محسن مصطفوی، آرشیتکت و استاد ایرانی تبار که تاکنون ریاست سه موسسه بزرگ آموزش معماری را به عهده داشته است در دنیا به عنوان شخصیتی معتبر شناخته می شود که درباره آینده معماری و شهرسازی و علوم مرتبط سخن های جدی دارد. وی هفته گذشته در شهری در اسپانیا درباره گسترش و توسعه شهرهای جدید سخن گفت که انعکاس وسیعی در اروپا یافت.
مصطفوی درحال حاضر ریاست دانشکده معماری دانشگاه هاروارد در ایالات متحده را برعهده دارد. او در گذشته ریاست دانشکده معماری دانشگاه کرنل و ریاست مدرسه معماری AA در لندن را برعهده داشته و یکی از داوران جایزه معتبر معماری آقاخان و از اعضای هیأت علمی مؤسسه ون آلن است.
این استاد و رییس دانشکده معماری دانشگاه هاروارد، معتقد است تحولات بزرگی که می توانند در این قرن تأثیرگذار باشند، با شکل جدیدی از تفکر و اندیشه مرتبط اند.
او در آخرین روز از اولین “نشست بین المللی گسترش و توسعه شهری” که توسط شهرداری شهر ویتوریا در شمال اسپانیا برگزار شده بود سخنرانی کرد. در سخنرانی آقای مصطفوی به استفاده از شیوه های نوین مانند نقشه هایی که در مکزیکوسیتی مورد استفاده قرار گرفته اند و با حس بویایی کار می کنند اشاره کرد: هر محله، یک بوی خاص.
او در مصاحبه ای با ال پائیس به برخی سؤالات پاسخ گفته است. این مصاحبه را می خوانید.
آیا می توان تا ۲۰ سال آینده از اثر ویتوریا مانند اثری که گوگنهایم در شهر بیلبائو گذاشته سخن بگوییم؟
شاید. در اسپانیا و به ویژه در منطقه باسک، به لطف مشخصه های اقتصادی، این امکان وجود دارد که شهرها را به صورت متفاوتی درک کنیم. شهر ویتوریا، به مانند دیگر شهرها، مدت هاست که در بطن توسعه های شهری قرار دارد. من فکر می کنم که مهم ترین عامل، میزان بالای تعهد و التزامی است که در این شهر دیده می شود. چنین چیزی در همه جا به چشم نمی خورد.
پیشنهادات این شهر برای دیگر شهرهای جهان حائزاهمیت بوده…
بله، ازیک طرف خطراتی وجود دارد که باید به استقبال آنها رفت و تجربیاتی که به دست آورده می شود، و ازطرف دیگر امکان و میزان دسترسی به اشکال جدیدی از دانش های علمی. فکر می کنم که دانش علمی را بتوان با تخیلات نو غنی کرد. و البته اینها برای شهری که شما می خواهید کافی نیست. بلکه باید شرایط و بسترسازی مناسبی انجام شود.
آیا علوم زیستی حرفی برای گفتن خواهند داشت، به عنوان مثال در طراحی شهرهای آینده؟
علوم زیستی به تنهایی خیر. بلکه باید با دیگر علوم و رشته ها آمیخته شوند. یکی از مسایلی که من به شدت به آن معتقدم و اکنون نیز در دانشکده ام درگیر آن هستیم، پرداختن به چندین موضوع و رشته مختلف دانشگاهی در آن واحد است. این مسأله به ما کمک می کند تا چیزهایی تولید کنیم که قبلاً در وهم هم نمی گنجید.
آیا این یعنی جدا شدن از سنت گرایی؟
بی شک ما از سنت ها می آموزیم. این بدین معنی نیست که با آن مخالف باشیم و بخواهیم همه چیز نو شود. من دوست ندارم شاگردانی تربیت کنم که صرفاً آینده گرا باشند. بسیار مهم است که به فکر شرایط و ایده های جدید در شهرسازی باشیم، ولی باید برای شهرهایی که از قبل وجود داشتند نیز امکانات جدیدی را فراهم کرد. زمانی که شخصی با یک محدودیت مواجه است با دو گزینه روبرو می شود: یا آن را به صورت یک نکته منفی می بیند که امکانات را کاهش می دهد، یا آن را به عنوان یک کاتالیزور می بیند که می تواند معیارها و زمینه های جدیدی را برای تصورات بعدی ایجاد کند.
شما همچنین از راه هایی سخن گفتید که ما را به دوام و پایداری طولانی مدت نزدیک می کند.
دوام و حفظ شرایط برای مدت طولانی مسأله بسیار مشکل و خسته کننده ای بوده است. اگر ما به چیزهایی که گفته می شود دوام دارند نگاه کنیم، می بینیم که بسیار ابتدایی هستند و چندان زیبا و جالب توجه به نظر نمی آیند. ما باید در برابر آن مقاومت کنیم.
چه فنآوری هایی در این قرن مهم ترین اند؟
فکر می کنم مهم ترین آن مربوط به ایجاد تحول در آنچه می اندیشیم باشد. باید تغییر و تحول را از خودمان آغاز کنیم.
لطفاً مثالی بزنید.
ما معمولاً فکر می کنیم که برخورداری از تصورات برگرفته از استعداد ذاتی برخی افراد است که توانایی های طراحی یا هنری دارند، درحالی که برخی دیگر بیشتر از جنبه علمی بهره می برند. همیشه می توان شرایط را بهتر کرد، همان طور که یادمان ها به ما کمک می کنند تا مطالب را بهتر در حافظه مان نگاه داریم.
منبع: ال پائیس، ۲ آوریل