پایان سه دهه انزوا ایران

نویسنده
شبکه چهار بریتانیا

» تحلیل برنامه ساز مشهور شبکه چهار بریتانیا

جان اسنو

یک هواپیمای چارتر که حامل پیمانکاران نظامی آمریکایی است در مسیر خود از افغانستان به دبی، به طور از پیش برنامه‌ریزی‌نشده‌ای، وارد حریم هوایی ایران می‌شود.

ظرف مدت چند دقیقه مشخص می‌شود که اشتباهی در برنامه‌ریزی پرواز رخ داده است. در زمانه‌ای که هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو جنگی آمریکا هدف قرار می‌گرفت، اشتباه پرواز جمعه شب می‌توانست موجب بروز بن‌بستی درازمدت شود که در آن مسافران و خدمه پرواز تبدیل به مهره‌هایی سیاسی می‌شدند.

دیگر این طور نیست. هواپیما به سرعت در مسیر قرار می‌گیرد و نیازی نیست کسی نگران باشد. این شاید نشانه‌ای باشد که ایران به خانواده جهانی بازگشته است.

در حال حاضر گفت‌وگوهای کم‌نظیری میان ایران و آمریکا از یک سو و بین ایران و پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه اتحادیه اروپا در جریان است و موضوع آن برنامه هسته‌ای ایران.

عباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد ایران به من گفت، در مذاکرات احترام متقابل کاملی بین طرفین وجود دارد، اما مذاکرات سخت است.

آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای گفته است، ایران نتوانسته اقدامات اعتمادسازی را تکمیل کند و آژانس آژانسبه اسناد تحقیقاتی که در گزارش هفته گذشته به آن‌ها اشاره شده دسترسی ندارد. اما آقای عراقچی می‌گوید، این مشکلات حل‌شدنی است. موضوع جدی‌تر آن چیزی است که از منابع دیگری در ایران دریافتم.

به من گفته شد که آمریکا قصد دارد ثابت کند، ایران در گذشته در حال تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای بوده است. این چیزی است که تمام بازرسی‌ها و اطلاعات درز کرده نتوانسته آن را ثابت کند.

اگر نتوانند ثابت کنند، آمریکا می‌خواهد ایران به آن اقرار کند. این چیزی است که ایرانی‌ها از آن طفره می‌روند. این تاکنون مهمترین بن‌بست مذاکرات بوده است.

حتی در سطح سیاسی هم بهبود روابط ادامه دارد. اما در نمازجمعه هفته گذشته با خودت فکر می‌کنی که چیزی از زمان قطع روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب سی سال پیش فرق نکرده است.

شعار می‌دهند، مرگ بر آمریکا، مرگ بر آمریکا. اما متوجه شدم صداهای بلندتر مربوط به مردان و زنانی است که قبل از انقلاب بدنیا آمده‌اند. نسل جوان‌تر علاقه کمتری نشان می‌دهد.

عطش برای محصولات و فرهنگ غربی قابل لمس است، اما از سوی دیگر غرور ایرانی همراه با افتخار به اقتدار و فرهنگ ایرانی در میان ظهور داعش در عراق و سوریه هم قابل رویت است. ثبات در ایران برقرار است. هربار که به این‌جا می‌آیم، دوستان لندنی می‌گویند “مراقب خودت باش” “از خطر دور باش” و از این حرف‌ها. مسلما این‌جا جای سختی برای کار کردن است. همانطور که همه روزنامه‌نگاران هم تجربه کرده‌اند، هیچ‌وقت نمی‌توانی کاملا مطمئن باشی از خط عبور کرده‌ای یا خیر. اخیرا دو خبرنگار که برای انتشارات خارجی کار می‌کرده‌اند دستگیر شده‌اند.

به رغم تمام این‌ها، جای فریبنده‌ای است، چه در کافه‌ها و رستوران‌ها غذا بخوری، چه در بازار خرید کنی. بوروکراسی نابسامان و لایه‌های دولتی پیچیده است و تعامل بین مذهب و سیاست را گاهی به سختی می‌توان درک کرد. اما بدون شک فضا در حال تغییر است و به شدت بهبود یافته است.

تحریم‌ها سخت است، اما نبوغ در دور زدن آن‌ها هم فوق العاده است. آقای عراقچی نمی‌خواهد در مورد شکست مذاکرات هسته‌ای حرفی بزند، او می‌گوید: “حتی نمی‌خواهم در موردش فکر کنم.”

اگر گشایشی در روابط با ایران ایجاد شود، به نظر می‌رسد تجارت رشد انفجاری خواهد داشت. چیزی که پیش‌بینی آن سخت‌تر است این است که سال‌ها شعار دادن و بی‌اعتمادی، به خصوص، در مورد بریتانیا (انگلیس) و آمریکا، چقدر سریع می‌تواند از بین برود. هواپیمایی “بریتیش ار ویز” که زمانی اینجا حرف اول را می‌زد، رفته است، لوفتانزا و ایرفرانس در حال ورود هستند. چین، ترکیه و کشورهای خلیج فارس در دوران تحریم‌ها برداشت فوق‌العاده‌ای داشته‌اند.

ایران بصورت بالقوه سرزمین فرصت‌های بزرگ است ولی به نظر می‌رسد بریتانیا و آمریکا در موقعیتی هستند که ممکن است موج اول را، زمانی که از راه برسد، از دست بدهند.

منبع: کانال 4 - 6 سپتامبر 2014