نشانه های تصویری
نمایشگاه عکس “ محمدرضا ساحل ” درگالری دی تهران افتتاح شده است. دراین نمایشگاه که با عنوان “پیدایش”به معرض عموم هنردوستان ایرانی درآمده است 45 فریم از زوایای متعدد و متنوع دوربین این عکاس جوان به چشم می آید… همکارمان در تهران نگاهی دارد به عکسهای این نمایشگاه…
نگاه:
یکی از ویژگیهای آثار هنری این است که بتواند بدون شرح، با بیننده ارتباطی نزدیک پیدا کند و او را به تأمل وا دارد و نیز اینکه یک پدیده هنری وقتی موفق است که در بیننده اثری پایدار داشته باشد و به این سادگیها و زودیها از ذهن او بیرون نرود. این امر میسر نمیشود مگر اینکه متکی به نوعی جهانبینی، فلسفه، و در نهایت دغدغهای باشد که همه متعلق به خالق اثر است.
اما پیداکردن لحظات ناب هم، دیگر تنها دلیل برای ثبت تصویر نیست، بلکه تفکر و رویداد ذهنی عکاس که در پس عکس پنهان است معنا را میسازد و ما در صورت تصویر به دنبال رمزگانی هستیم که ذهن را به درون آن هدایت کند و نشانههای تصویر را با پیوستگی با عناصر دیگر عکس مییابیم.
عکسهای محمد رضا ساحل، سرشار از نشانه های تصویری و زبانی است که عکاس با استفاده از نام مجموعه به نشانههای رمزگانی آن اشاره دارد. یعنی با استفاده از دستگاه رمزگان زبان به هویت تصویر و حضور خود تاکید میکند.
عکاس با استفاده از ساختار محتوایی فریم های خود ؛ نگاهی دوگانه به مجموعه عکس را در ذهن مخاطب ترسیم میکند و بدین گونه، اشارهای به درک اثر هنری در فضای فرهنگی و زبان آن دارد و ما مطابق قراردادهای زبان به درک و تداعی معنایی مبتنی بر تقابل رابطه میاندیشیم.درمشاهده آثار عکاس این نمایشگاه در می یابیم که ترکیببندی درست و بدیع و پرسپکتیو دقیق و پرمفهوم و بیپیرایة مورد توجه عکاس قرار گرفته وآن حاکی از ذهن نکتهسنج یک هنرمند اصیل است.
نام مجموعه ؛ نخستین رمزگشایی رمزگان معنایی تصاویر است. لایهای است که دلالت به لایههای دیگر تصویر میکند و خود آن در هدایت ذهن مخاطب برای درک اثر موثر است. آنچه در مواجهه با تصویر برای مخاطب باقی میماند درک نشانه قراردادی سطح تصویر نیست بلکه ما را از سطح تصویر به فضای ذهنی و معنایی مرتبط میکند. حضور انسان در اکثر آنها تجسم رنگ زندگی و حضور هستی است، چنان که بیننده را به گفتگو با خود وامیدارد.
ساختمانهای گلی و گنبدهای بیپیرایه بر فرازشان، پلههای موزون نامنظم و سایهروشنها با تضادهای خارقالعاده و مطلوب که بعضی از آنها در نهایت انتزاع ترکیبهای عکس را بسیار دلنشین ساخته، حاکی از نگاه موشکافانه و گزینش آگاهانة مبتنی بر تفکر خالق اثر است. کادرها، بیش از هر چیز تسلط عکاس را بر ایجاد ترکیببندی صحیح نشان میدهد.
این موضوعات گاهی در تصویر کل قاب را شامل میشود و یا ممکن است به همراه المانی دیگر حضور یابد. قاب و قابشدگی نشانه مهم این مجموعه عکس است. قابشدگی قابهایی که در چارچوب نگاه عکاس قرار دارند. عکسها صرفا به آنچه در تصویر دیده میشود دلالت نمیکند.
کادر عکس ؛ موضوع ومحتوای عکس و جدا کردن آنها با قاببندی دوربین به مخاطب یادآور میشود که از سطح عکس فراتر رود و به علت تکنیک استفاده شده درچاپ به درون مایه های حامل عکس بیاندیشد نه صرفا به علت وجود تصاویر و نوع آنها در عکس. در عکس ها گاهی با پشت قاب و گاهی با تصویر پوشیده از رنگ ها مواجه هستیم.
زمان و مکان تصاویر بیزمانی و بیمکانی را تداعی میکند، اما در یک دلالت کلان چرایی رویدادها را در این دوران برای مخاطب روشن میکند.
در حقیقت هر عکس پر از دلالت معنایی است که رمزگشایی هر یک معنای دیگری را برای مخاطب برجسته میکند و هر نشانه بر نشانهای دیگر استوار است.
ترکیببندی و برش صحنه این عکس های دلنشین و مؤثر، آنقدر با دقت انجام شده که گویی وجود هستی و زندگی و شادی در آن بسی عظیمتر از طوفانی است که در پسزمینه در همان نزدیکیها حضورش را اعلام میکند.