منطقه ای قابل اشتعال‏

میر حمید سالک
میر حمید سالک

اگر کمی به تئوری توطئه اعتقاد داشته باشیم، به راحتی خواهیم پذیرفت که عواملی در جهان گرد هم آمده اند تا منطقه ای را ‏که ما در آن زندگی می کنیم به آتش بکشند. حادثۀ تروریستی بمبئی تحرکات نظامی دو کشور هند و پاکستان و استقرار ‏آرایش جنگی را در مرز دو کشور باعث شد. هنوز تلاش عوامل بین المللی برای کاهش تهدیدها در منطقۀ شبه قارۀ هند به ‏نتیجه نرسیده بودند که دولت اسرائیل به بهانۀ موشک پرانی های حماس بمباران اهداف نظامی و مسکونی را در نوار غزه ‏آغاز کرد. این تحرکات توانست توجه تمام مراکز خبری را به خود جلب کند. نتیجۀ این درگیری ها موجب شد تا کورسوهای ‏امید حاصل از کنفرانس آناپولیس و طرح صلح ملک عبدالله، برای هرگونه دستیابی به سازش میان اعراب و اسرائیل، به ‏یأس تبدیل شود تا دنیا بیش از پیش دریابد که رسیدن به آشتی در این منطقه کار آسانی نیست.‏

به غیر از قطع امید نسبت به رسیدن به “نقشۀ راه” نتایج اسف بار دیگری نیز این ماجراجویی های دوطرفه با خود به همراه ‏داشته است. از جملۀ این پی آمدها قدرت گرفتن نیروهای افراطی در کشورهای منطقه است. به عبارت دیگر در چنین جو و ‏فضائی ابو مازن ها به ناچار سکوت خواهند کرد و به جای آنها خالد مشعل ها فریاد بر خواهند داشت که تنها راه رهایی ‏خروج از هر گونه گفتگویی است که از آن بوی صلح بیاید. در لبنان بعد از مدت ها که سید حسن نصرالله از سخنرانی های ‏تند و تیز دوری جسته بود، بار دیگر برای سران کشورهای عربی خط و نشان کشید. ‏

کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده، نیرو هایی به بهانۀ خون خواهی کشته شدگان فلسطینی به میدان درآمده اند. این ‏عده، به قول عبدالله نوری، از هر فلسطینی فلسطینی تر شده اند. به عنوان مثال آقای مطهری نماینده مجلس در جمع ‏نمایندگان مجلس چنین می گوید: “هر چه کشورهای اسلامی اجلاس ‏برگزار کنند و یا کنفرانس اسلامی و بین المجالس ‏تشکیل جلسه دهد فایده ای برای ملت فلسطین ندارد به همین خاطر ‏باید مردم فلسطین وارد جنگ با اسرائیل شود‎.‎‏‎”‎‏ به غیر ‏از مطهری انصار حزب الله “مشتاقان جهاد و شهادت” را به دفاع از غزه فرامی خواند. یا خبرگزاری فارس خبر می دهد ‏که: ‏‎”‎سازمان بسیج اساتید دانشگاه‌های کشور ضمن محکومیت شدید نسل کشی در غزه ‏و سکوت سازمان‌های بین المللی و ‏حقوق بشر”، تأکید کرد: “بیش از پانزده هزار استاد بسیجی در سراسر ایران اسلامی ‏آمادگی خود را جهت هرگونه فداکاری ‏در راه آرمان‌های غزه قهرمان اعلام می دارند‎‏.” توجه به اخباری از این دست بسیار مهم است. اما مهم تر این است که ‏اهداف این گونه رویکردها را دریابیم. ‏

به نظر می آید دو هدف مشخص می تواند توجیه کننده چنین رفتارهایی باشد. هدف اول می تواند از سر صدق و صفا و ‏در جهت باورهایی، فارغ از راستی یا نادرستی این اعتقادات، باشد که ملت فلسطین مردمی مظلوم هستند و باید به ‏دفاع از آنها پرداخت. همان رفتاری که یک بار دیگر در زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی پیش آمد و در پی تهاجم ‏اسرائیل به لبنان عده ای از رزمندگان مستقر در جبهه های جنگ خود را برای حضور در مقابل اسرائیل آماده می ‏کرند که با نهیب آقای خمینی و اعلام این که “راه قدس از کربلا می گذرد” ماجرا خاتمه یافت. اما هدف دوم می تواند با ‏اغراضی سیاسی آمیخته شده باشد. به عنوان مثال می تواند برای دور کردن اذهان مردم از مشکلاتی باشد که به واسطۀ ‏سوء مدیریت ها پیش آمده است. یا می تواند برای تند کردن فضای انتخاباتی پیش رو باشد. امکان دارد این فضاسازی ‏طراحی گردیده تا رقیبی اصلاح طلب را به گوشۀ رینگ بکشند. هم چنان که یکی از سخنران های اتحادیه جامعۀ اسلامی ‏دانشجویان ادعا کرده است که: “متأسفانه جریاناتی نیز با خوی شاه ‏سلطان حسینی خود زمانی در کشورمان این جریان ‏منحط را تبلیغ می‌کردند‎. ‎‏‎”‎

هدف از این موضع گیری ها هر چه باشد باید به یک نکتۀ اساسی توجه کنیم. این امر چیزی نیست جز توجه به این مسئله ‏که اوضاع جهانی و منطقه ای بیش از آن چیزی که ممکن است کسی تصور کند آبستن حوادث است. هر گونه رفتار ‏احساسی و دور از تدبیری، به هر بهانه که باشد، می تواند عواقب دشواری برای کشورمان داشته باشد. این امری است که ‏از سوی برخی از مسئولین مغفول مانده است. به عنوان مثال به این گفتۀ مطهری دقت کنید: ‏‎”‎امروز داوطلبانی هستند که ‏آماده ‏جنگ با رژیم صهیونیستی هستند؛ باید راه را برای آنها باز کرد تا این حرکت آغاز شود و کشورهای عربی جرات پیدا ‏‏‏‌کنند‎.‎‏ در این صورت اسرائیل ظرف یک هفته نابود خواهد شد‏‎.‎‏ شکی نیست که دولت‌های عربی خائن و وابسته هستند ‏اما این ‏دلیل نمی‌شود که ما در مقابل این جنایات سکوت کنیم و حرکتی انجام ندهیم‎.‎‏ خود ایران به تنهایی می تواند کار ‏را انجام دهد ‏و اگر یک جنگ زمینی واقعی انجام شود ظرف سه روز اسرائیل نابود می شود‎.‎‏ نباید از اینکه اسرائیل ‏نیروی هوایی دارد ‏بترسیم، چون ما هم نیروی هوایی داریم و از بسیاری جهات برتر از آنها نیز هستیم، بنابراین باید ‏اقدام عملی انجام شود و ‏این راهپیمایی‌ها و تجمع‌ها فایده‌ای ندارد‎.‎‏‎”‎‏ اگر کسی بخواهد بهانه ای برای هر گونه حرکت خصمانه علیه ایران داشته باشد، ‏آیا از این کلام یکی از نمایندگان مجلس ایران به بهترین شکل استفاده نخواهد کرد؟ سال هاست که عده ای به دلیل چنین ‏موضع گیری هایی از سوی مسئولین ایرانی، تلاش دارند کشور ما را در تنگنا قرار دهند. اگر این ادعای رئیس جمهور ‏درست باشد که در عرض سه سال حکومت ایشان “پانزده بار آرایش جنگی” علیه کشور ما گرفته شده است، قطعا ناشی از ‏رفتارهایی از این دست بوده است. آقای مطهری حتما اطلاع دارند که نه اسرائیل و نه هیچ کشوری در عرض سه روز از ‏بین نخواهد رفت. ممکن است حافظۀ تاریخی و یا شاید سن و سال ایشان اجازه نمی دهد تا به یاد آورند زمانی قرار بود ‏مسلمانان نفری یک سطل آب بریزند تا اسرائیل را آب ببرد. اما حتما به یاد دارند که آمریکا و متحدانش با همۀ توش و ‏توانشان نتوانستند در عرض سه روز دولت عراق را از بین ببرند. در افغانستان هم که حتما شاهد هستید هنوز با مشکلات ‏عدیده ای روبرو هستند. اگر بر فرض مثال چنین خواسته ای محقق شود، آقای مطهری چقدر اطمینان دارند که این تمنای ‏کشورهای عربی و مردم فلسطین است؟ حتما به یاد دارید که خالد مشعل ، هنگامی که در دانشگاه تهران سخنرانی می کرد، ‏در پاسخ به یکی از دانشجویان آتشین مزاج جهت نابودی دولت اسرائیل به شوخی گفت قدری تحمل کند چون فلسطینی ها هم ‏در آنجا زندگی می کنند.‏

این گونه سهل انگاری های سیاسی، روز به روز کار را بر این کشور دشوارتر کرده است. گویا عده ای هنوز باور نکرده ‏اند که در منطقه ای قابل اشتعال زندگی می کنند. شاید چشم این عده قادر نیست پوست خربزه هایی که سر راه این ملت است ‏را ببینند. شاید هم می بینند و عمدا به استقبال آنها می روند. در هر صورت آن کس که باید تاوان این رفتارها را بدهد کسی ‏نیست جز ملت ایران. ملتی که خود هر روز با مسائل بی شماری دست و پنجه نرم می کند.‏‎ ‎