اگر ارتش آمریکا در سال 2003 عراق را اشغال نکرده بود و صدام حسین، دیکتاتور بعثی لائیک سنی مذهب طرفدار ناسیونالیسم عرب و “ضدّ فارس” مادرزاد راسرنگون نکرده بود، محال بود امروز رئیس جمهور اسلامی ایران، محمود احمدی نژاد بتواند سفر تاریخی چهل و هشت ساعته خود را به عراق، که در تاریخ معاصر منطقه بی سابقه بود، انجام دهد.
تمام رسانه های عربی و مقامات بسیاری از حکومت های سنی مذهب متحد آمریکا همچون مصر و اردن و عربستان سعودی، در ماههای اخیر به این “ریشخند بزرگ تاریخ” اشاره کرده اند زیرا این حکومت ها همانطورکه ملک عبدالله دوم پادشاه اردن و حسنی مبارک رئیس جمهور مصر بارها تکرار کرده اند، از تشکیل یک “هلال شیعه” در خاور میانه به شدّت بیمناکند. روزنامه های عربی روزدوشنبه با لحنی رشک آمیز و نه چندان دوستانه “ورود همراه با بوق و کرنای احمدی نژاد به فرودگاه بغداد” را با “ سفرهای پنهانی و تحت تدابیر امنیتی شدید مقامات غربی درگیر درجنگ عراق از جمله جورج بوش” مقایسه کردند.
بیشتر سیاستمداران آمریکائی از زلمای خلیل زاد نماینده آمریکا در سازمان ملل گرفته تا هنری کیسینجروزیر امور خارجه حکومت نیکسون و حتی خود بوش، معتقدند که مداخله آمریکا در منطقه پس از واقعه 11 سپتامبر “به نفع ایران” در منطقه تمام شده است زیرا سرنگونی حکومت طالبان در افغانستان در سال 2001 و سقوط حکومت بعثی 17 ماه پس از آن، ایران را از شر دو دشمن قسم خورده خود خلاص کرد. جورج بوش بارها تکرار کرده است که خروج پیش از موقع نیروهای آمریکا از عراق به معنای” تقدیم دودستی عراق” به ایران خواهد بود.
روز یکشنبه حتی روزنامه های عربستان سعودی که گرایشی به ایران ندارند نتوانستند از ریشخند مراسم استقبال نوری المالکی نخست وزیر عراق در مرکز “منطقه سبز” معروف که آمریکائی ها در سال 2003 در بغداد ایجاد کردند، خودداری کنند. به گفته سفارت آمریکا سربازان آمریکائی حاضر در این منطقه به شدّت حفاظت شده “هیچ نقشی” درحفظ امنیت رئیس جمهور ایران نداشتند. یکی از حاضران در مراسم یکشنبه در بغداد به خبرنگار لوموند گفت: “وقتی احمدی نژاد به بوش حمله کرد باورمان نمی شد، مثل این بود که دارد به دیوار سفارت [ آمریکا] سنگ پرت می کند”.
واشنگتن و تهران با وجود آنکه برسر مسائل هسته ای و توسعه طلبی های منطقه ای ایران، در تمام عرصه های بین المللی به شدّت به هم می تازند، امّا یک هدف مشترک دارند و آن حفظ حکومت های آسیب پذیر و بی ثباتی است که با زور اسلحه درافغانستان و عراق برسرکار آمده اند. با این وجود واشنگتن هرچند گاه یکبار به حکومت تهران اتهام می زند که برای حفظ منافع خود سعی می کند با ایجاد و حفظ بی ثباتی در این دوکشور از طرفی ان هارا محتاج کمک های خود نگه دارد و از طرفی با درگیر کردن نیروهای آمریکائی درجنگ های نامنظم، از حمله احتمالی آمریکا به ایران جلوگیری کند.
البته همانطور که انتظار می رود تهران همه این ها را تکذیب می کند. احمدی نژاد در بغداد با اظهاراینکه ”ثبات عراق به نفع ایران است” با لحنی تمسخرآمیز اضافه کرد: “خنده دار است که کسانی که 160هزار سرباز به عراق فرستاده اند ما را به دروغ متهم به مداخله در عراق می کنند”. امّا همه کشورهای منطقه یقین دارند که ایران کوچکترین تمایلی به تحکیم دولت های متحد “شیطان بزرگ” در منطقه ندارد.
بازیگران اصلی منطقه خاورمیانه و در درجه اوّل مقامات عراقی به وعده های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا کاری ندارند. آن ها حتی یک لحظه هم نمی توانند تصور کنند که نیروهای آمریکائی به طور کامل از عراق خارج شوند و بسیاری شان آرزو می کنند که این اتفاق نیافتد. دیدار احمدی نژاد از عراق با انگیزه های سیاسی داخلی وبنا براعلام رسمی مقامات ایران برای “تقویت روابط دوستانه” صورت گرفت. اما تاریخ این دیدار سئوال برانگیز است. چرا احمدی نژاد برای سفر به عراق منتظر پایان دوران ریاست جمهوری بوش در اوائل سال 2009 نشد؟ جواب این سئوال شاید این باشد که ایران می خواهد تمام تلاش خود را به کار بندد تا مانع ادامه مذاکرات جاری میان عراق و آمریکا برای استقراردرازمدت بخش اعظم سربازان آمریکائی در عراق شود.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا به نمایندگان دموکرات مجلس که نگران ایجاد پایگاه های نظامی دائمی ایالات متحده در عراق هستند اطمینان داد که آمریکا چنین قصدی ندارد. امّا به رغم اظهارات رسمی گیتس، در “اعلامیه اصول دوستی و همکاری” که در نوامبر2007 میان بوش و نخست وزیرعراق به امضاء رسید، یک بخش کامل به مسائل امنیتی اختصاص دارد. در حال حاضر نیز مذاکرات برای تعیین “جایگاه قانونی” نیروهای آمریکائی در جریان است. این نیروها پس از سپردن “اداره کامل” کشور به حکومت منتخب عراق از سوی سازمان ملل در اواخر 2008 ، در خاک عراق باقی خواهند ماند و تعداد شان آنطور که در عراق گفته می شود، بین پنجاه تا شصت هزار نفرخواهد بود.
از هم اکنون عملیات گسترش و نوسازی حدود شش پایگاه نظامی موجود آمریکا درعراق اغاز شده است. یکی از کارمندان عالیرتبه عراقی که از روند مذاکرات خبر دارد به خبرنگارلوموند گفته است که با گسترش این پایگاه ها آمریکا می تواند حدود “100000” سرباز را اسکان دهد. بنابراین ایران هر مقصد جاه طلبانه ای که در عراق داشته باشد و مبادلات اقتصادی و فرهنگی و مذهبی آن با مردم عراق که اکثراً شیعه هستند، در هر سطحی که می خواهد باشد ، تا سالهای سال نخواهد توانست در عراق ترکتازی کند.
بر همین اساس پیروزی ایران را که به زعم عده ای نتیجه اشتباهات حکومت بوش در منطقه است، نباید خیلی جدی گرفت.
به نظر کسی چون کاوه افراسیابی کارشناس ایرانی مسائل سیاسی که در خارج زندگی می کند و مقالات بسیاری درباره جمهوری اسلامی نوشته است “ادعای گسترش منافع ایران در منطقه” سرابی بیش نیست. وی می نویسد “ایران از هم اکنون درمحاصره پایگاه های نظامی آمریکا قرار گرفته است. واین مسئله به مشغله
فکری دائمی” رهبران ایران تبدیل شده است. به گفته این کارشناس ایرانی “با وجود سقوط طالبان و بعثی های عراق، ایران بعد از 11 سپتامبر بازی را در منطقه نفوذش باخته است”.
منبع: لوموند 5 مارس