وضعیت زنان سرپرست خانوار در ایران سالهاست که موجبات نگرانی فعالان مدنی و حقوق زنان را فراهم کرده است، گزارشهای رسمی و غیر رسمی نیز همواره با تاکید بر این مشکل از فقیرتر شدن خانواده این زنان خبر دادهاند. شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهور در امور زنان به تازگی در همین خصوص گفته “با زنانه شدن سالمندی و از سوی دیگر با زنانه شدن سرپرستی خانوار مواجهیم که پیوندی ناگسستنی با زنانه شدن فقر دارد که در گفتمان توسعه از آنان بهعنوان فقیرترین فقرا یاد میشود”. مولاوردی همچنین با استنا د به آمار سال ۹۰ گفته در پنج سال گذشته آمار زنان سرپرست خانوار سه درصد افزایش داشته است: “در واقع سرپرست ۱۲ درصد از خانوادههای ایرانی زنان هستند، در عین حال ۸۲ درصد این رقم نیز، بیکار هستند.”
آمار بالای بیکاری اما تنها به زنان سرپرست خانوار محدود نمیشود و به طورکلی جامعه زنان را در بر گرفته است. تازهترین گزارشهای مرکزآمار حاکی از آن است مشارکت اقتصادی زنان کاهش و نرخ بیکاری آنها تا دو برابر مردان افزایش یافته است. در متن سخنرانی مولاوردی در همایش ملی “زنان نقشآفرینان فرهنگ و اقتصاد” که از سوی رسانهها منتشر شده نیز با اشاره با امار ۶۰ درصدی پذیرفتهشدگان دختر در مراکز اموزش عالی آمده است: “با وجود افزایش میزان حضور زنان در مراکز آموزش عالی و افزایش سطح تحصیلات آنان، مقایسه درصد زنان و مردان دارای مدارک تحصیلی مختلف مؤید این نکته است که همچنان تفاوت چشمگیری بین تعداد مردان و زنان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا وجود دارد و در مقطع دکترای تخصصی سهم زنان معادل نیمی از دانشجویان مرد است.”
مولاوردی پیشتر هم گفته بود: “علاوه بر مرگ شوهران، با توجه به افزایش آمار طلاق، انتظار میرود که تعداد زنان سرپرست خانوار به علت طلاق، افزایش یابد.”
بر اساس آماری که اخیرا اعلام شده سال گذشته ۱۵۸ هزار و ۷۵۳ مورد طلاق در کشور ثبت شده که نسبت به سال قبل ۴/۶ درصد رشد نشان میدهد.
درآمد زنان سرپرست خانوار؛ ماهی ۲۷۵ هزار تومان!
۸درصد زنان سرپرست خانوار معلول، ۷ درصد دارای بیماری جسمی، ۱۴.۵ درصد دارای بیماری روانی و ۳۰ درصد از آنها از کار افتاده هستند. ضمن آنکه تنها ۴۶ درصد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادهای حمایتی شامل کمیته امداد، بهزیستی، بنیاد شهید، شهرداری و… هستند.” این آمار را پیشتر عادل آذر رئیس مرکز آمار ایران نیز پیشتر اعلام کرده و گفته بود: “سیستان و بلوچستان پرجمعیت ترین استان دارای زنان سرپرست خانوار است و خراسان جنوبی و خراسان رضوی به ترتیب در رده استان های دوم و سوم قرار دارند. کردستان با داشتن ۹.۵ درصد از زنان سرپرست خانوار، بویراحمد ۱۰ درصد و قزوین ۱۰.۲ درصد کمترین استانها در تعداد جمعیت زنان سرپرست خانوار است.”
از زنان سرپرست خانوار در ایران همواره به عنوان آسیبپذیرترین قشر جامعه یاد شده است. بر اساس گزارشها کمترین درآمد زنان سرپرست خانوار مربوط به استان سیستان و بلوچستان است درآمد یک زنان سرپرست خانوار ماهیانه ۲۷۵ هزار تومان است. زنان سرپرست خانواده برای دستیابی به آموزش و فرصتهای شغلی نسبت به مردان با دشواریهای بیشتری رو به رو هستند. به گفته مولاوردی آمارهای گرفته شده در سطح دنیا نشان میدهد که زنان بیش از هر قشر دیگری فقر را تجربه میکنند. از سوی دیگر زنان سرپرست خانوار به علت بر دوش کشیدن مسئولیتهای متعدد، با خطر ابتلا به بیماریهای جسمی روبرو هستند و سلامت روانی و اجتماعی آنها تهدید میشود.
همچنین کارشناسان بارها در خصوص شرایط دشوار زنان کارگرهشدار دادهاند چرا که زنان کارگر عموما کمتر از مردان حقوق میگیرند، انتخاب شغل محدودتر و نرخ بیکاری بالاتری دارند و از امنیت شغلی کمتری هم برخوردارند که همین عوامل به گسترش فقر در میان زنان دامن میزند.
در این بین هستند زنان کارگری که درکارگاههای کوچک یا زیرزمینی کار می کنند و شرایط سختتری دارند. چنانچه یک مقام کارگری در ایران هم چندی پیش گفته بود: “در کارگاههای کوچک مسئله سوء استفاده از کارگران زن به وضوح قابل مشاهده است.” به گفته رحمتالـله پورموسی مسئول کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار خراسان “به دلیل نابرابر بودن عرضه و تقاضا در بازارکار و نیز نبود بسترهای فرهنگی، شاهد اجحاف در حقوق کارگران زن هستیم.” پورموسی شایع ترین مشکل این کارگران را ساعات طولانی کار، دستمزد ناکافی و کار سخت و طاقت فرسا و در برخی مواقع پرداخت نشدن حق بیمه دانسته بود.
همچنین در حالی که بر اساس ماده ۷۵ قانون کار انجام کارهای خطرناک، سخت و زیان آور و نیز حمل بار بیشتر از حد مجاز با دست و بدون استفاده از وسایل مکانیکی، برای کارگر زن ممنوع است، گزارشها حکایت از آن دارد که کارفرمایان بر این اساس یا از استخدام کارگران زن سر باز میزنند و یا با وجود منع قانونی زنان را در ازای حقوقی کمتر از مردان به این قبیل کارها وا میدارند. رئیس اتحادیه زنان کارگر استان آذربایجان شرقی میگوید: “در بازار کار، به ویژه در شرکتهای خصوصی، زنان از مزایای قانون کار از جمله حق اولاد محروماند و فقط به دستمزد پایه بسنده میکنند.”
سیما اصغری همچنین با گلایه از نمایندگان زن مجلس گفته است آنها برای بهبود شرایط زنان شاغل تلاشی نمیکنند: “ما تصور میکردیم زنانی که به مجلس راه مییابند با عضویت در فراکسیون زنان، از زنان حمایت خواهند کرد در حالی که متاسفانه میبینیم که از زنان حمایتی نمیشود و این باعث دلسردی زنان شاغل شده است.”
اما علاوه براینکه مسئولان عزمی برای بهبود وضعیت زنان شاغل ندارند، با طرحها و پیشنهادات خود بر سر راه اشتغال زنان سنگاندازی هم میکنند. چنانچه به گفته کارشناسان طرحهایی مثل جمعیت و تعالی خانواده، افزایش مرخصی زایمان زنان، دورکاری و … با ادعای بهبود شرایط زنان مطرح شده اما در حقیقت زنان را با مشقت بیشتری برای اشتغال و کسب درآمد رو به رو خواهد کرد.