دومین حمله تند مصباح یزدی به حسن روحانی که او را “فارغ التحصیل انگلیس” خوانده، با واکنش گسترده مدافعان روحانی مواجه شده است؛ هم علی جنتی و علی مطهری موضع گیری کرده اند، هم رسانه های داخلی از مصباح یزدی خواسته اند مدتی سکوت کند و جنبه شکست در بازی قدرت را داشته باشد.
بنا به نوشته ایسنا، نخستین واکنش به اظهارات اخیر مصباح بر ضد روحانی را علی جنتی، وزیر ارشاد کابینه یازدهم و فرزند احمد جنتی، هم پیمان مصباح یزدی نشان داده و آنطور که سایت “انتخاب” نوشته، گفته است: “ما هنوز تحمل شنیدن حرفی که با سلیقههایمان متفاوت باشد را نداریم به همین دلیل امروز وقتی رئیسجمهور یک حرفی میزند، عدهای تحمل شنیدن آن را ندارند و فوری میگویند رئیسجمهور در قم درس خوانده یا در انگلیس؟! باید فضایی باشد که راحت حرف هایمان را بزنیم تا کشور رشد کند. باید کاری کنیم که علاوه بر پیشینه پرافتخارمان بتوانیم به امروزمان هم افتخار کنیم و فضایی ایجاد شود که در کتابها و مطبوعاتمان همه هرچیزی میخواهند بنویسید، تخریب هم نکنند. در سینما و حوزههای دیگر هم همینطور باید فضا را باز کرد”.
او فرصت را غنیمت شمرده و از “دلواپسان” که دار و دسته مصباح یزدی هستند نیز انتقاد کرده است: “امروز شبکههای اجتماعی رشد بسیار خوبی پیدا کرده اما ما همچنان درگیر آن هستیم که آیا میتوانیم از وایبر و واتسآپ استفاده کنیم یا خیر. ما در کشور با هر پدیدهی نو و تازهای ابتدا مخالفت میکنیم بعد که آن پدیده بر ما غلبه کرد آن را میپذیریم به همین دلیل در این حوزهها همیشه ۲۰ سال از دنیا عقبتر هستیم. پارازیت انداختن روی ماهواره و موبایل امروز دیگر راهگشا نیست. به زودی ۱۴ ماهواره در ارتفاع پایینتر از هزار کیلومتری فعالیت میکنند و روی آسمان ایران مستقر خواهند شد. این ماهوارهها میتوانند به گونهای عمل کنند که شبکههای تلویزیونی روی دستگاههای موبایل قابل دریافت شوند. با این اوصاف دیگر پارازیتاندازی سودی ندارد به همین دلیل ما باید به سمتی حرکت کنیم که از شبکههای ماهوارهای به نفع خود استفاده کنیم”.
همزمان علی مطهری، نماینده حامی دولت در مجلس نیز در واکنش به اظهارات مصباح یزدی به سایت “خانه ملت” گفته: “این سئوال برای بنده ایجاد شده است که چرا آقای مصباح در زمان دولت قبلی که انحرافات فرهنگی بیشتر از امروز بود و رئیسجمهور سابق و آقای مشایی افکار ویژه مخالف مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی را مطرح میکردند از قبیل مکتب ایرانی، وحدت ادیان و بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی و همین طور فیلمهای سینمایی که در آن به دنبال عادیسازی روابط زن شوهردار با مرد بیگانه بودند و یا رئیسجمهور وقت مسئله نظارت بر پوشش اسلامی را به سخره میگرفت، در آن زمان جناب آقای مصباح این مقدار عکسالعمل نشان نمیدادند و فقط به اشاراتی اکتفا میکردند. امروز آقای مصباح، یک جمله رئیسجمهور را که قابل تاویل است به سکولاریسم تفسیر میکنند و با تندی به وی حمله میکنند. لذا این شائبه ایجاد میشود که حب و بغضها در اینگونه قضاوتها دخالت دارد. این مسئله درباره برخی ائمه جمعه نیز صدق میکند. برخی در زمان دولت قبل که وضع فرهنگ بدتر از امروز بود ساکت بودند ولی اکنون اعلام خطر میکنند”.
مصطفی فقیهی مدیرمسئول سایت انتخاب هم طی یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی در انتقاد از سخنان اخیر مصباح یزدی نوشته است: “مصباح یزدی چهره ی نه چندان فعال ایام حیات امام، سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه ایام اصلاحات بود که یکباره و با اشتباه استراتژیک برخی افراد جریان دوم خرداد، به قله جریان اصولگرایی بدل شد و چنان شد که محمود احمدی نژاد، به عنوان کاندیدای جریان فکری ایشان وارد عرصه شد و با اتفاقاتی که افتاد، ردای ریاست جمهوری برتن کرد ؛ گو آنکه رابطه آقای مصباح یزدی با احمدی نژاد در دوره دهم ریاست جمهوری، رو به تیرگی رفت، اما او هیچ گاه نقدی را متوجه دولت نکرد. برخی معتقد بودند آیت الله درس عبرتی گرفته و فهمیده که نمی تواند تئوری پرداز انقلاب باشد. لذا چنین انتظار بود که تجربه شکست خورده ی احمدی نژاد، لیدر جریان پایداری را وادارد که تئوری های عجیب این جریان را بوسیده و بر طاقچه نهد!با این وجود، به نظر می-رسد در مدت اخیر تلاش های پنهانکارانه ای در حال صورت گرفتن است تا این رویه همچنان ادامه یابد. برخی بنا به تجربه خود نشان داده اند که بیشتر مایلند فضای سیاسی را ملتهب و مضطرب نگاه دارند تا همواره دستاویزی برای فعالیت سیاسی تخریب گرایانه خود داشته باشند. این حضرات تصور کرده اند قطعاً اگر مصباح چونان ایام اصلاحات، برچسب و اتهامات عجیبی نثار این و آن کند، می تواند با ادامه ی همان روند، تصویری غول آسا از جریان خود ترسیم کند، “تیتر” شوند و حکومت و افکار عمومی را به انحاء و صور گوناگون متهم و مشوش کند تا بار دیگر، صندلی نخست قدرت اجرایی کشور را تصاحب کنند”.
او هم در ادامه با اشاره به تناقض برخورد مصباح با احمدی نژاد و روحانی، به او توصیه کرده که جنبه شکست را داشته باشد و برای مدتی سکوت کند.
فقیهی به عدم سابقه انقلابی مصباح نیز اشاره کرده و نوشته است: “بهتر بود حضرت آیت الله مصباح کمی در مورد ابهاماتی که متوجه ایشان در ایام انقلاب و دفاع مقدس است، سخن می گفتند که ایشان، در آن ایام پرمشغله ی دکتر روحانی، کجا بودند؟ و سئوال اساسی تر اینکه ایشان، پیش و پس از انقلاب، چقدر مورد توجه حضرت امام بودند؟ چه شد که ایشان درسال های۴۱ ۴۲ و ۴۳ زمانی، در کنار دیگرانی بسیار مبارزه کردند، اما در هنگامه خطر و مظان مشکل به یکباره ایشان امام و مبارزه را رها کردند و بوسیدند و در طاقچه نهادند؟ به گواه بزرگان، چه شد که یکباره حضرت ایشان، با وجود خواست مکرر بزرگان، درخواست آنان برای ادامه مبارزه را نپذیرفتند و حتی دیگران را نیز نهی فرمودند؟ چرا در میان صدها اعلامیه ای که از سال ۵۰ تا ۵۷ امضا شده، یک اعلامیه با امضای جناب آقای مصباح دیده نمی شود؟پرسش این است که ایشان و مجموعه ای که اینک این قدر با شداد و غلاظ از ولایت فقیه و حضرت امام دفاع می کند، چطور در زمان حیات ایشان، یک بار از این حمایت ها نکردند ؟ و به عکس، گاه اتفاقات دیگری می افتاد!مساله این است که در ماجرای شعبان قبل از انقلاب، وقتی که امام، جشن و چراغانی آن سال را تحریم فرمودند، چرا یکی از همان مجموعه های خاص، چراغانی کردند و جشن گرفتند؟ ایشان که مقتدرانه از گردان های شهادت دفاع می کنند و تلاش فداکارانه ی بزرگان در دفاع مقدس را نقد می فرمایند، چطور در زمان جنگ نه گردانی راه انداختند و نه یک بار در جبهه دیده شدند ؟چطور شد که از دهه اخیر این حمایت ها به این شکل وسیع و گسترده آن هم در قالب یک نحله در حال طرح شدن است؟ چگونه است که ایشان یکباره با برنامه ریزی ای وسیع برای کسب قدرت سیاسی و توسعه دامنه نفوذ سیاسی تلاش می کنند ؟ و قس علی ذلک….؟”
سایت ۱۹ دی هم در تحلیلی، خواستار واکنش حوزویان به هتاکی های مصباح شده و نوشته است: “تحقیقا در ماه های گذشته که از عمر دولت جدید در کشور سپری می شود تنها یکی از علمای قم به صورت آشکار و صریح به نقد دولت کنونی پرداخته است و آن آیت الله مصباح یزدی است.روحانی مشهور و پدر معنوی دولت نهم و دهم که هر چقدر از دولت احمدی نژاد حمایت می نمود اما در مقابل به همان میزان از دولت حسن روحانی انتقاد می کند.اما آخرین این انتقادها کمی تامل برانگیز است.اینکه شخص ایشان تا به این حد آشکارا از رئیس دولت انتقاد نماید و سابقه تحصیلی وی در انگلستان را اینگونه مطرح نماید که دینت را از فیضیه گرفته ای و یا انگلستان، نکته ای بدیع و قابل توجه است که هر خواننده و شنونده منصفی را به فکر فرو می برد.هرچه دولت سعی در آرامش بیشتر دارد نقدها گزنده تر می شود و ظاهرا نصایح رهبری معظم انقلاب نیز تاثیری در میان این طیف سیاسی ندارد.اما باید منتظر ماند و دید، قم و علمای قم تا چه زمانی در مقابل این دست سخنان و تحلیل ها که یقینا باعث وهن رئیس جمهور و دولت است سکوت می کنند و تا به کی شاهد این نوع تحلیل ها و نقدهای غیر منصفانه خواهیم بود؟”
سایت فرارو هم در تحلیلی ضمن مقایسه رویکرد مصباح به احمدی نژاد با روحانی نوشته است: “در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شش سال طول کشید تا آیت الله مصباح از حامی تمام قد به منتقدی نصف و نیمه تبدیل شود. او در سال ۹۰ پس از ماجرای عزل وزیر اطلاعات توسط احمدی نژاد و خانه نشینی ۱۱ روزه اون در سخنان وابستگی رییس جمهور وقت را به اسفندیار رحیم مشایی زیر سئوال برد و گفت که احمدی نژاد «سحر شده است». تمام مسئله آیت الله مصباح در دو سال آخر دولت احمدی نژاد «اسفندیار رحیم مشایی» بود. او معتقد بود که مشایی احمدی نژاد را به انحراف کشانده است. اما به نظر می رسد ناراحتی آیت الله از حسن روحانی فراتر از یک مسئله است. فعالیت دولت روحانی به یک سال هم نکشیده است که مورد نقد شدید رهبر جبهه پایداری قرار گرفته است. به نظر میرسد آیت الله مصباح از همان اول معتقد است که حسن روحانی در مسیر انحراف قرار دارد”.
گفتنی ست مصباح یزدی چند روز قبل در دیدار با برخی از لباس شخصی های عازم به تهران برای مراسم ۱۴ خرداد گفته بود: “برخی از افراد عمامه به سر که دارای مسئولیت هستند، در واکنش به اجتماع مردم در خصوص بدحجابی و نگرانی علما از وضع دین و فرهنگ و تجمع روحانیت در فیضیه، آنها را کسانی معرفی میکنند که اسلام را نشناختهاند و آنها را متهم به توهم میکنند. باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفتهای؟ از فیضیه یا از انگلستان؟”