به دنبال محکومیت آرش و کامیار علایی به اتهام “طراحی پروژه براندازی نرم در ایران” یک بار دیگر “پروژه شکل گیری دشمن فرضی” اذهان عمومی را متوجه خود ساخت؛ آن هم در حالیکه از آغاز کلید خوردن این پروژه هنوز هیچ مدرک مستندی در اختیار افکار عمومی جامعه گذاشته نشده است.
بازداشت برادران علایی از سوی وزارت اطلاعات که موجی از بدگمانی ها را برانگیخت، پس از آن بود که وزارت اطلاعات اعلام کرد: “آمریکا از طریق دعوت متخصصین ایرانی به همایش ها و سمینارهای علمی عملا آنان را با شیوه های مبارزه با حاکمیت آشنا می سازد”.
دو هفته قبل از آن نیز یک نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرده بود چند نفر از افرادی که با قصد براندازی اما در پوشش خبرنگاران شبکه بی بی سی به ایران آمده بودند دستگیر شدند. این خبر بعدها به صورتی تکذیب شد اما نامی هم از خبرنگاران بازداشت شده به میان نیامد؛ بی بی سی هم این خبر را تائید نکرد.
با این حال یک هفته بعد نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرد عناصر کلیدی شبکه تلویزیون فارسی بیبیسی در ایران بازداشت شدهاند.
حسین سبحانی نیا که با روزنامه خراسان گفت و گو می کرد افزود: “وزارت اطلاعات عناصر کلیدی شبکه فعال تلویزیون فارسی بیبیسی را در ایران دستگیر کرده و بر اساس گفتههای عناصر دستگیر شده آنها در پوشش رسانهای در راستای پیشبرد سیاست براندازی نرم حرکت میکردهاند”.
در این زمینه هم هنوز هیچ اسمی از دستگیر شده گان اعلام نشده و بی بی سی هم این خبر را تائید نکرده است.
در ارتباط با برادران علایی هم ابتدا علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه در کنفرانس خبری خود در 24 دی ماه گذشته خبر از انهدام و دستگیری اعضای باند شبکه براندازی نرم داد و گفت: “متهمان این پرونده چهار نفر بودند که با استناد به ماده 508 قانون مجازات اسلامی، متهم به براندازی نرم هستند”.
به گزارش ایسنا سخنگوی قوهی قضاییه افزود: “چهار متهم دستگیرشده، تبعهی ایرانی هستند و در تهران بازداشت شدهاند و از طریق جذب نیرو در ایران، آموزش، ارتباط و اتصال افراد و اعزام آنها به کشورهای مختلف اقدام به براندازی میکردند اما کارهای تخریبی انجام ندادهاند”.
کامیار و آرش علایی دو نفر از این چهار نفر بودند. اما نامی از دو نفر دیگر هنوز برده نشده است. احتمال می رود دو نفر باقی مانده همان کسانی باشند که تحت عنوان خبرنگار بی بی سی مطرح شده اند. به دنبال آن فعالیت خبرنگاران شبکه تلویزیون فارسی بی بی سی در ایران ابتدای بهمن ماه ممنوع اعلام شد.
براندازان نرم نرم متهم به دریافت پول از آمریکا برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند؛ آن هم در حالیکه کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه سابق آمریکا در آخرین روز حضور خود در این وزارتخانه با صدور بیانیه ای تلاش برای انقلاب مخملی در ایران با هزینه آمریکا را تکذیب کرد.
این بیانیه در واکنش به سخنان جمشیدی سخنگوی قوه قضائیه ایران صادر شده و در ادامه آن آمده بود: “وارد کردن هرگونه اتهام به آمریکا درباره همکاری با فرد یا افرادی به منظور سرنگونی دولت ایران، بی اساس است”.
این بیانیه توپ را به زمین ایران انداخت و در ادامه بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمد: “سابقه این اتهامات محدود به زمان حاضر نیست و ایران در گذشته نیز از اتهامات مشابهی برای بازداشت فعالان اجتماعی و ایرانی هایی که در صدد بهبود تفاهم بین دو کشورهستند، استفاده کرده بود. “
اما به گزارش ایسنا در سی ام دی ماه مدیر کل ضدجاسوسی وزارت اطلاعات، با تبیین پروژه براندازی نرم توسط آمریکا و با هشدار به موسسات علمی و پژوهشی مبنی بر اینکه “فریب ترفندهای اطلاعاتی آمریکا” را خورند ضمن تاکید بر اینکه آرش و کامیار علایی دو نفر از بازداشت شدگان هستند اعلام کرد: “اسم دو نفر دیگر در سایت ها وجود دارد”.
آن هم در حالی که جستجو برای یافتن اسم این دو نفر در سایت ها معنای ویژه ای ندارد و تمام داده ها حکایت از نقش آن در مبارزه با ایدز دارد.
با این حال این مدیرکل می افزاید: “انتقال اطلاعات میکروبی، پدافند غیرعامل و وضعیت مراکز زیربنایی از مواردی بودند که آمریکا برای دریافت آنها از طریق افرادی که آنها را طعمه قرار داده بودند، اشتیاق نشان داد”.
اما متهم کردن خبرنگاران بی بی سی و عدم اعلام نام دو نفر بازداشت شده دیگر در شرایطی است که به گفته مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات “در کیس یادشده طراح لباس، نخبه علمی، پزشک، استاد دانشگاه، روحانی و ورزشکار نیز قرار داشتند”.
انتشار این اخبار در این روزها و به ویژه از زمان کنفرانس خبری سخنگوی قوه فضائیه که برای اولین بار بطور رسمی آرش و کامیار علایی را متهمان براندازی نرم در ایران خواند، موج اظهار نظرها در این زمینه افزایش یافته است. ضمن اینکه مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات هم وعده داد که به زودی کنفرانس خبری دیگری برای افشای روش های جاسوسی انگلیس و اسرائیل برگزار خواهد کرد.
بسیج و مقابله در جبهه نرم
از سوی دیگر و در راستای پرداختن به پروژه براندازی نرم، به گزارش ایسناعبدالله عراقی، فرمانده سپاه محمد رسول الله هم یک روز پس از کنفرانس خبری مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات از تغییر و تحول در ساختار بسیج ادارات و وزارتخانه ها خبر داد و وظیفه جدید بسیج را فعالیت در”جبهه نرم” توصیف کره و گفت: “انتظاری که امروز از مجموعه بسیج وجود دارد، کار کردن در جبهه نرم است”.
همچنین پیش از این و در 24 دیماه و همزمان با کنفرانس خبری علیرضا جمشیدی، داوود احمدینژاد نماینده ویژه رییسجمهور و دبیر کمیته دائمی پدافند غیرعامل هم به ایسنا گفته بود: “دشمن فقط به دنبال حرکت سخت در مقابله با انقلاب اسلامی نیست واز حرکت نرم بیشتر سود میبرد”.
شیرازی، مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه نیز در همین روز اعلام کرد: “انقلاب مخملی در ایران همچنان در دستور کار دشمن قرار دارد”.
به گزارش فارس شیرازی خاطر نشان کرد: “دشمن این ماموریت را به رسانهها و مهرههای خود در قالب روشنفکران نسل جدید واگذار کرد تا به مجموعه کوششها، تئوریها و جنگ نرم و در قالبهای آرام و بیصدا و پررزق و برق ضمن نفوذ به ساختار فرهنگی و سیاسی کشور و بهرهگیری از منابع و نهادهای وابسته به دولت پروژه فروپاشی از درون را در ایران تحقق بخشد”.
وی با اشاره به نمونههایی از انقلاب های رنگی از جمله انقلاب صربستان موسوم به گل رز، انقلاب نارنجی اوکراین و انقلاب لاله قرقیزستان، گفت: “دشمن همچنان مصمم است تا با برنامهریزی و احیا و سازماندهی مهرههای پیاده نظام خود انقلاب مخملی در ایران را نیز دنبال کند”.
به گزارش ایسنا، مدتی پیش تر نیز سیداحمد علمالهدی، امام جمعه مشهد هم که به طرفداری از دولت نهم مشهور است، در خطبههای نماز جمعه مشهد ضمن تاکید بر این نکته که بی حجابان عامل براندازی نرم هستند با ستایش از نیروی انتظامی و طرح امنیت اجتماعی گفته بود: “دشمن قصد دارد زیربناهای فکری، ارزشی و ایدئولوژیکی جامعه را که اصلیترین علت پایبندی مردم به این نظام است، در جنگ نرم براندازی کند”.
همچنین ایوب توکلیان دبیر جامعه اسلامی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که از جمله تشکل های وابسته به بسیج محسوب می شود دو روز قبل در گفت و گو با فارس با بیان اینکه احزاب و تشکلها مراقب باشند در مسیر خطرناک براندازی قرار نگیرند، گفت: “متاسفانه در سالهای اخیر برخی تشکلهای دانشجویی و احزاب، ابزاری برای تحقق براندازی نرم بودهاند”.
او در این گفت و گو استادان دانشگاه و متخصصین را از جمله طعمه هایی دانست که ممکن است به دام کشورهای غربی بیفتند.
اما اظهار نظر در این رابطه و طرفدران وجود طرحی تحت عنوان انقلاب مخملی در ایران به وسیله آمریکا هر چند که در میان جناح راست بیشتر است اما برخی از عناصر میانه رو نیز معتقدند ایالات متحده در این زمینه تلاش هایی را انجام می دهد.
از جمله محمد جواد ظریف، نماینده سابق ایران در سازمان ملل و کسی که خود بیشترین ارتباط را با مقام های ایالات متحده دارد و پس از خاتمه ماموریتش از سوی آنان از جمله مادلین آلبرایت تقدیر شده، شهریور گذشته طی سخنانی در بنیاد باران گفته بود: “واقعیت این است که آمریکاییها در سالهای اخیر افراد زیادی از ایران را به بهانه سمینار و همایشهای علمی دعوت میکنند و بعد این افراد میبینند که در سمینار تغییر رژیم حضور یافتهاند و باید توجه کنیم که تلاش برای انجام انقلاب مخملین در ایران توهم نیست”.
سر آغاز
اتهامات ناظر به استفاده از بودجه 75 میلیونی دولت آمریکا برای براندازی نرم، پس از چهاردهم فوریه سال 2006 مورد توجه نهادها و رسانه های دولتی در ایران قرار گرفتند. در این روزکاندولیزا رایس وزیر امورخارجه آمریکا به کمیته روابط خارجه کنگره رفت و درخواست 75 میلیون دلار برای بهبود وضعیت آزادی وحقوق بشر درداخل ایران را ارائه داد. مسوول آن هم دیوید دنهی، یکی ازمشاوران بخش خاورنزدیک وزارت خارجه آمریکا بود.
این سومین سالی بود که برای چنین امری پول درخواست می شد. اما در دو سال قبل از آن به ترتیب تنها حدود 2 و سپس 11 میلیون دلار هزینه شده بود که ظاهرا بیشتر برای تلویزیون فارسی صدای آمریکا و “رادیو فردا”هزینه شده بود. اما پس از اینکه ایالات متحده 75 میلیون دلار برای گسترش دموکراسی در ایران اختصاص داد، بحث ها در ایران و توسط نهادهای امنیتی بالا گرفت. آنان به دنبال این بودند که ببینند این پول به دست چه کسی می رسد.
اما از سال 2006 به این سو، رسانه های حامی دولت اخباری مبنی بر تشکیل کلاس های آموزشی برای انجام پروژه انقلاب مخملی در کشورهایی از جمله آلمان، فرانسه، انگلیس، امارات و غیره انتشار دادند. بر اساس این اخبار افرادی از ایران در این دوره های آموزشی شرکت کرده بودند. مدرسین این کلاس ها هم بر اساس همان اخبار کسانی بودند که – به گفته رسانه های دولتی - در تحولات اوکراین، یوگسلاوی، گرجستان و دیگر کشورها حضور و نقش آفرینی کرده بودند.
در چنین فضایی بود که اختصاص بودجه 75 میلیون دلاری ایالات متحده برای پروژه ای که جورج بوش از آن تحت عنوان “برنامه عمل آزادی” یاد کردسبب شد تا بسیاری از سمینارهای علمی و آموزشی دیگر در معض اتهام نهادهای امنیتی ایران قرار بگیرند.
در ادامه تلاش های وزارت اطلاعات برای متهم یابی های مخملی، سرانجام در 5 اردیبشهت 1385 رامین جهانبگلو هنگام بازگشت از هند در فرودگاه بازداشت شد.
در ابتدا کسی از اتهام او خبر نداشت. هیچ اظهار نظر رسمی هم در این رابطه صورت نگرفت. اما اتهام او امنیتی عنوان شد. محسنی اژه ای وزیر اطلاعات در گفت و گو با خبرنگاران اعلام کرد: “جرم جهانبگلو جاسوسی و زمینه سازی برای انقلاب مخملی است”. اما او نهایتا عصر چهارشنبه هشتم شهریور85 آزاد شده و مستقیما به خبرگزاری ایسنا رفت. او در شرایطی که کاملا مشخص بود تحت فشار وزارت اطلاعات برای “اعتراف” علیه خود قرار دارد، به مصاحبه با این خبرگزاری پرداخته و خود را بخشی از پروژه ای قلمداد کرد که برای برانگیختن روشنفکران، محافل دانشگاهی، محققان وغیره بر علیه حکومت دست داشت اما تاکید کرد که در این جریان آگاهانه حضور نداشت.
جهانبگلو تصریح کرد: “علت دستگیری من با فروپاشی نرم یا از درون ارتباط پیدا میکرد و حساسیت هم در ارتباط با دعوت از افرادی بود که به ایران دعوت کردم. بدین ترتیب که طرح پیشنهادی موسسه مارشال تحقیق تطبیقی بود در ارتباط با اینکه روشنفکران در اروپای شرقی در زمان فروپاشی کمونیزم چه نقشی داشتند و چگونه این نقش را ایفا کردند و چگونه جامعه مدنی را توانستند توانمند کنند و نتیجه آن فروپاشی بوده است و مقایسه با اینکه روشنفکران در ایران به علاوه عناصر گروههای غیر دولتی، چگونه میتوانند توانمند شوند”.
پس ازجهانبگلو و در زمانی که او هنوز در بازداشت به سر می برد، در 29 مرداد 1385 ابولفضل جهاندار و سعید درخشندی و سپس در 27 شهریور ماه کیوان انصاری، استاد دانشگاه امیر کبیر بازداشت شدند. اتهام آنان شرکت در کلاس های رامین احمدی در آلمان و در پوشش بازی های جام جهانی فوتبال بود. اما این استاد دانشگاه با وجود حضور در آلمان اساسا در آن سمینار و در نتیجه در این کلاس ها حضور نیافته بود. او پس از یک سال از این جرم تبرئه و از زندان آزاد شد. اما دو نفر دیگر همچنان در بازداشت باقی ماندند. آنان به 2 و 2 سال و نیم زندان محکوم شده بودند.
دور دیگر بازداشت ها با این اتهام در ابتدای سال 86 رخ داد. در این زمان به فاصله چند روز در اردیبهشت 86 هاله اسفندیاری، یحیی کیان تاج بخش و علی شاکری بازداشت شدند. اتهام همه آنان تلاش برای براندازی نرم بود. هاله اسفندیاری ازموسسه وودروویلسون و کیان تاجبخش، مشاور برنامه ریزی شهری موسسه “جامعه باز” بودند. علی شاکری نیز یک فعال صلح بود که در دانشگاهی در لس آنجلس فعالیت می کرد. “جامعه باز” با کمک “خانه آزادی” توسط جورج سوروس پایه گذاری وبرای کمک به “تقویت دموکراسی” در 40 کشور تشکیل شده است. اسم ایران هم در میان آن 40 کشور به چشم می خورد، همچنین اسم اوکراین، گرجستان، یوگسلاوی، قرقیرزستان و آذربایجان.
در این زمان محسنی اژه ای طی گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: “100 نفر از جاسوسان و کسانی که برای انقلاب مخملی تلاش می کنند در تور امنیتی ما گیر افتاده اند اما هنوز قصد بازداشت آنها را نداریم”.
وی همچنین با اشاره به جدی بودن برنامه های آمریکا برای انقلاب مخملی در اول مرداد 86اعلام کرد به دنبال یافتن سرنخ های رسانه ای انقلاب مخملی در ایران هستیم.
همزمان با این بحث ها بود که منصور اصانلو نیز بازداشت شد. مقام های رسمی وزارت اطلاعات اتهام او را اقدام علیه امنیت ملی عنوان کردند. اما به گفته خانواده اش، او در بازجویی ها متهم به این می شد که آموزش های لازم را در خارج از کشور جهت رهبری کارگران ایران برای یک انقلاب مخملی طی کرده است. او همه این اتهامات را رد کرد.
لااقل سریال بسازیم
از سوی دیگر علی رغم آنچه که جهانبگلو در گفت و گوی خود با ایسنا مطرح کرده بود فیلم اعترافات او در زمان بازداشت پس از تدوین با اعترافات تاج بخش و اسفندیاری که یک سال بعد بازداشت شده بودند تدوین شده و در 27 و 28تیر 86 از تلویزیون ایران پخش شد؛ یک مجموعه دو قسمتی که “به اسم دموکراسی”نام گرفته بود.
اسفندیاری در این فیلم مجبور شده بود که در مورد خود بگوید: “هدف اصلی من شناسایی افراد کلیدی، ارتباط دادن آنها و وصل کردن این افراد به شبکه در داخل و خارج از کشوربود”. از سوی دیگر، جهانبگلو در این فیلم ناچار شده بود اعتراف کند: “من الان وقتی فکر می کنم در مورد گذشته ام و کارهایی که کرده ام می بینم بیشتر در خدمت دشمنان ایران بودم”. تاج بخش نیز توضیحاتی در مورد فعالیت بنیاد سوروس می داد.
در مورد پروژه ساقط کردن حکومت ایران به شیوه انقلاب مخملی، تاکنون مدرکی جز اعترافات متهمان زندانی علیه خوودشان منتشر نشده است. آنچه در تمام این سالها تحت عنوان پروژه های امنیتی مورد اشاره قرار گرفته، پس از سه سال کشمکش نهادها امنیتی تنها به محکوم شدن دو پزشک و دستگیری دو نفر بی نام دیگر منتهی شده است. درحالیکه در این سالها ده ها خبرنگار، فعال مدنی، سیاسی، زنان و غیره بازداشت شده اند. این در حالی است که به گفته مدیر کل ضد جاسوسی وزارت اطلاعات در مورد آخرین “شبکه” کشف شده: “در کیس یادشده طراح لباس، نخبه علمی، پزشک، استاد دانشگاه، روحانی و ورزشکار نیز قرار داشته اند.”
به این ترتیب، تنها ثمره پروژه کشف شبکه های “براندازی مخملی”، ساختن سریالی دو قسمتی از اعترافات بی ربط جهانبگلو، اسفندیاری و تاج بخش بوده است. شاید باز هم این پروژه تنها با سریال سازی ادامه یابد؛ چرا که شنیده می شود اعترافات دو برادر پزشک نیز قرار است از تلویزیون ایران پخش شود.