سخن از اعدام یوسف ندرخانی ظالمانه است. این سخن همچنین گوشه ای از بی عدالتی و ظلمی است که رژیم فعلی ایران بر شهروندان اعمال می کند. این نشریه مجازات مرگ را همیشه و در هر جا محکوم کرده است؛ حال این مجازات چه برای قتل اعمال شود یا خیانت. ولی در مورد آقای ندر خانی چنین جرم هایی وجود ندارد: نه قتل نه خیانت. او قاچاقچی مواد مخدر نیست. او تنها یک مسحیی از شهر رشت، در ساحل دریای خزر است که از ایمان خود دست بر نمی دارد. نوعی وجه نمایشنامه ای در این نمایش ظالمانه وجود دارد که تا قلب آزادی دین و مذهب پیش می رود.
مساله این نیست که ندرخانی یک مسیحی، و در واقع یک مسیحی شجاع است. این امر، حداقل در تئوری، در ایران آزاد است. مساله در اینجا آن است که وی به “ارتداد” متهم شده است. در دادگاه ادعا شده که وی به عنوان یک مسلمان بزرگ شده است، و این دلیلی است بر اینکه تغییر دین او به مسیحیت مسحق مرگ است. او سال پیش محکوم شد. محمد علی دادخواه، وکیلی که آنقدر جرات داشت که دفاع از او را بر عهده بگیرد، خود تابستان امسال به اتهام جرائم مشابه به نه سال زندان محکوم شد. صدور هر دوی این احکام، در یک سیستم عادلانه جرم محسوب می شوند.
برای هر دو حکم تقاضای تجدید نظر شد. دادگاه عالی در تهران هفته گذشته رای خود را در مورد یکی از دو حکم صادر کرد: آقای ندرخانی اگر در انظار عمومی ایمان خود را رد کند، می تواند زندگی خود را نجات دهد. او این هفته، دو بار این کار را رد کرده است. اگر برای بار سوم آنرا رد کند ممکن است اعدام شود.
ارتداد، حتی بیش از کفر، هرگز نباید جرم تلقی شود. حق هر فرد بالغ برای تعیین مذهب و اعتقادات خود، از جمله آزادی هایی است که او را بالغ می کند. این از بزرگترین کشفیات تمدن است: روند سخت و دردناک یادگیری زندگی در گروه های بزرگ تر و ناهمگون تر به عوض زندگی در خانواده یا قبیله. بنیاداین اصل، یعنی انعطاف یا تسامح، امروزه در سراسر خاورمیانه نفی می شود.
حال چه با شکنجه و کشتار جمعی یا کشتار های قانونی و حقوقی، اعدام اقلیت های مذهبی در ایران، عربستان سعودی و پاکستان، از راه های شناخته شده ای است که رژیم های رو به زوال آنها برای سرکوب طغیان مردم خود از آن استفاده می کنند. مسیحیان، یهودیان و بهائیان در همه جا اعدام می شوند. در ایران، اقلیت سنی در تهران، که محل زندگی بیش از یک میلیون مسلمان سنی است، حق داشتن مسجد ندارند. در عربستان سعودی و پاکستان، شیعیان مورد آزار قرار می گیرند و سرکوب می شوند.
در همه جا، هراس مردم از حق انتخاب آزاد هر چیزی با هراس آنها از حق انتخاب دین آمیخته است.
این قوانین توهینی به خدا، اسلام و انسانیت ماست. حکم آقای ندرخانی باعث سرافکندگی ایران است.
منبع: گاردین- 29 سپتامبر- 2011