عادل آذر، رییس مرکز آمار ایران در ماههای پایانی سال ۹۲ در خصوص زنان سرپرست خانوار در ایران اعلام کرد که تعداد آنها به نسبت سال ۸۵ از ۹/۵ درصد به ۱۲/۱ درصد افزایش یافته است. او تعداد این زنان را دو میلیون و پانصد هزار نفر اعلام کرد.
وی عنوان کرد که از این تعداد زنان سرپرست خانوار، فقط ۴۵۰ هزار نفر آنان شاغل و یک میلیون نفر تحت پوشش کمیته امداد و ۱۷۶ هزار نفرتحت پوشش بهزیستی و ۵۹۹ هزار نفر مستمری بگیر سازمان تامین اجتماعی هستند.
طبق آمارهای اعلام شده از سوی وی، ۵۵ درصد این زنان هم بیسواد و ۱۹ درصد آنها دارای سواد ابتدایی هستند.
در میان جمعیت میلیونی زنان سرپرست خانوار ۷۱/۴ درصد همسرانشان در گذشتهاند، ۱۳/۶ درصد دارای همسر هستند، ۱۰ درصد مطلقه و ۵ درصد نیز هیچ وقت ازدواج نکردهاند. همچنین ۳۰ درصد زنان سرپرست خانوار از کار افتادهاند. در این گزارش پرشمارترین استانهایی که دارای زنان سرپرست خانوار هستند، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی اعلام شده است.
اما کمیته امداد که تامین معاش حداقلی یک میلیون از این زنان را به عهده دارد، طی روزهای گذشته در مصاحبهای اعلام کرده که باید قبح ازدواج مجدد زنان سرپرست خانواردر جامعه کاهش یابد و “تا کنون ۲ هزار نفر از زنان سرپرست خانوار از سوی کمیته امداد با هدف پیدا کردن سرپرست مناسب، به ازدواج نزدیک شدهاند”.
در خصوص آمارهای تامل برانگیز رییس مرکز آمار ایران و نیز سخنان حسین انواری رییس کمیته امداد، نکات قابل طرحی وجود دارد که در این نوشتار به اختصار به آن میپردازم.
الف ـ– بارها و بارها از سوی کارشناسان مسایل اجتماعی اعلام شده که زنان سرپرست خانوار نیازمند نهادی هستند که مشخصا وظیفه آن، سامان دهی مسائل متعدد مادی و معنوی این زنان باشد. اما نه تنها تاکنون چنین سازمانی تشکیل نشده که بیش از دو میلیون نفر از این زنان همچنان مقرری بگیر هستند و این مقرریهای اندک حتی نیاز مادی آنان و خانوادههایشان را تامین نمیکند.
ب ـ- طبق آمارهای اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران ۵۵ درصد این زنان بیسواد مطلق هستند و ۱۹ درصد فقط از سواد ابتدایی برخوردارند. آمارهای ارایه شده مسئولین دولتی این نکته هشدار برانگیز را در خود دارد که زنان سرپرست خانوار نیازمند آموزش و کسب مهارتهای حرفه ای هستند وآن چیزی که می تواند آنها را از مقرری گیری نجات دهد آموزش و مهارت در رشته ای است که بتوانند بر اساس آن زمینه کاری مناسبی را برای خود و خانواده شان ایجاد کنند.
ج ـ حسین انواری سرپرست کمیته امداد که نوید ازدواج دوهزار زن سرپرست خانوار را داده است، بد نبود اعلام کند این زنان را آماده ازدواج با چه مردانی کرده است؛مردان مجرد یا مردان متاهل؟ اگر بخشی از این دو هزار زن با مردان مجرد ازدواج کرده اند، لازم بود که عنوان نماید که چند درصد این زنان را به عقد مردان مجرد و چند درصد آنها را به عقد مردان متاهل درآورده است. بر اساس شناختی که از فضای فرهنگی جامعه ایران داریم، به احتمال قریب به یقین این زنان با مردان متاهلی ازدواج کرده اند که خود دارای همسر و خانواده هستند و کمیته امداد بخاطر کاهش هزینه های خود، خانواده های متعددی را با بحران و مشکلات مربوط به ازدواج مجدد مواجه خواهد ساخت؛ کارهایی که در جهت ترویج تعدد زوجات و بحران سازی در درون خانواده هاست.
د ـ با توجه به شرایط کشور، ما امروز با جامعه ای دارای پیچیدگی های متعدد رو به رو هستیم. برای حل مشکلات زندگی در این شرایط پیچیده هم نمی توانیم بدون مطالعه و اتخاذ روشهای کارشناسی شده و بی توجه به دانش روز، و بخاطر شانه خالی کردن از وظایفی که مشخصا مربوط به دولتهاست، به روشهای سنتی پناه ببریم که دیگر در جوامع امروز نه تنها پاسخگوی مشکلات پیش رو نیست که به بروز مشکلات دیگری منجر خواهد شد.
س ـ البته که ازدواج مجدد حق طبیعی زنان سرپرست خانوار است منتها رسانه های جمعی، از جمله صدا و سیما که یا بر طبل ازدواج مجدد مردان می کوبد و یا زنان را وسیله ای برای ارضا امیال مردان و نیز ابزاری برای فرزند آوری هر چه بیشتر معرفی می کند، بهتر است مردان مجرد را تشویق به ازدواج با این زنان کند تا آنکه مردان متاهل را به بهانه سرپرستی به لاابالیگری و بی تعهدی نسبت به خانواده خود سوق دهند و بعد هم مرتبا از بالا رفتن آمار طلاق در ایران شکایت کنند.