حمله به دوم خردادی ها؛ تهدید تاجزاده

نویسنده
نازنین کامدار

» واکنش ها به نامه عضو سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت

اولین مقاله مصطفی تاج زاده، یکی از اعضای برجسته دو تشکل سیاسی حامی میرحسین موسوی، پس از آزادی از زندان که طی آن از “خطای” جریان اصلاح طلب در عدم موضع گیری در برابر اقدامات حکومت جمهوری اسلامی، به ویژه درسال های ۶۰ و ۶۷  و نیز وضعیت “سخت و تاریک زندان” سخن گفته است، با واکنش هواداران دولت و سپاه مواجه شده تا حدی که جوان آنلاین از قول « یکی از مطلعین پرونده»به تاجزاده حمله کرده و وی را با الفاظی زشت مورد خطاب قرار داده است.

علاوه بر  این کاظم انبارلویی سردبیر روزنامه رسالت نیز در مقاله ای به تاج زاده حمله کرده و مدعی تلاش وی برای بازگشت سلطنت به ایران شده است. انبار لویی همچنین از “پیچیدگی بازجویی تاج زاده” خبر داده است.

در همین حال سایت جوان آنلاین که تمامی گزارش های خود را از زبان “منابع مطلع” منتشر می کند، مدعی “هماهنگی تاج زاده و بهزاد نبوی برای تغییر نقش” شده و همزمان دادستان تهران هم که فارس نیوز، خبرگزاری نزدیک به نهادهای امنیتی او را “دکتر جعفری دولت آبادی” معرفی کرده، از عدم مجوز فعالیت سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت، دو تشکلی که مصطفی تاج زاده از اعضای شورای مرکزی آنهاست، خبر داده است.

نامه از قول مطلع پرونده

نامه ای که از قول «یکی از مطلعین پرونده»در جوان چاپ شده،اگر چه دارای ضعف های نگارشی است، اما به واسطه بازتاب دیدگاه کسانی که هم اکنون در زندان های جمهوری اسلامی در حال اعمال شکنجه و فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هرچند که برخی از زندانیان آزادشده از “به روز کردن سایت جوان” در داخل اوین سخن گفته اند.

این شخص به اصطلاح “نزدیک به پرونده” در مطلب خود آورده است: “‌آن بخشی که بیشتر نظر من را جلب کرد و موجب شد قلم به دست گیرم و برحسب وظیفه پرده از واقعیت کنار بزنم ادعاهای غیر واقعی بود که نویسنده در مورد زندان و بازجویان مطرح کرده بود. ‌در مقاله مذکور فضای زندان چنان مخوف تصویر شده است که هر خواننده‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا ضمیر ناهوشیار خواننده، ‌نویسنده را به خاطر مقاومت در آن شرایط طاقت فرسا به مثابه قهرمانی تحسین نماید. ‌آنقدر فضای این نوشته تند و غیرمنصفانه است که هنوز انتساب آن به آقای تاج‌زاده برایم غیر قابل باور می‌باشد و آنچه تردیدم را بیشتر می‌کند سبک و سیاق قلمی است که مطابقت چندانی با قلم آقای مصطفی تاج‌زاده ندارد، ‌به علاوه اینکه هنوز مصطفی را لوطی‌تر از آن می‌شناسم که به این زودی نمکدان بشکند”.

او که مصطفی تاج زاده را “آقا مصطفی” خطاب کرده و کوشیده است تا لحنی صمیمانه داشته باشد، مدعی “التماس تاج زاده برای آزادی” شده و اینکه “می دانم نویسنده واقعی مقاله ات کیست”.

او سپس در این نوشته چند پرسش از تاج زاده مطرح کرده که در نوع خود بی سابقه است: “آقا مصطفی آیا مسئولان پرونده اتهامی جنابعالی عاشق چشم و ابروی تو بودند که بدون وثیقه و برخلاف روال معمول و قانونی به تو مرخصی طولانی مدت داده‌اند؟ یا اینکه از تو می‌ترسند؟ ‌یا واقعیت این است که به عجز و التماس تو برای آزادی و تعهدات شفاهی‌ات مبنی بر جبران مافات اطمینان کردند و خواستند فرصتی به تو داده باشند شاید طبق وعده‌ات جبران مافات کنی”.

وی ادامه داده است: “‌آیا تو نگفتی اجازه دهید من بروم بیرون به مردم بگویم که ما خیانت کردیم و با یک دروغ بزرگ به حیثیت نظام و این مردم شریف لطمه وارد کردیم؟ آیا تو نبودی که می‌گفتی میرحسین مانند کسی است که زمین خورده و خجالت می‌کشد که بلند شود. ‌بیایید با هم کمک کنیم تا او را از زمین بلند کنیم؟”

نویسنده این نامه در ادامه به گونه ای فضای زندان را نیز تشریح کرده و افزوده است: “آقای تاج‌زاده باور نمی‌کنم که به این زودی فراموش کرده باشی که عاجزانه از مسئولان پرونده می‌خواستی تو را با تعهد کتبی خرد نکنند و تو در مقابل، عملاً خیانت‌هایت را جبران خواهی کرد. ‌آقای تاج‌زاده کارشناس پرونده‌ات می‌گفت فیلمی از دوران زندانت در اختیار دارد که اگر مسئولان اجازه دهند منتشر شود همه مردم خواهند فهمید منظور تو از شکنجه! و سختی زندان چیست؟ یکی از کارشناسان پرونده که مطلع شد می‌خواهم مطلبی در پاسخ به تو بنویسم گفت پیغام دهم که آقا مصطفی خیلی، ‌خیلی بی‌انصاف و بی معرفتی. ‌گفت بنویس که من اگر می‌دانستم بگو بخندهایمان را و لطیفه گفتن‌هایمان را برای تلطیف فضای گفت‌وگو شکنجه تلقی خواهی کرد هرگز به تو اطمینان نمی‌کردم و برخلاف نظر برخی عمل نمی‌کردم که معتقد بودند شماها اصلاح ناپذیرید”.

نویسنده این نامه سپس “شاخص های نظام” را که در  دوران بازجویی زندانیان را برای پذیرش آنها تحت فشار قرار می دهند بازگو کرده است. او  که  با پیش رفتن مطلب، لحن اش به سمت محاوره ای خشن رفته، قتل ندا آقا سلطان را”کار  موسوی”  و عبدالکریم سروش و اکبر گنجی را”مرتد”و جنبش سبز را “جنبش سبز کارتونی” دانسته است.

او “شاخص های نظام” را نیز چنین برشمرده است: “نظامی که پوزه آمریکا و اسراییل را به خاک مالیده، خاک گذرگاه امام زمان را سرمه چشم خویش می‌سازد، هولوکاست را افسانه می‌شمارد، سه هزار سانتریفیوژ راه اندازی می‌کند و جک استراوها هم هیچ غلطی نمی‌توانند، سکولاریسم در آن واژه‌ای نجس تلقی می‌شود، غرب را به زانو در آورده است، ولایت فقیه را  ولایت انبیا می‌داند”.

وی در ادامه با ادبیاتی کوچه بازاری می نویسد: “تو و امثال عبدالله نوری واقعا باورتان شده است که کار نظام تمومست، ‌آقای روشنفکر! اونی که تمومست عمر اربابتان آمریکاست. ‌اونی که تمومست عمر عربده‌کشی‌های مستانه دوم خردادی شماست”.

مقاله مصطفی تاج زاده که طی آن از اعمال فشار در زندان و اعتراف‌گیری و تواب‌سازی در سلو‌ل‌های انفرادی خبر داده و همچنین فاش کرده است که “گفتمان کیهان در مراحل  بازجویی‌ حاکم بوده است”، با واکنش محمد کاظم انبارلویی، سردبیر روزنامه رسالت و یکی از حامیان محمود احمدی نژاد نیز مواجه شده؛ به گونه ای که حتی بخشهایی از نوشته های ”مطلع پرونده” و کاظم انبارلویی یکسان است. انبار لویی همچنین از “پیچیدگی بازجویی تاج زاده” خبر داده است.

بنا به نوشته رجا نیوز، انبار لویی نیز در مقاله اش از جنبش سبز به نام “فتنه سبز” یاد کرده و “سر موضع بودن” تاج زاده را به تمسخر گرفته و با “منافق” نامیدن وی به بخش هایی از بیانیه وی که از خطای اصلاح طلبان در دهه ۶۰ سخن گفته، پرداخته و نوشته است: “آقای مصطفی باید بگوید منظور از خشونت و خونریزی در دهه60  چیست؟ خشونت و خونریزی منافقین علیه ملت و نظام!؟ یا خشونت (بخوانید احکام دادگاه های انقلاب) علیه جرم محاربه با نظام و برخورد با منافقین!؟ او بی رودربایستی در این انتخاب در جایگاه تخطئه احکام دادگاه های انقلاب می ایستد و با منافقین همدردی می کند”.

او در ادامه تاج زاده را سلطنت طلب دانسته و آورده است: “او به حکم اینکه نامش «تاج زاده» است همه این فرازوفرودها را برای دفاع از تاج و تخت و سلطنت طی کرده است و از این بابت حتی سر حجاریان و بهزاد نبوی ومحمدرضا خاتمی هم کلاه گذاشته است. روان پژوهی کلمات صادره در این بیانیه فریاد می زند که او دل در گرو بازگشت سلطنت و آمریکا دارد”.

انبارلویی افزوده است: “او می خواهد بگوید من زاده تاج هستم و همه این مبارزات پیچیده را برای بازگشت تاج به کشور می کنم. نفی امام، نفی شعار مرگ بر آمریکا، همدردی با انقلابیون پشیمان و فرسوده و حتی همدردی با منافقین به شوق بازگشت تاج و تخت به کشور است. شاید این داوری در نگاه اول قدری بی رحمانه و غیرمنصفانه باشد اما تاج زاده در بیانیه خود آن قدر کلید واژه برای اثبات این ادعا گذاشته است که گریزی از آن نیست. اگر باور ندارید اعترافات  او را یک بار دیگر بخوانید، تاپیچیدگی کاربازجوی اور ادر نشان دادن چهره وی درک کنید”.

سایت جوان که “نوشته یکی از مطلعین پرونده تاج زاده ” رامنتشر کرده، همچنین مدعی شده است: “نقشی که پیش از این بهزاد نبوی در بین احزاب اصلاح طلب و جریانات دوم خردادی بازی می کرد به زودی به مصطفی تاج زاده محول خواهد شد. تاج زاده که مدتهاست سودای لیدری جریان احزاب اصلاح طلب را در سر دارد هم اکنون با هماهنگی بهزاد نبوی درصدد ایفای این نقش است.نبوی به دولیل حاضر شده این نقش را به تاج زاده بدهد. اول اینکه بهزاد نبوی به نوعی کم آورده و از سوی دیگر با جلو انداختن تاج زاده نقش اصلی نبوی در پشت پرده تشکیلات جریان اصلاحات و ارتباط وی با برخی حلقه های فکری بالادستی حفظ خواهد شد”.

به دنبال انتشار نامه تاجزاده، دادستان تهران هم که  روز گذشته از سوی فارس مدرک دکترا دریافت کرد از ”غیر قانونی بودن فعالیت سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت”، دو حزبی که تاج زاده عضو مشترک آنهاست، خبر داد. 

به گزارش فارس، “دکتر جعفری دولت آبادی” در باره فعالیت احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب گفته است: “احزاب یاد شده پس از توقیف پرونده فعالیت آنان از سوی کمیسیون ماده 10، درخواست صدور دستور موقت برای جلوگیری از اجرای این تصمیم کردند که دادگاه این درخواست را نپذیرفت‌. بنابراین فعالیت آنها همچنان غیر قانونی است”.