از چند دهه پیش بخش مهمی از ادبیات کلاسیک روسیه، به واسطه مترجمانی که به سراغ ترجمه ادبیات روسیه رفتند، در ایران شناخته شده است. آثار نویسندگانی چون تولستوی، چخوف، داستایفسکی، گورکی، پاسترناک، شولوخوف، پوشکین و تورگنیف آثاری شناخته شده برای جامعه ادبی ایران هستند و در سال های بعدتر نیز آثار نویسندگان دیگری چون بولگاکف و ناباکوف به فارسی ترجمه شده اند. در سال های پیش از انقلاب در ایران، نویسندگان رئالیسم سوسیالیستی بسیار مورد توجه قرار گرفتند و بسیاری از آثار مهم آن دوران به فارسی برگردانده شد. اما ادبیات امروز روسیه و نیز نسلی از نویسندگانی که بعد از انقلاب اکتبر به جهان خارج مهاجرت کردند در ایران ناشناخته مانده اند. در سال های اخیر اما، آثاری از این نویسندگان به فارسی ترجمه شده اند. “آقایی از سانفرانسیسکو”ی ایوان بونین، نمونه ای از این دست آثار است که در سال ۱۳۸۴با ترجمه حمیدرضا آتش برآب و بابک شهاب و توسط نشر نی به فارسی منتشر شد. این کتاب مجموعه ای از داستان های بونین است که در آن به مضامینی چون طبیعت، مرگ و زندگی پرداخته شده است. عناوین برخی از داستان های این مجموعه عبارتند از: روزهای نوبل، پرستار، قفقاز، در ده، کلیسا، درناها، عشق گوژپشت، نقاش دیوانه، زیباروی، بهار بی موقع.
همچنین در سال ۱۳۹۱ مجموعه داستانی از نویسندگان معاصر روسیه با نام “پایان شاد” و با ترجمه زهرا محمدی و توسط کتاب نشر نیکا به فارسی منتشر شد. پایان شاد، شامل شش قصه از سه نویسنده معاصر روسیه است که اگرچه داستان ها مستقل از هم هستند اما یک وجه مشترک آنها را به هم پیوند می زند و آن تعلق این داستان ها به دوره ای است که انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ با فروپاشی روبه رو شده است. اگرچه داستان های کتاب به طور مستقیم به وضعیت اجتماعی و سیاسی روسیه نظر ندارند اما از خلال آنها می توان زندگی اجتماعی روسیه و مشخصا شرایط بعد از فروپاشی انقلاب بلشویکی را دید.
ویکتوریا توکاروا، آندری گلاسیموف و یوگنی گریشکاوتس، سه نویسنده ای هستند که در این کتاب داستان هایی از آنها ترجمه شده است. به گفته مترجم این کتاب، هر سه نویسنده این کتاب از چهره های شناخته شده و محبوب در میان روشنفکران و جوانان روسیه امروزی اند. ویکتوریا توکاروا، شاعر، نویسنده و نمایشنامه نویس معاصر روسیه است که در سال ۱۹۳۷ در سنت پترزبورگ به دنیا آمد. نخستین داستان کوتاه او با نام “روز بی دروغ” در سال ۱۹۶۵ چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت. آثار مشهور او عبارتند از “پایان شاد”، “به جای من”، “اسب بالدار” و “باید و نباید”. نویسنده دیگر، آندری گلاسیموف، در سال ۱۹۶۶ در ایرکوتسک به دنیا آمد و در حوزه زبان و ادبیات روسی و انگلیسی و کارگردانی به تحصیل پرداخت. او فعالیتش در حوزه ادبیات را با ترجمه آثار رابین کوک، نویسنده آمریکایی آغاز کرد. داستان هایی چون “عطش”، “سال فریب” و “راحیل” باعث شهرت گلاسیموف شدند. نویسنده آخر، یوگنی گریشکاوتس، نویسنده، کارگردان، نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر است که در سال ۱۹۶۷ در کمروا به دنیا آمد. گریشکاوتس را به عنوان شاخص ترین چهره سبک نمایشنامه های تک نفره در روسیه می شناسند. آثار مختلف او در حوزه داستان و نمایشنامه، نامزد دریافت جوایز متعدد ادبی بوده اند.
منبع: روزنامه شرق