محبوبه نیکنهاد
یک روز پس از آنکه باهنر حمایت انتخاباتی جناح اصولگرا از احمدینژاد را رد کرد، گزارشها حاکی از آن است که جناح حامی دولت هم حساب خود را از جبهه اصولگرایان جدا و اعلام کرد که احمدینژاد برای حضور در انتخابات نیازی به حمایت یا رایزنی با دیگر طیفهای اصولگرایان ندارد.
در روزهایی که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ـ ایرنا ـ بر شدت تبلیغات خود به نفع احمدینژاد افزوده است، روزنامه کارگزاران خبر داد که: “در روزهای اخیر حامیان دولت رسما بینیازی خود از حمایت احزاب و گروههای اصولگرا در انتخابات آتی ریاستجمهوری را اعلام کردهاند.” این اعلام جدایی، پس از آن صورت میگیرد که برخی احزاب شاخص اصولگرا نظیر موتلفه و جامعه اسلامی مهندسین، حمایت قطعی از احمدینژاد را رد و تعیین نامزد انتخاباتی را منوط به تصمیم اجماعی اصولگرایان کردند؛ اجماعی که به اذعان این گروهها، بر روی احمدینژاد وجود ندارد.
گزارش روزنامه کارگزاران افزوده است که: “یکی از مشاوران انتخاباتی احمدینژاد با اعلام قطعیبودن نامزدی وی در انتخابات آتی، به اصولگرایان اعلام کرده که احمدینژاد نیازی به حمایت احزاب و گروههای اصولگرا ندارد و به همین دلیل هم حاضر به فعالیت در چارچوب مکانیسمهای پیشنهادی آنها برای تعیین کاندیدای واحد نخواهد بود.“
این موضعگیری غیرمنتظره جناح وابسته به دولت در شرایطی رخ میدهد که طیفهای غیرهمسو با دولت نهم در جناح اصولگرا، اخیرا بر تلاشهای خود برای تضعیف موقعیت احمدینژاد افزودهاند و کار به جایی رسیده که صراحتا از وجود مخالفتهای گسترده با احمدینژاد در جناح محافظهکار سخن گفته و خواستار تدوین سازوکارهای جدیدی برای ائتلاف و تعیین نامزد انتخاباتی این جناح شده اند.
دیروز سخنانی از قول محمدرضا باهنر، چهره شاخص اصولگرایان، در مطبوعات نقل شده بود مبنی بر اینکه ”احمدینژاد در بین اصولگرایان موافقان و مخالفان جدی دارد.” تاکید آشکار و نکته جدید این اظهارنظر، در خصوص وجود مخالفان احمدینژاد در جناح اصولگرا بود که واکنش تند حامیان رئیس دولت نهم و اعلام جدایی آنها از دیگر طیفهای این جناح را موجب شد.
به عقیده کارشناسان سیاسی، تاکید بر لزوم تدوین استراتژی، مدل، سازوکار، کمیتههای متعدد برای ایجاد ائتلاف انتخاباتی بین اصولگرایان، در شرایطی که رئیسجمهور فعلی از این جناح است، پیش از هر چیز نوعی طعنه به موقعیت وی است. چرا که او در هر حال یک کاندیدای بالقوه این جناح است و صحبت از شروع همه بحثهای انتخاباتی از نقطه صفر، معنایی جز مخالفت با او ندارد.
تکذیب حمایت از احمدینژاد
اظهارات هفتههای اخیر اکثر فعالان سنتی جناح اصولگرا در خصوص تعیین نامزد انتخاباتی این جناح، حاکی از منوط کردن این کار به رایزنیها و بحثهایی بین گروهی است که عملا به معنای برابر کردن موقعیت احمدینژاد با دیگر گزینههای احتمالی است؛ چیزی که به هیچ وجه مطلوب نظر طیف رایحه خوش خدمت نیست، چرا که آنها احمدینژاد را تنها نامزد مفروض جناح اصولگرا میدانند.
اما حتی اگر این موضعگیریها سطحی تلقی شود و تبلیغات موتلفه در خصوص کاندیدای روحانی هم جدی گرفته نشود، مصاحبه صریح دیروز باهنر، آب پاکی را روی دست همه ریخت.
باهنر که دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین است، در واکنش به اظهارات یکی از اعضای شورای مرکزی این گروه در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا که در آن تنها اشارهای غیرمستقیم به احتمال حمایت اصولگرایان از احمدینژاد شده بود، مصاحبهای کرد و گفت که آن اظهارات، نظر شخصی وی بوده و تاکید کرد که: “جامعه اسلامی مهندسین هنوز وارد بررسی مصادیق انتخابات نشده است و مواضع رسمی جامعه اسلامی مهندسین توسط روابط عمومی یا دبیرکل آن اعلام میشود.“
چنین شکلی از تنش درونگروهی در این گروه باسابقه جناح محافظهکار، بیسابقه است و نشان از اهمیت مسئله عدم حمایت از احمدینژاد برای سران این گروه دارد. شبیه این اختلاف، در حزب موتلفه هم وجود دارد و کسی مثل انبارلویی هم در شورای مرکزی این حزب هست که همچنان حامی سرسخت احمدی نژاد است؛ حال آنکه منتقدان دولت نهم در این حزب توانستهاند کاری کنند که چهرههایی نظیر بادامچیان و ترقی هم از حمایت از دولت دست بکشند.
در این میان، گفتمانسازیهای درون این حزب کهنهکار، جالب توجه است. اشاره سران این حزب بر حمایت از احمدینژاد “تا آخرین روز ریاستجمهوری”، که کنایهای از یکدورهای بودن ریاستجمهوری وی است؛ تکرار هر از چندگاهی موضوع ترجیح رئیسجمهور روحانی و حوزوی، که معنایی جز نفی پیشاپیش احمدینژاد ندارد؛ مقید کردن حمایتهای این گروه از دولت نهم به اینکه این حمایتها “به خاطر حمایت ولیفقیه” است و طبعا تا زمان تداوم حمایت وی ادامه خواهد یافت و نیز تاکید چندباره بر اینکه احمدینژاد محصول یک کار تشکیلاتی بوده و رئیسجمهور بعدی هم باید از دل ائتلاف احزاب اصولگرا بیرون بیاید؛ همگی اضلاع و ابعاد فضاسازیهای این گروه علیه طیف حامی احمدینژاد است که عرصه را بر این طیف بسیار تنگ کرده است.
واکنش تند جناح حامی دولت
در برابر حامیان احمدینژاد هم در روزهای اخیر بارها به فضاسازیهای منفی جناحهای منتقد محافظهکار واکنش نشان دادهاند؛ واکنشهایی که غالبا عصبی بوده و کمتجربگی سیاسی در آنها کاملا نمایان است.
نمونهای از این واکنشها، خط خبری و مصاحبههای مکرر خبرگزاری عمومی ایرنا با چهرههای نزدیک به احمدینژاد است که تنها اشتهار آنها به وابستگی به طیف دولتی نشان میدهد که استراتژی فعالان سابق روزنامه کیهان در خبرگزاری ایرنا هم صورتی واحد دارد؛ چهرههایی همچون قاسم روانبخش، مرتضی آقاتهرانی، مهدی کوچکزاده، حسین شریعتمداری، روحالله حسینیان، حمید رسایی و….
اما این واکنشها در سایتها و وبلاگهای حامی دولت نهم با لحن تند و تیزتری امتداد یافته است. موج حملات سایتهای طیف دولتی علیه انتقادات حسن روحانی، فعالیتهای طرفداران خاتمی و حتی عذرخواهی توکلی از موسویان، با خبرها و گزارشهای جهتدار این سایتها علیه طیف تحولخواه و طیف محافظهکار سنتی وبا چاشنی انتقاد از مخالفان احمدینژاد تکمیل شده است.
این موضوع در فضای وبلاگهای جناح وابسته به دولت هم ادامه دارد. برای نمونه، یک وبلاگ حامی پروپاقرص احمدینژاد با اشاره به سخنان اخیر رهبر در حمایت از دولت و تشبیه مخالفتها با دولت به جنگ احزاب، اصولگرایان را متهم کرد و مخاطب اصلی سخنان رهبر دانست و نوشت: جمعشان جمع بود، همه بودند، جمعیت ”موتلفه” تشکیل داده بودند: “قریش”، “بنی نضیر”، “بنی اسد” و…. یکی یهودی، یکی مشرک، یکی کافر، یکی منافق؛ همه بودند. “اجماع” بلندبالایی تشکیل شد و همه به نفع “ابوسفیان” وارد گود شدند. اما لشکر حق تنهاتر از این حرفها بود. نسبت نیروهای مبارز 10به3 بنفع لشکر باطل بود و نسبت تجهیزات و ساز و برگ جنگی نیز به همین ترتیب. عده ای سست ایمان ولی “مدعی 2آتشه ی اصولگرایی” از درون سپاه پیامبر وقتی متوجه عِده و عُده ی “احزاب” شدند،خطاب به الباقی سپاه، فریاد “لامقام لکم فارجعوا” را سر دادند تا پروژه ی “عبور از پیامبر(ص)” را عملی سازند…
انتقاد کنایهآمیز این حامی احمدینژاد به دشمنیها با دولت، در حالی است که او صراحتا به موقعیت حزب موتلفه، استراتژی عبور از احمدینژاد و بحثهای مربوط به اجماع بین اصولگرایان اشاره میکند و بدین ترتیب گفتمان منتقدان محافظهکار دولت احمدینژاد را به چالش میکشد و آنها را مورد عتاب رهبر نظام برمیشمرد.
اکنون با اعلام جدایی طیف احمدینژاد از دیگر جناحهای اصولگرایان، باید دید چالشهای بین این دو بخش اصولگرایان به کجا خواهد رسید و آیا آنچنان که سرمقالهنویس روزنامه کیهان در یادداشت اخیر خود تاکید کرده، حضور احتمالی خاتمی میتواند شکاف درونجناحی اصولگرایان را پر کند و همه آنها را پشت سر احمدینژاد متحد کند یا آنکه این جدایی، برگشتپذیر نیست.
نویسنده کیهان با وجود نگرانی شدید مشهود در لحن و کلماتش، گفته بود نیامدن احتمالی خاتمی یک خبر بد برای اصولگرایان است. حال باید منتظر بود و دید که آیا واقعا آمدن یا نیامدن خاتمی تاثیری بر سرنوشت انتخاباتی جناح اصولگرا خواهد گذاشت یا مسئلههای درونی آنها عمیقتر از اینهاست. ظاهر قضیه که چیز دیگری را نشان میدهد، مگر آنکه دستوری از بالا بیاید…