در راستای اینکه دیروز اظهارات یک مورد حسین شریعتمداری را نوشتیم و نتایجی از این حسین اخذ کردیم، امروز همان حسین را ادامه می دهیم و بقیه نتایج مذکور را اخذ می کنیم.
شریعتمداری گفت: “آیا میتوانید یک مفسد اقتصادی را آدرس بدهید که در کنار شما مدعیان اصلاحات نبوده باشد، مگر شما نبودید که مفسد ۳ هزار میلیاردی را نابغه و کار آفرین و شایسته تقدیر میدانستید؟ پترو پارس را چه کسانی راه انداختند؟ مگر بابک زنجانی به روزنامه های زنجیره ای شما پول نمیداد؟
نتیجه گیری: از همین گفته ها نتیجه می گیریم که فاضل خداداد که شریک و همدست رفیقدوست بود، از همکاران اصلاح طلبان محسوب می شد، چون رفیقدوست هم معاون اول خاتمی بود. و نتیجه می گیریم که محمدرضا رحیمی مفسد اقتصادی دولت احمدی نژاد در واقع معاون خاتمی و عضو جبهه مشارکت و سردبیر روزنامه شرق بود و در انتخابات دوم خرداد رای دو برابر شهرهای کردستان را به اسم خاتمی کرده بوده است و تازه خود کیهان هم هیچ ملاقات سرپایی وی را در حال دلالی برای کرسنت ثبت نکرده است. مرتضوی تنها مفسد اقتصادی که دستش به خون زهرا کاظمی و بچه های کهریزک آلوده است، در حقیقت نه تعطیل کننده مطبوعات بلکه سردبیر اصلی روزنامه های جامعه و توس و نشاط و غیره محسوب می شد و نتیجه می گیریم که وقتی دادستان گفته است که بابک زنجانی مفسد با چهار وزیر کابینه احمدی نژاد و سپاه پاسداران رابطه داشته و از احمدی نژاد حمایت می کرد، در واقع منظورش این است که بابک زنجانی در واقع با چهار وزیر دولت خاتمی ارتباط داشته است و وقتی هم که گفته می شود شهرام جزایری به بیت رهبری و سپاه و بسیج و کلیه مراجع تقلید و کلیه روحانیون و روزنامه کیهان و کلیه نمایندگان مجلس در همه ادوار رشوه داده بود، یعنی شهرام جزایری اصلاح طلب بود، وگرنه اگر اصلاح طلب نبود که به نمایندگان اصولگرا رشوه نمی داد. از همه این ها مهم تر همین مفاسد بانکی آخر که رییس کل بانک مرکزی اعلام داشت و معلوم شد که رکود رقم فساد را هم به مرزهای رکورد گینس رسانده اصلا بیخود بوده است علتش را دوستان پیدا کنند، چون تنها مفسده اقتصادی است که کیهان حتی لفظی هم خواستار اعدام مفسدان نشد، بلکه نوشت بیخودی که به مردم نمی توان تهمت زد، راست هم می گوید حسین شیره ای – به قول دانشجوها – باید دادگاه حکم داده باشد همان طور که همه کسانی که این روزنامه خواستار اعدامشان می شود حکم دارند منتها حکم از دخترعمه دایی حسین دماوندی.
یک نکته دیگر در اثبات پاکدستی کیهان و حسین. ش ماجرای صندوق قرض الحسنه اله طه است که مردم اصفهان یادشان نرفته است که وقتی پول هایشان را به طریق مضاربه ای بالا کشیده بود و رییس فرار کرده بود رفتند جلو دفتر کیهان در اصفهان و بعد در چهارباغ به راه افتادند و شعار می دادند شریعت دلاور مشک فساد را بشکن ( حالا چرا مشک را می خواستند بکشنند لابد چیزهایی می دانستند اصفهانی ها که این شعار را ساختند) اما افسوس افسوس که مشک فساد سوراخ بود و این مردم نمی دانستند این دفعه مثل هر دفعه نیست که داداش حسین فرمان اعدام صادر کند بلکه چون رییس مضاربه ای برادر اصلانی وکیل خودمان – از بچه های خودمان که دوشنبه ها با سعید اسلامی و بقیه دوستان در طبقه دوم بودیم چطور یادتان نیست – بله برادر اصلانی را مگر می شود گفت اعدام باید گردد. همان موقع دستور از بالا رسید برای صفار – که بعدا برای همین خدمت ها شد وزیر احمدی نژاد که بنویس مگر شهر هرت است نیروهای انتظامی چه غلطی می کند در اصفهان نکند تحت تاثیر کرباسچی هستید پدرسک ها.
اصفهانی ها انگشت به دهان حیران اول فکر کردند ضد انقلاب سرمقاله نوشته اسم برادر حسین و حسن را گذاشته اما وقتی دیدند راستی راستی گروه ضربت همه جا سنگر گرفته گریه کنان به خانه رفتند. البته شکرش باقی است که دخالت داداش حسین باعث شد که شرکت تعاونی بازنشسته های ناجا وارد صحنه شد و همه بدهی های داداش اصلانی را داد و دل امت را شاد کرد از محل بازنشستگی ناجا که فرمانده اش همین سردار قالیباف شهردار هفته گذشته کربلا بود. ملاحظه می فرمایید که این اصلاح طلب ها چه بلاها سر مملکت آوردند.
شریعتمداری گفت: “شهسواری درحالیکه اسیر صدام بود بلند شد گفت «مرگ بر صدام ضد اسلام ». رهبران شما که تا شیر کاکائوشون قطع میشود همه چیز را اعتراف میکنند.”
نتیجه گیری: قطع شیرکاکائو برای مصرف کنندگان آن تاثیر فراوانی روی آنها می گذارد. برخی عوارض جانبی قطع شیرکاکائو چنین مشاهده شده است. قطع شیرکاکائوی سیامک پورزند باعث شد تا وی ۳۰ کیلو لاغر شود. قطع شیرکاکائوی محمد علی ابطحی باعث شد در ۳۵ روز بیست کیلو وزنش را از دست بدهد. قطع شیرکاکائوی سعید شریعتی باعث شد دندانش براثر خوردن مشت بشکند، همچنین قطع شیرکاکائو در کهریزک باعث شد که چهار نفر از مصرف کنندگان شیرکاکائو از جمله روح الامینی مننژیت بگیرند و درگذشت کنند، قطع شیرکاکائو در مورد زهرا کاظمی که همراه با قطع کاپوچینو بود، باعث شد سرش به کفش مرتضوی که در حال قطع شیرکاکائو بود برخورد کند و او کشته شود. در مورد سعیدی سیرجانی قطع شیرکاکائو خیلی بدتر اثر کرد، وی که شیرکاکائو را تزریق می کرد، بعد از قطع شیرکاکائو دچار مسمومیت شد و همین طوری با ارسنیک کشته شد. در برخی موارد دیگر قطع شیرکاکائو موجب کبودی زیر گردن، خوردن گلوله، اصابت طناب و خفگی، سکته قلبی و موارد مشابه شده است. در سال ۶۷ قطع سهمیه شیرخشک باعث شد در عرض سه ماه ۴۵۰۰ نفر از زندانیان کشته شوند. تازه قدیم ها که برادر حسین وردست برادر سعید اسلامی در کار بازجویی بود قطع شیرکاکایوی سعیدی سیرجانی هم باعث شد که وی از دنیا برود.
شیریعتمداری گفت: “دشمن خیلی زود از سران فتنه ناامید شد چون بی عرضه هستند.”
نتیجه گیری: “دشمن خیلی زود از سران فتنه ناامید شده، ولی حکومت از آنها ناامید نیست و آنها را بی عرضه نمی داند، برای همین نه جرات دارد آنها را محاکمه کند، نه قدرت دارد آنها را آزاد کند. از بس که بی عرضه هستند. اینقدر بی عرضه هستند که چهار سال است نمی گذارند از خانه شان بیرون بیایند.”
البته در برخی روایات آمده که داداش حسین شیره ای راست می گوید اصلاح طلبان بی عرضه هستند و نمی توانند تا امروز با یکی پالوده بخورند و بعد که یارو را واجبی خوراندند بنویسند او مامور سیا و زنش مامور اف بی ای بود. بی عرضه هستند. اگر نبودند که با تیر خوردن سعید حجاریان نمی نوشتند این سعید نازنین ما مگر چه کرده بود و جز خدمت به اسلام چه گناهی داشت که دست آمریکا از استین یک لات به در آمد و او را زد…. اما چندان که سعید حجاریان مرگ را مرخص کرد و روی صندلی برگشت نوشتند همین آقا می خواست براندازی کند… عرضه می خواهد این وقاحت ها.
شریعتمداری گفت: “در فتنه های خیابانی اگر حزب الله نبود فتنه گران شما را میخوردند. سران شما که در هاوایی و پیست اسکی الپ سوییس هستند و فرزندان شان در اروپا.”
نتیجه گیری: مهم ترین نتیجه ای که از فتنه می گیریم این است که اگر حزب الله نبود، سران فتنه، عوامل فتنه که همان دانشجویان دانشگاه هستند را می خوردند، ولی حزب الله با کتک زدن عوامل حزب الله اجازه نداد که سران فتنه عوامل شان را بخورند. نتیجه بعدی هم این است که کوچه اختر محلی است در هاوایی و در پیست اسکی آلپ سوئیس. نتیجه سومی هم که می گیریم این است که زندان اوین و زندان قصر هم دقیقا در اروپا واقع شده که فرزندان سران فتنه در آن زندگی می کنند، نتیجه چهارمی هم که می گیریم این است که اطلاعات جغرافیایی شریعتمداری در این چهل سال مطلقا تغییر نکرده و هنوز فکر می کند پیست اسکی آلپ سوئیس که مرحوم شاه در سال ۱۳۵۰ به آنجا می رفت همچنان جزو نقاط خیلی باحال دنیاست. برادر من! هر چهل سال یک بار ریفرش کنی ضرر نداره ها!
نتیجه گیری دوم: باز هم اصلاح طلبان بی عرضه هستند اگر نبودند به همین سادگی می توانستند دختر و داماد و دو نوه را بفرستند انگلستان و یک دانه را راهی اسپانیا کنند با سایه دست احمدی نژاد و مدام هم فحش بدهند به کسانی که فرزندانشان در اروپا هستند، این ها عرضه می خواهد بابا جان.
شریعتمداری گفت: “اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند، پرز در اوج فتنه میگوید اصلاح طلبان به نمایندگی از ما در ایران میجنگند.” و پنج دقیقه بعدش هم گفت: “به سران فتنه میگویم که اگر حزب الله نبود الان بایستی چکمه نتانیاهو را واکس میزدید.”
نتیجه گیری: اصلاح طلبان به نمایندگی اسرائیل در ایران می جنگیدند و اگر پیروز می شدند قرار بود چکمه نتانیاهو را واکس بزنند، یعنی کلا اسرائیل از سربازانش برای جنگ استفاده نمی کند، بلکه کلا هدفش از جنگ واکس زدن کفش هایش است. علت اصلی دعوای اسرائیل و حماس هم تا حالا همین بوده که حماس بلد نیست کفش نتانیاهو را خوب واکس بزند.
شریعتمداری گفت: “معاون خزانه داری امریکا نیز در مصاحبه با فارین پالیسی میگوید تقلب یک دروغ بود، پروژه اصلی ما مقابله با جمهوری اسلامی بود که در خاورمیانه عرصه را بر ما تنگ کرده است.”
نتیجه گیری: حقیقت انتخابات ایران را باید از وزیر خزانه داری آمریکا بپرسیم، وگرنه وقتی خود احمدی نژاد و مسئول ستاد انتخابات کشور و ائمه جمعه کشور می گویند در انتخابات تقلب شده، اینها که خبر ندارند، چون وزیر خزانه داری آمریکا برگزار کننده انتخابات بود، و اینکه اصلا همچین حرفی را وزیر خزانه داری آمریکا نگفته هم اصلا مهم نیست، چون لازم بود بگوید. و اینکه اصلا وزیر خزانه داری آمریکا کارش به این چیزها مربوط نیست، اهمیت ندارد، تیری در تاریکی توسط حسین آقا پرتاب می شود، به هدف خورد که خورد، اگر نخورد هم که ایشالا دفعه بعد.