنار جرثقیل ها و نخل های تازه کاشته شده قد برافراشته اند. ولی با این حال ساکنان محلی غایب اند و جای خود را به کارگران آسیای جنوبی داده اند. از میان ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار کارگر آسیایی ساکن امارات، ۸۸ ممیز ۵ درصد ملیت اماراتی ندارند. درسوی دیگر این آب ها می توان شور و هیجان شهر بندرعباس را تجسم کرد: نفت کش های بزرگ، ماهیگیران محلی، قاچاقچیان و همچنین جزیره هرمز واقع شده در تنگه هرمز.

 

یک آبراهه فوق حساس

بین دو کشور یک آبراهه استراتژیک قرار گرفته که حداقل یک چهارم نفت جهان از آن می گذرد. اینجا آبراهه ای فوق حساس است که در اواخر ماه دسامبر صحنه رزمایش نظامی ایران بود و جمهوری اسلامی نیز تهدید کرده که در صورت حمله به تأسیسات اتمی اش آن را خواهد بست. هدف از مانور “فجر ۹۱” که با حضور زیردریایی ها و شناورهای جنگی ایران برگزار شد، آزمایش سیستم های موشکی و تدافعی بود.

در صورت درگیری منطقه ای، سپاه پاسداران، به عنوان ارتش ایدئولوژیک حکومت تهران، بر این موضوع تأکید می کند که توانایی مین گذاری در این آبراهه استراتژیک را دارد. در زمان رزمایش، تهران حتی اعلام کرد که در چندین نوبت به “هواپیماهای خارجی” که تلاش کرده اند بیش از حد معمول به نیروهایش نزدیک شوند هشدار داده است. جمهوری اسلامی به طور مرتب نسبت به حضور “نیروهای خارجی”، به ویژه آمریکایی، در منطقه اعتراض می کند و آن را عاملی برای بی ثباتی خلیج فارس می داند. جمهوری اسلامی معتقد است که امنیت باید “توسط کشورهای منطقه” تأمین شود. اینجا منطقه ای است که ایران نهایت تلاش خود را برای دفاع از آن بعمل می آورد، البته نه تحت عنوان “خلیج عربی”، بلکه به نام خلیج فارس.

 

مراجع قدیمی

این نام اولین بار در قرن پنجم قبل از میلاد توسط داریوش کبیر استفاده شد. داریوش این خلیج را دریایی خواند که “از پارس آغاز می شود”. در همان دوران، برخی از نویسندگان یونانی نیز به این گفته اشاره کرده اند. پس از آن، نام های “دریای پارس” یا “خلیج پارس” ازسوی بسیاری از دانشمندان رومی مورد استفاده قرار گرفت. از قرن نهم تا قرن هفدهم میلادی، نوبت به مورخان بزرگ، ماجراجویان و جغرافی دانان دوره اسلامی رسید که اکثرشان به زبان عربی می نوشتند. آنها نیز به نوبه خود همین نام را به کار بردند و تا قرن بیستم نام “خلیج فارس” مورد استفاده بود.

ولی در سال های ۱۹۶۰ به دنبال اوج گرفتن ملی گرایی اعراب، شرایط تغییر کرد و دومین نام خلق شد و خلیج عربی متولد گردید. یکی از انگیزه های اصلی این تصمیم، حمایت شاه از اسراییل، به ویژه در مدت جنگ کیپور بین اسراییل و اعراب در سال ۱۹۷۳ بود. وضعیت آن دوران با شرایط امروز تفاوت فاحشی دارد. امروز شیخ نشینان عرب به دنبال این نگرانی که تهدید یک ایران اسلامی مجهز به سلاح اتمی قریب الوقوع است، به همراه کشورهای غربی و اسراییل علیه ایران جبهه مشترکی تشکیل داده اند.

 

جنگ سرد جدید

برای توجیه نام جدید خلیج فارس، دبیر کل “شورای همکاری خلیج” در سال ۲۰۱۰ تأکید کرد که به کار بردن نام خلیج فارس برای این نقطه در واقع به نوعی تحقیر کردن تاریخ است. به گفته او، “حضور اعراب در این منطقه به بیش از ۳۰۰۰ سال بازمی گردد”. اعراب سنی که به دلیل اختلاف فرقه ای هزار ساله با همسایگان شیعه خود وارد یک جنگ سرد واقعی شده اند، اکنون در میان کشورهای غربی حامیان بسیاری در این زمینه جذب کرده اند.

از سال ۲۰۰۴، مجله آمریکایی “نشنال جئوگرافیک” پس از اینکه در نقشه اطلس جهان واژه “خلیج عربی” را با فونت کوچک زیر کلمه “خلیج فارس” منتشر کرد، خشم ایرانیان را برانگیخت. در ژوئن ۲۰۰۶، هفته نامه بریتانیایی “اکونومیست” از این نیز فراتر رفت و نام تاریخی “خلیج فارس” را با کلمه “خلیج” جایگزین کرد. رسانه های غربی دیگر نیز به همین شیوه عمل می کنند و در مطالب خود از “خلیج عربی” سخن می گویند. در سال ۲۰۱۰، ایالات متحده نیز وارد این موضوع شد. نیروی دریایی آمریکا طی یک مصوبه رسمی از پرسنل خود خواست که صرفاً از نام “خلیج عربی” استفاده کنند.

 

ذوق ایرانیان

در سال ۲۰۱۲ گوگل نیز دست به تحریک ایرانیان زد. در برنامه “نقشه گوگل”، برای دریایی که ایران را از شبه جزیره عربستان جدا می کند هیچ نامی ذکر نشده. با زوم کردن تصویر این دریا، نام “خلیج عربی” زیر نام تاریخی “خلیج فارس” در پرانتز ظاهر می شود. کاربران ایرانی تصمیم گرفتند در این خصوص واکنش نشان دهند و در این راه از خود قریحه نیز به خرج دادند.

آنها با حس ملی گرایی قوی خود یک سایت اینترنتی با نام عربی  ایجاد کردند که ظاهراً رسمی به نظر می آمد. از این پس در صورت جستجوی نام “خلیج عربی” در گوگل به صفحه ای می روید که پیام خطا می دهد: “خطای شماره ۴۰۴: خلیجی که به دنبالش می گردید وجود خارجی ندارد. هیچ نقشه ای تاکنون با این نام وجود نداشته. نام صحیح آن خلیج فارس است که همیشه وجود داشته و همیشه نیز فارس خواهد ماند.”

 

ایران منزوی

با این حال، سازمان ملل تکلیف این مسأله را روشن کرده. سازمان ملل در یک گزارش کارشناسانه درخصوص نام های جغرافیایی که در سال ۲۰۰۶ تهیه شده بود، نام “خلیج فارس” را به عنوان نام استاندارد و قانونی به لحاظ بین المللی تصویب کرد. ولی امروز ایران به دلیل انزوای شدید و روزافزون در منطقه و در جهان، در حفظ میراث درخشان خود با مشکل روبروست.

به نظر می رسد جمهوری اسلامی علی رغم دارا بودن قدرت نسبی در زمینه هیدروکربن ها [دومین ذخیره نفتی و گازی جهان] و همچنین داشتن قدرت سرانه ۷۵ میلیون نفری، امروز زندانی ایدئولوژی انقلابی ای است که خود ایجاد کرده.

 

عملگرایی کشورهای عربی

اکنون اهمیتی ندارد اگر ایرانیان یک انقلاب مشروطه را در اوایل قرن بیستم آغاز کردند و سپس انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ را رقم زدند و شاه را سرنگون کردند و ۳۰ سال بعد، جنبش سبز علیه محمود احمدی نژاد متولد شد و در نطفه سرکوب گردید. مهم نیست اگر طی این مدت امارات متحده عربی، به عنوان فدراسیونی که در سال ۱۹۷۱ تأسیس شده، اولین انتخابات واقعی و درعین حال غیرمستقیم خود را تازه در سال ۲۰۰۶ تجربه کرد. و باز هم اهمیتی ندارد اگر کل این کشور تنها توسط دو طایفه آل نهیان و آل مکتوم اداره می شود. عملگرایی این شیخ نشین کوچک نفتی طوری نتیجه داده که توانسته همسایه قدرتمند شیعه خود را از گردونه به در کند.

اکنون برای تهران تنها سه جزیره کوچک در تنگه هرمز باقی مانده [ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک] که هر دو طرف نسبت به آنها ادعای مالکیت دارند و ایران به خود مباهات می کند که آنها را از سال ۱۹۷۱ در اختیار گرفته. ولی به لحاظ رشد اقتصادی و جذب سرمایه گذاران بزرگ، امارات عربی گوی سبقت را از ایران ربوده است. این هفت شیخ نشین درآمد ناشی از نفت را [۱۰ درصد درآمد نفتی کل جهان] در پروژه های اقتصادی بسیار گسترده سرمایه گذاری کرده اند: بخش های انرژی قابل بازیافت، ساختمان سازی، توریسم، حمل و نقل، صنایع مدرن، فن آوری های نوین، و فرهنگ. خلیفه بن زاید آل نهیان، امیر ابوظبی، متوجه این مهم شده که اگر بخواهد پس از اتمام ذخایر نفتی، کم و بیش  در جایگاه اقتصادی امروز خود بماند، باید در منابع درآمدی کشور ایجاد تنوع کند.

 

حمایت فرانسوا اولاند

در همین راستا، فرانسوا اولاند، رییس جمهور فرانسه، روز سه شنبه به همراه گروهی از سهام داران کلان بورس پاریس طی یک دیدار رسمی به ابوظبی و سپس به دوبی خواهد رفت. رییس جمهور فرانسه در چند ده کیلومتری سواحل بندرعباس از فرصت استفاده می کند و پیام قاطعی خطاب به دولتمردان ایرانی خواهد داد. یک دیپلمات فرانسوی می گوید: “فرانسه و امارات متحده عربی نقطه نظرات مشترک و بسیار نزدیکی درخصوص ایران دارند. معمولاً زمانی که فاصله شما نزدیک تر است، حرف تان بهتر شنیده می شود.”

در اکتبر ۲۰۱۰، آندرو شاپیرو، مدیر کل امور سیاسی نظامی وزارت خارجه آمریکا، در چارچوب قرارداد فروش تسلیحات به عربستان سعودی به ارزش ۵۰ میلیارد دلار، از “خلیج عربی” صحبت کرده بود. حال مشخص نیست فرانسوا اولاند در سفر روز سه شنبه خود از چه واژه ای استفاده خواهد کرد؟

 

منبع: لوپوئن، ۱۴ ژانویه