سه روز است دارم به “ وی چت” و “ تانگو” فکر می کنم؛ یعنی نه که نمی دانم که “ وی” یعنی ما به انگلیسی، چت هم می دانم چیست، خودم هم هزار بار چت کردم، تانگو هم می دانم که یک رقص فرانسوی و آرژانتینی است که نوع فرانسوی اش شبیه زمانی است که زن و مرد دارند با هم دعوا می کنند و هی حرکات تند و عجیب و غریب با هم می کنند، ولی منظور زهره خانم از وی چت و تانگو این چیزهایی که من می دانم نیست.
بالاخره از زنم پرسیدم: « وی چت چیه؟» می گوید: « مچم»( ترجمه: من چه می دانم) می گویم: « تانگو چیه؟» خیره شده توی چشمهایم و می گوید: « یعنی تو نمی دانی تانگو چیه؟» می گویم: « چرا! ولی آن تانگو نه، این یکی تانگو یک چیزی است مثل وی چت» می گوید: « پس مچم»( ترجمه: پس من چه می دانم) از خواهرم که از ایران زنگ زده می پرسم وی چت و تانگو چیه؟ می گوید تو هم از وقتی رفتی خارج چه چیزهایی یاد گرفتی؟ مچم!( به همان ترجمه قبلی رجوع کنید.) هر چه فکر کردم نفهمیدم وی چت و تانگو چیست. ناسلامتی من هم که اند تکنولوژی هستم و از ویندوز 98 به بعد اینکاره ام. یعنی چه که از کسی بپرسم وی چت یعنی چه. بالاخره دل به دریا زدم و از یک مرد متاهل پرسیدم وی چت چیه؟ او هم گفته که من نمی دانم ولی باید یک چیزی مثل وایبر باشد. تازه فهمیدم یعنی چی، یک چیزی شبیه وایبر یعنی همان چیزی که چند ماه است می خواهم نصب کنم ولی نمی دانم چطوری نصب کنم.
حالا در این وضع باید مشکلات خانوادگی خانم زهره طبیب زاده را هم حل کنیم که می گوید: « وی چت و تانگو رابطه مردان با زنان متاهل را عادی می کند.» البته من نمی دانم این موضوع چه اشکالی دارد؟ یعنی واقعا نمی فهمم چرا این مسئولان امور با روابط عادی زنان و مردان متاهل مخالفند؟ مثلا مردان متاهلی که راننده تاکسی هستند و زنان متاهل را از میدان انقلاب به میدان امام حسین می برند و کارشان با هم خیلی عادی است چه اشکالی دارد؟ یا مثلا همین خانم زهره طبیب زاده متاهل که با آقای حمید رسائی متاهل درباره استیضاح وزیر روحانی حرف می زدند و کارشان عادی است چه ایرادی دارد؟ واقعا اگر یک مرد متاهل با یک زن متاهل رابطه عادی داشته باشد چه اتفاقی می افتد؟
دیروز آقای کارشناس سازمان تامین اجتماعی گفته « هجده درصد زنان فاحشه کشور متاهل هستند و شوهرشان هم در جریان کار زنش است.» به عبارت دیگر این زنان متاهل با مردانی که متاهل یا مجرد هستند، رابطه غیرعادی دارند. یعنی به عقل کسی نمی رسد که یک وی چت یا تانگو به اینها بدهد که رابطه شان عادی شود؟ حتما باید بقول رئیس انجمن جامعه شناسی ایران سیصد تا ششصد هزار فاحشه در کشور داشته باشیم؟
یکی شان می گوید چرا پورشه وارد می کنند؟ انگار با آئینه حرف می زنند، به ما چه؟ خودتان وارد می کنید، خودتان که پولش را دارید می خرید، خودتان هم با سرعت 220 کیلومتر با پورشه می روید قم خدمت حاج آقاتان برسید، ما پورشه مان کجا بود؟ من درآمد این ده سالم کلا 300 هزار یورو بوده، اگر این را جمع ببندیم با کل درآمدی که از بیست سالگی تا همین لحظه داشتم، به زحمت به 600 هزار دلار می رسد. پورشه را فقط کسی می تواند بخرد که یا رفیق احمدی نژاد بوده یا با بابک زنجانی رفت و آمد داشته یا رانت خوار بوده، اصلا ما که پورشه نمی فهمیم، بد است، جلوش را بگیرید. مگر جلوی چاپ کتاب و روزنامه را گرفتید کسی زورش به شما می رسد؟
حالا هم شده وی چت و تانگوی زهره خانم. خوب خواهر من! خانم شبه محترم! وی چت که ما نمی دانیم چیست، ولی همین که رابطه مرد و زن متاهل را عادی می کند حتما چیز خوبی است. شما خیلی زورتان زیاد است، جلوی رابطه غیرعادی فاحشه بدبخت متاهلی که بخاطر اینکه شما نماینده مجلس باشید فاحشه شده را بگیرید که مردم هم نگویند کجایی لیاخوف که یادت بخیر!
موسوی و کروبی و رهنورد آزاد باید گردند
البته نه که فقط شعارش را بدهم، ولی واقعا چه دلیلی برای ماندن آنها در حصر است؟ هر چه فکر می کنم دلیلی پیدا نمی کنم. البته آقای نوبخت سخنگوی دولت روحانی اعلام کرده که دولت برای آزادی زندانیان سیاسی و افرادی که در حصر هستند، البته اسمشان را نبرده است، در حال تلاش است. از آن طرف هم دیروز ملاقات میان میرحسین و رهنورد با خانواده شان صورت گرفت. دست شان درد نکند. میرحسین ظاهرا از تلویزیون گزارش آقای روحانی را دیده بود و در این مورد که دولت سابق چه لطماتی به کشور زده، صحبت هایی کرد.
از آن طرف هم آقای علی سعیدی که مدتی قبل آقای ناطق نوری گفته بود مزخرف زیاد می گوید و حرفهایش را در مورد رهبری تکذیب کرده بود، مطابق معمول دهان را باز کرده به شعاع هفت کیلومتر و چشمش را بسته مثل عضو غیرشریف خروس و گفته که: « زمزمه ها برای آزادی موسوی و کروبی فقط فضاسازی است.» بعد هم دوباره همان کارهای قبلی را در اندازه بزرگتر کرده و گفته که: « مردم ما اجازه نمی دهند به این سادگی با سران فتنه گذشت بشود.» البته همین آقای سعیدی و نه یک آقای سعیدی دیگر قبلا اعلام کرده که « اصلا رای مردم در مشروعیت نظام تاثیر ندارد.» حالا فرض کنیم که تاثیر هم دارد، آقای سعیدی هم که در انتخابات صریحا با آقای روحانی مخالف بوده و نامزدش هم رای نیاورده، حداقل از طرف مردم حرف نزند.
همین آقای سعیدی قبلا گفته بود که « احمدی نژاد در سازمان ملل با شجاعت سخن گفت.» و یک سال بعدش هم گفت: « ما در مورد احمدی نژاد علم غیب نداشتیم.» همین هفته قبل هم ایشان فرموده که: «ما نباید اجازه میدادیم در دولت دهم بیت المال حیف و میل و خزانه خالی شود و یا نباید آخرین ریالها را هزینه میکردیم.». همین هفته قبل هم گفته که: « افرادی که مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند بر طبل خفت می کوبند.» به نظر شما این آقای سعیدی که نماینده رهبری در سپاه است، مشکلش کجاست؟ اگر با هر گونه ارتباط ایران و آمریکا مخالف است، که غلط می کند، یعنی اشتباه می کند، چون ایران و آمریکا با هم ارتباط دارند و اوباما و روحانی تلفنی حرف زدند، اگر با مذاکره مخالف است که آقای جان کری و ظریف چهار روز رفتند توی اتاق تا ساعت چهار صبح داشتند حرف می زدند بعدش هم با هم دست دادند.
حالا فرض کنیم که ایشان با مذاکره مخالف است، ولی مذاکره انجام می شود، ایشان با حیف و میل بیت المال مخالف است، ولی بیت المال حیف و میل می شود، حالا هم با آزادی میرحسین و رهنورد و کروبی مخالف است، بگذار اینقدر مخالفت کند تا بقول احمدی نژاد مخالفت دانش پاره شود یا ممه اش را لولوببرد یا آب بریزد خنک شود، من چه می دانم، همه اش را بلد بودیم ها، خودش رفت ادبیاتش هم یادمان رفت.
آرامش در حضور اصولگرایان
از یک طرف بانک مرکزی بعد از نه سال اعلام می کند بالاخره این ماه تورم کشور مهار شد، از آن طرف رجانیوز طرفدار حاکمیت اعلام می کند قیمت میوه ها همچنان در اوج است. از یک طرف وزارت ارشاد اعلام می کند نویسنده ممنوع القلم نداریم( راست و دروغش گردن گوینده) از طرف دیگر همین رجانیوز خواستار حکم اعدام برای نویسنده یک نمایشنامه می شود. از یک طرف نماینده انگلیس به اسرائیل برای رعایت توافق ژنو هشدار می دهد، از طرف دیگر باز همین رجافیوز می پراند که کامرون گفته « دشمن اسرائیل دشمن ماست»، از این طرف آمریکا اعلام می کند که 9 کشور از تحریم نفتی ایران معاف شدند و می توانند از ایران نفت بخرند، از آن طرف سردار نقدی سخنرانی می کند و می گوید “ آمریکا پنج میلیون کارتن خواب دارد.” اصلا پنج میلیون نه، پنجاه میلیون، تو را سننه، تو که داری زور می زنی صد میلیاردت را قسطی از همان آمریکا بگیری. خوب است پولت را پس ندهد بدهد به کارتون خواب هایش؟
از یک طرف ظریف بیچاره تا نصف شب، گرسنه و تشنه، در حال استتوس نوشتن وسط صحرای فیسبوک دارد جان می کند که این توافقنامه را یک جوری بنویسد که نه سیخ نئوکان های سنای آمریکا برود توی پاچه اوباما نه کباب تندروهای مجلس و قوه قضائیه و سپاه بسوزد، از این طرف اکبر جباری باجناق غلومسین الهام که آبجی فاطمه اره توی پاچه اش رفته، در مورد مذاکرات هسته ای نوشته « باید ضخامت کثافت عملکرد نظام محاسبه شود.» و طرف دوازده ساعت بازداشت شده و بعد آزاد شده. البته سئوالی که مطرح کرده سئوال خوبی است. ولی آدم که نمی تواند باجناق الهام باشد و مثل محمود یک سال حمام نرود و بعد که جورابش شد مثل تخته سه لایی و چهار تا قطعنامه را پاره کرد، بگوید که این جوراب کی اینجوری شد؟ اصلا خودتان بگوئید، ضخامت جوراب با حمام نرفتن هیچ ربطی ندارد؟
معلوم نیست این اصولگرایان دشمن حکومت اند یا دوستش؟ البته بدمان نمی آید با حکومت مخالف باشند، ولی این چه معنی دارد که تا زندگی مردم روی یک روال قابل قبولی می افتد فورا یک مشت عالیجناب ریشیلیو که مردم پوزشان را در انتخابات زدند، مثل مرگ خوارهای هری پاتر گرد مرگ و سرمای نومیدی به جان مردم می ریزند. خوب است بالاتان را در زمان دکتر دیدیم پائین تان را هم همان موقع دیدیم.