ابعاد قدرت نظامی ایران

نویسنده
جلال یعقوبی

» قدرتی که ظریف از آن سردر نمی‌آورد

دوازدهم آذرماه محمد جواد ظریف در سالن علامه امینی دانشگاه تهران در جمع دانشجویان از مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب دفاع کرد. آن روز او در میان سخنان خود چیزی گفت که اعتراض‌های زیادی برانگیخت. به گزارش خبرگزاری مهر که اولین‌بار این سخنان را منتشر کرد، یکی از دانشجویان با اعتراض به توافق هسته‌ای انجام شده، گفته بود: “آقای ظریف ما و شما به خوبی می‌دانیم با این توافق درز اطلاعات از توانمندی‌های ایران بوسیله بازرسی‌ها بیشتر است و آیا این خلاف امنیت ملی نیست؟” ظریف نیز پاسخ داده بود: “غربی‌ها از چهار تا تانک و موشک ما نمی‌ترسند از مردم ایران می‌ترسند.” به گزارش مهر این جمله با فریاد و سوت دانشجویان همراه شده بود. او سپس تاکید داشت: “آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی‌آید؟ بر اساس کدام سند فکر می‌کنید آمریکا می‌تواند به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کند؟”

سخنان ظریف خشم محافظه‌کاران را برانگیخت. دو روز بعد حیدر مصلحی طی سخنانی در شهرستان فومن گیلان گفت: “امروزه برخی‌ها در دانشگاه‌ها می‌گویند آمریکا در مدت ۱۰ دقیقه می‌تواند تشکیلات نظامی و هسته‌ای ما را از بین ببرد و این موضوع نشان‌دهنده نفهمی آنهاست و برای این افراد زود است که قدرت نظامی ایران را بشناسند.” به گزارش خبرگزاری ایرنا مصلحی افزوده بود: “من به دنبال آن شخص می‌گردم تا به او بگویم تو غلط می‌کنی، شما که از توان دفاعی کشور خبر نداری و در مسیر اصلی انقلاب نیستی؛ چگونه به خود اجازه می‌دهی چنین اظهاراتی بگویی؟”

شانزدهم آذر ظریف توضیحی منتشر کرد و در آن گفت: “که به توان و قدرت دفـاعی و نیروهـای بسیجی کشور افتخار می‌کنیم این امر واقعیتی انکار ناپذیر است.” با اینهمه انتقادات از سخنان ظریف کاهش نیافت. روز بعد بیست نماینده مجلس طی نامه‌ای به روحانی خواستار “تجدیدنظر وی را در ادامه خدمت محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه شدند.” و ۵۳  نماینده نیز درباره اظهارات او تذکر دادند.

واکنش نظامیان به سخنان ظریف جالب‌تر بود. محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران در دانشگاه امام صادق در پاسخ به سوالی درباره اظهارات محمد جواد ظریف گفت: “ایشان تخصصی در بحث‌های نظامی ندارند و اظهارنظر کرده‌اند، هرچند که ما وی را دیپلمات صاحب‌نظر می‌دانیم اما در مسائل نظامی و امنیتی تجربه‌ای نداشته‌اند و به هیچ وجه این دیدگاه درست نیست.” فرمانده کل سپاه اضافه کرد: “ممکن است بمب‌های آمریکا به زیرساخت‌های ما خسارت وارد کند، اما توان موشکی و استراتژیکی سپاه چشم‌گیر است و آمریکا حتی به خیال خودش اگر بتواند بمباران کند، نهایتاً می‌تواند ۲۰ درصد توان موشکی سپاه را از بین ببرد.” فرمانده سپاه در جای دیگر تاکید داشت: “دشمنان ما ممکن است اطلاعاتی از محل نگهداری موشک‌های‌مان داشته باشند، ولی این اطلاعات واقعی نیست. آنها محل‌های اولیه و رسمی را می‌دانند، ولی محل نگهداری اینها مخفی است و روش‌های شلیک ما نیز در سراسر کشور گسترده شده است و دشمن با هزاران بمب هم نمی‌تواند مانع از این توان‌ها باشد.” او گفته بود: “آنچه موجب شده که دشمن سر میز مذاکره بنشیند همین توان دفاعی ماست.”

محمد رضا نقدی رئیس سازمان بسیج نیز طی سخنانی گفت: “البته این برآورد دوستان کار درستی نبود و یک ناشی‌گری سیاسی بود، انسان حتی اگر ضعیف هم باشد و امکاناتی نداشته باشد در مذاکره باید خودش را مقتدر نشان دهد، چه رسد به اینکه مقتدر به معنای واقعی نیز باشد. آمریکا اطلاعات درست را از بنده که مسئول امر هستم بگیرد و نه از افراد سیاسی، بنده به آمریکا می‌گویم که اگر دست از پا خطا کنند کار به بسیجی‌ها نخواهد رسید و همان نیروهای مسلح رسمی ما آمریکا را تسلیم خواهند کرد.”

اکنون سال‌هاست که نظامیان ایران از قدرت نظامی برتر ایران سخن می‌گویند و تهدید می‌کنند که هر حمله‌ای را با شدت پاسخ خواهند داد. حتی یکبار سردار علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه، گفته بود: “اقتدار نیروی دریایی ما تا جایی است که در همه آب‌های دنیا حضور داریم و در صورت لزوم تا ۳ مایلی نیویورک هم پیش خواهیم رفت. مواظب‌ترین کشوری که در آب های خلیج فارس حضور دارد آمریکایی‌ها هستند زیرا که می‌داند اگر تیری درکنند می‌دانند شرایط بدی را برای اقتصاد اروپا بوجود خواهند آورد.”

 در مهرماه سال ۱۳۹۱ که جنگ لفظی ایران و اسرائیل گسترش یافته بود، محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران در سخنانی بی‌سابقه از احتمال جنگ با اسرائیل سخن گفت و هشدار داد “همه باید برای جنگ آینده آماده شویم.” او پیش‌بینی کرد که “تهدیدات و دشمنی” اسرائیل با ایران “نهایتا به درگیری فیزیکی ختم می‌شود.” فرمانده سپاه گفته بود: “نمی‌توان منکر جنگ آینده شد اما بدانید دیگر آن شرایطی که در دوران ۸ سال دفاع مقدس برای ما به وقوع پیوست دیگر تکرار نمی‌شود. برای جنگ آینده باید از تجربیات دوران دفاع مقدس به خوبی استفاده کرد.” تهدید نظامی ایران آنقدر جدی بود که حتی عالی‌ترین فرمانده نظامی ایران نیز صریحا از آن سخن می‌گفت.

پیش از انتخابات ایران، خبرگزاری روسیه خبری منتشر کرد که بر اساس آن “در بودجه نظامی آمریکا، حمله به ایران پیش‌بینی شده” بود. گفته می‌شود که بخشی از سیاست “نرمش قهرمانانه” آیت‌الله خامنه‌ای با توجه به این واقعیت‌ها شکل گرفت.

برنامه نظامی ایران که محمدجواد ظریف تاکید دارد غرب از آن نمی‌ترسد، پرهزینه‌ترین برنامه ایران در سال‌های رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بوده است. برای نمونه در سال ۱۳۹۰ با تصویب مجلس از محل درآمد حاصل از صادرات نفت ایران، سه میلیارد دلار به عنوان “تقویت بنیه دفاعی” به بودجه نظامی ایران افزوده شد. به گفته احمد توکلی، نماینده مجلس، این افزایش به دستور صریح آیت‌الله خامنه‌ای تصویب شده بود. هر سال با فشار نهادهای نظامی و حمایت رهبر ایران بودجه نظامی نسبت به سال قبل افزایش می‌یابد. در بودجه سال ۱۳۹۱ نیز در حالی که کل بودجه بیست‌و هشت هزار میلیارد ریال کاهش داشت، بودجه نظامی ایران ۱۲۷ درصد افزایش یافته بود. اخیرا و پس از ارائه لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ نیز حیدرپورشهرضایی، عضو کمیسیون امنیت‌ملی و سیاست‌خارجی مجلس گفته است: “قطعا بودجه دفاعی کشور در قیاس با سال‌‌های گذشته باید افزایش یابد.”

در این سال‌ها مهمترین سرمایه‌گذاری نظامی ایران بر روی موشک‌های میان‌برد و دوربرد بوده است. در همه تحلیل‌های نظامی نیز نظامیان ایران بیشترین مانور را بر موشک‌های تولید ایران داشته‌اند. یکی از تهدید‌های همیشگی نظامیان ایران در برابر تهدیدهای نظامی، بستن تنگه هرمز با استفاده از توان موشکی و دریایی سپاه است. دربهمن ۱۳۹۰ علی‌اکبر ولایتی طی گفتگویی با پرس‌تی‌وی تلوزیون انگلیسی زبان ایران، گفته بود: “ما برای فروش نفت محتاج لطف هیچ کشوری از جمله غرب نیستیم. نفت کالایی نیست که روی زمین بماند و خودشان می‌دانند که اگر نفت ایران منها شود از نفت دنیا، حتما قیمت نفت خیلی بالاتر می‌رود.” او تهدید کرده بود: “تهران اجازه نخواهد داد دیگران بتوانند نفت بفروشند و ایران نتواند.”

چند ماه بعد در تیرماه ۱۳۹۱  هفته‌نامه دیگربان وابسته به سپاه در واکنش به اعمال دور جدید تحریم‌ها٬ پیشنهاد کرده بود که تنگه هرمز بسته شود. همزمان اخباری از طرح انسداد این تنگه از سوی ۱۰۰ نماینده مجلس نیز منتشر شده بود.در دی ماه ۱۳۹۱ و با افزایش تحریم‌ها علیه ایران، محمدحسن آصفری دبیر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفته بود: “اگر مشاهده کنیم که فشار غرب و اروپا در رابطه با تحریم‌ها در حال افزایش است، از تنگه هرمز به عنوان یک فرصت استفاده کرده و برای بستن آن اقدام می‌کنیم.” جالب آنکه همزمان با این تهدیدها رستم قاسمی وزیر وقت نفت تهدید کرده بود: “جمهوری اسلامی ایران در صورت افزایش فشار تحریم‌های غرب در روند صادرات نفت خام خود بازنگری خواهد کرد.” او گفته بود: “نبود نفت ایران در بازارهای جهانی، قیمت ها را تحت تاثیر قرار می دهد و دود این گرانی ها به چشم مردم خواهد رفت که دولت های آنها باید پاسخگو باشند.”

در همان روزها سایت رجانیوز طی مقاله‌ای با عنوان “آیا ایران واقعا در نبرد نظامی با امریکا در خلیج فارس دوام می‌آورد؟” پیش‌بینی کرد که ناوهای امریکایی توان مقابله با قایق‌های تندرو سپاه پاسداران را ندارند. این سایت نوشته بود: “قایق فوق سریع یا مهدی (عج) که امکان تشخیص آن از قایق عادی بسیار سخت است، لحظه‌ای تشخیص داده خواهد شد که شش متر در شش متر بدنهٔ ناوشان سوراخ شده است”

بستن تنگه هرمز هیچگاه عملی نشد. سپاه پاسداران به‌جز جنگ لفظی توان ورود در یک رویارویی واقعی را نداشت. اما جنگ نیابتی سپاه در منطقه به استراتژی اصلی آن تبدیل شده است.

 هزینه میلیاردی ایران در سوریه نمونه‌ای از این جنگ نیابتی است. دخالت در بحران افغانستان نیز از جمله دیگر اقدامات پرهزینه ایران است. یکسال پیش امرالله صالح، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، ایران را تهدیدی برای امنیت ملی افغانستان خواند. در خرداماه امسال خبری منتشر شد که بر اساس آن ایران در حال مذاکره با گروه طالبان افغانستان بود. طالبان در بیانیه ای تایید کرده بود که هیاتی از این گروه از ایران دیدار داشته است. یک عضو ارشد طالبان نیز گفته بود که گروهی به ریاست سید طیبب آغا مدتی قبل به تهران سفر کرده بودند. حضور ایران در عراق نیز آشکارتر از آن است که بتوان پنهان کرد. چند سال پیش ایاد علاوی رهبر حزب العراقیه فاش کرد که “مسئولان ایرانی از من خواستند تا به تهران بروم و با قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس صحبت کنم، اما من پاسخ دادم که چرا باید با یک مسئول اطلاعاتی-امنیتی شما بنشینم؟ اگر قرار است دیداری کنیم، در هر کشور عربی که شما می‌خواهید، آشکارا درباره مشکلات و نگرانی‌های دو طرف سخن می‌گوییم.” حضور ایران در لبنان و کمک‌های نظامی و مالی به حزب‌الله نیز ماجرای پنهانی نیست.

سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی نظامی ایران بحران و درگیری را خارج از مرزهای ایران مدیریت می‌کنند. آنان معتقدند که در حال جنگ با غرب هستند و بهتر آن است که این جنگ خارج از مرزهای ایران انجام شود. گفته ‌می‌شود این کوشش‌ها برای آن است که ایران در داخل مرزها آسیب‌پذیرتر است.

در سال‌های گذشته، نهادهای امنیتی نتوانستند امنیت کارمندان برنامه هسته‌ای ایران را تامین کنند. مسعود علی‌محمدی، مجید شهریاری، فریدون عباسی و مصطفی احمدی‌روشن طی ترورهای از قبل برنامه‌ریزی شده در پایتخت ایران کشته شدند. سردار حسن تهرانی مقدم که به گفته منابع ایرانی مسئولیت پیگیری پروژه‌های موشکی را بر عهده داشت در آبان ۱۳۹۰ طی انفجاری در پادگان ملارد در نزدیکی تهران، همراه با ده‌ها تن دیگر کشته شد. همان روزها خبرگزاری فارس در خبری با عنوان “واکنش سردار جزایری به خوشحالی صهیونیست‌ها از انفجار اخیر در پادگان سپاه” از قول او تهدید کرده بود: “اسرائیل نگران روزی باشد که صدای انفجارها در تلاویو شنیده می‌شود.” بعدها گفته شد که سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، در این انفجار دست داشته است.

ناظران سیاسی معتقدند که حداکثر توان امنیتی ایران در داخل مرزها در حد کنترل روزنامه‌نگاران و دانشجویان و فعالان فرهنگی و سیاسی است که امروز ده‌ها تن از آنان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام در زندان به سر‌ می‌برند.